شیخ اشراق، برای نخستین بار، بهره از روش اشراقی را در سنت فلسفی اسلامی مطرح نمود. به علاوه، میتوان وی را در تأکید بر ضرورت استفاده از شهود قلبی در کنار روش بحثی و برهانی در فلسفه، در فلسفهی اسلامی، پیشگام دانست؛ هرچند نتوانست نحوهی پیوند عقل و شهود در فلسفه را به خوبی تبیین و مستدل نماید.
مکتب فلسفی سهروردی از حیث محتوا نیز، حاوی مباحث نوین و ابتکاری بسیاری است. از آن جمله: نقطهی آغاز قراردادن «نور» در فلسفه، سامان دهی نظام هستی شناسی بر اساس نور و ظلمت، مبحث تشکیک در انوار، طرح عالم مثال و اشباح مجرّده در مراتب هستی و….
_تداوم نیافتن رسمی حکمت اشراق پس از سهروردی
برخلاف حکمت مشائی و صدرائی، حکمت اشراق پس از سهروردی، مؤسّس آن، به طور رسمی ادامه نیافت و حکمای اشراقی صِرف پس از وی بسیار نادر بودند. از جمله دلایل این امر میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
۱٫نداشتن شاگردان برجسته
۲٫ تحوّل شدید در اصطلاحات و زبان فلسفی
۳٫ دشواری و صعوبت روش اشراقی
۴٫ استحکام مبانی مشائی و وارد نبودن بسیاری از نقدهای شیخ اشراق بر آن ۵٫ احیاء مکتب مشاء توسط خواجه نصیرالدین طوسی
ثبت دیدگاه