نوآوریهای ابنسینا نسبت به سنّت فلسفی یونان
وجه تمایز بوعلی نسبت به فلسفهی یونان را در سه بخش میتوان بررسی نمود:۱_نوآوری در روش ۲_نوآوری در محتوا ۳_نوآوری در نظام سازی، اما شرح مطلب:
۱٫نوآوری در روش: بدون شک روش بوعلی، ارسطو و سایر فیلسوفان در اثبات یا ردّ گزارههای فلسفی، روش استدلال برهانی است. اما در طرح مباحث هستی شناختی، روش بوعلی با ارسطو متفاوت است. در زمینه، ارسطو از رهیافت تاریخی و رهیافت جدلی بهره میبرد اما بوعلی روش تحلیل و تقسیم را در پیش گرفت. در روش بوعلی، پس از تعریف مفهومی موضوع مورد پژوهش و تفکیک جنبههای آن، به اقسام ممکن تقسیم میشود. سپس، لوازم و پیش فرضهای آن استخراج یافته و بر موضوع، حمل میشوند.
بدین سان مسائل علم فلسفه پدید میآیند. مسائل بدیهی که بینیاز از اثباتاند و مسائل نظری نیز اثبات یا ردّ میشوند.
از محاسن روش شیخ الرئیس، روشن شدن دقیق محل نزاع و جلوگیری از مغالطه و نیز انتزاعی شدن مفاهیم تا حدّ ممکن و تمایز حیثیتها و نسبت صحیح هر حکم به جنبهی مورد نظر موضوع است.
۲٫نوآوری در محتوا: بوعلی موضوعات و مسائل جدیدی به فلسفهی یونان افزود که تعداد آنها به توجه به حجم مباحث اصلی مابعدالطبیعهی ارسطو، بسیار قابل توجه است. به علاوه، هریک از این مباحث، دارای فروعات زیادی بوده و در مباحث دیگر فلسفی نیز اثر گذار است.
موضوعات ابتکاری بوعلی: حدوث و قدم_ وحی و فروعات آن_ معاد_ ثواب و عقاب_ سعادت و شقاوت_ تکمیل مبحث واجب و ممکن فارابی و تفصیل آن.
۳٫نوآوری در نظام سازی: ابنسینا، با تحولی که در فلسفهی پیشین ایجاد امود، نظام جامع سینوی را شکل داد. نظامی سازوار و منسجم که از حیث کیفیت و کمیت مسائل، عناوینِ کلّی و فرعی، استدلالها، پاسخ به شبهات و… کاملاً از فلسفهی یونانی، متمایز شد.
ثبت دیدگاه