حدیث روز
امام علی (علیه السلام) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

پنج شنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۳ 20 جماد أول 1446 Thursday, 21 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 469 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 11 تعداد دیدگاهها : 2×
هدف از ریاضت نفس
۰۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۷:۳۸
شناسه : 1278
19
 به نظر می‌رسد ایشان در این عبارات، از شیخ الرئيس ابوعلی سینا در نمطِ " مقامات‌العارفین"  اشارات تأثیر پذیرفته است. چون شیخ در نمط ياد شده در قسمتی که بحث " ریاضت"  و اهداف آن مطرح شده است، عباراتی دارد كه عبارات خواجه شبيه آنهاست.
ارسال توسط : نویسنده : استاد رمضانی
پ
پ

هدف از ریاضت نفس از دیدگاه خواجه‌نصیرالدین

عبارت خواجه: «و غرض از ریاضت سه‌چیز است: یکی رفع موانع از وصول به حق، از  شواغل ظاهره و باطنه. دوم مطیع‌گردانیدن نفس حیوانی مر عقل عملی را که باعث باشد بر طلب کمال و سوم. . . ».

خواجه در اين جا به بیان اهدافی پرداخته است که ما در ریاضت، باید به دنبال آن ها باشيم.

 به نظر می‌رسد ایشان در این عبارات، از شیخ الرئيس ابوعلی سینا در نمطِ ” مقامات‌العارفین”  اشارات تأثیر پذیرفته است. چون شیخ در نمط ياد شده در قسمتی که بحث ” ریاضت”  و اهداف آن مطرح شده است، عباراتی دارد كه عبارات خواجه شبيه آنهاست.

هدف نخست از ریاضت نفس در نگاه شیخ ابوعلی سینا

ابن سینا در مقامات العارفين اشارات می‌فرماید: «الریاضة مُوجّهة‌ إلی ثَلاثَة ‌أغراض، الأول: تَنحيةُ ما دونَ الحقّ من مُستَنّ الإيثار».

شرح عبارات منقول از ابن سینا: ایشان در ریاضت سه ‌جهت را مورد توجه قرار داده است: نخست اين است كه سالک با کمک ریاضت هر چیزی را که بخواهد بر سر راه سیر و سلوک الی الله ایجادِ مزاحمت ‌کند و سیر و سلوک او را تحت شعاع قرار ‌دهد، از سر راه بر می‌دارد و آن را  دور می‌کند.

” تنحیه” ؛ یعنی: دور ساختن.

” تَنَحّی” ؛‌یعنی: فاصله گرفت و دور شد.

” تَنَحَّ” ‌؛یعنی: فاصله بگیر و دور شو.

”  مُستَنِّ ”  يعني: راه و رسم.

”  الایثار”  ؛ یعنی: مقدّم داشتن.

بنابراين روی هم رفته «تنحية ما دون الحق عن مستنّ الایثار» یعنی: سالک با رياضت هر چه جز‌ خداوند تبارک و تعالی را از سر راه و مسلک خود ـ که ایثار و مقدّم داشتن حق بر هر چیزی است ـ دور مي کند.

خواجه نیز دربارۀ غرض نخست از رياضت می‌فرماید: يكي: رفع موانع از وصول به حق، از شواغل ظاهره و باطنه» مفاد اين عبارت، بعينه مفاد عبارت شيخ است؛ یعنی: يكي از اهداف رياضت اين است كه سالك با رياضت آن‌چه را که می‌خواهد در مسیر رسیدن به حق مانع ایجاد کند ـ چه از امور ظاهری باشد و چه باطنی ـ از ميان برداشته و آن را برطرف مي كند.

شیخ الرئیس در بعد، راهي را كه به اين هدف منتهي مي شود اين گونه معرفي كرده و  می‌فرماید: «و الأول،‌ يُعينُ عَليه الزُّهدَ الحَقيقي».

يعني: آن‌چه ما را در این راستا کمک می‌کند، و ما را به دور سازي آن چه غير حق است مي رساند زهد حقیقی است و با زهد است که می‌توان به این هدف رسید؛  چون با زهد انسان به آن‌چه غیر از حق است، بی‌میل می‌شود. و در نتیجه از آن فاصله گرفته و آن را از سر راه خود بر میدارد.

هدف دوم از ریاضت نفس در نگاه شیخ ابوعلی سینا

عبارت ابوعلی سینا: «و الثاني تَطويعُ النّفسُ الأمّارَة لِلنّفسِ المُطمَئنَة لينجذب قوي التخيّل و الوهم إلي التوهمات المناسبة للامر القدسی منصرفة عن التوهمات المناسبة للأمر السِفلي».

شرح عبارت ابوعلی سینا: يعني: دومين هدفي كه رياضت در پي آن است اين است كه ‌نفس امّاره را مطیع نفس مطمئنه قرار دهند.

 پیش از این به تنوع و مراتب نفوس اشاره شد. نکته ای که در اینجا نباید از آن غفلت کرد این است که ما سه نفس جدا از هم نداريم،  بلكه آن ها سه ‌مرتبه از مراتب یک حقیقت اند. بدین معنی که نفس انسان در آغاز، امّارۀ بالسّوء‌ است. چون چیزی جز منافع خود یا مضراتی که به او برمی‌گردد، در نظر ندارد. لذا می‌خواهد با قوّۀ شهوت خود هر چه را که باب میلش هست،  به چنگ آورد و نیز می‌خواهد با قوۀ غضب خود هرچه را که به او ضرر می‌زند، از ميان بردارد و  هیچ ضابطه و قاعده‌ای هم بر او حاکم نباشد.

نفس در آغاز  همین گونه است؛ تا این‌ که کم کم  اندکی با حقایق و تعاليم ادیان آشنا  می‌شود و عرف و رسوم جامعه را می‌شناسد. پس از این، قدری از آن حالت افسارگسیختگی كه بر او حاكم بود  خارج و اندک ‌اندک سر به راه می‌شود و در ادامه از افراط‌هایی که در جذب منافع یا دفع ضرر ها از خود بروز داده است، عذرخواهی می‌کند. گاهی خودش را نیز به خاطر آن‌چه کرده است، سرزنش می‌کند. يعني: همان نفس که پیشتر ” امّارۀ بالسوء”  بود،  به ” نفس لوّامه”  تبديل می‌‌شود.

 و لذا گاهی كه دچار غفلت می‌شود به همان روش پیشین برمی‌گردد و بد عمل می‌کند؛ ولی در بعد متوجه سوء رفتار خود شده و  پشیمان می‌گردد و خود را سرزنش مي كند؛ مثلاً زمانی‌که دچار غضب می‌شود، متوجه وخامتِ کارش نیست؛ ولی در بعد که به خود می‌آید، ملتفت زشتیِ کار خود می‌شود و خود را سرزنش می‌کند؛ یا وقتی که شهوت بر او حاکم می‌شود، ممکن است در خوردن، صحبت‌کردن و. . . بی‌پروا عمل کند، اما پس از این‌که به خودش می‌آید و ملتفت زشتی کار خود می‌شود، از کار خود پشیمان گشته و خودش را سرزنش می‌کند و می‌گوید: ای کاش این حرف را نگفته بودم، یا آن کار را نکرده بودم!

در ادامۀ مسیر پس از این‌که این ”  نفس لوّامه”  قوی‌تر و فهمیده‌تر شد، دیگر آن غفلت‌های آنی که احیانا از او سر می‌زد و بر اساس آن ها بد عمل می‌کرد، نیز از او گرفته می‌شود؛ یعنی: از زیاده‌روی‌ها دور می‌شود، کم‌کم قوۀ غضب و شهوت او تحت کنترل در می‌آید و دیگر حرص و طمعی بر او حاکم نیست. این‌جاست که او آرام و مطمئن شده و ” نفس لوّامه”  به ” نفس مطمئنّه”  تبديل مي گردد.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.