باسمه تعالی
محقق:نعمت الله رادی
قناعت و آثار آن در زندگی
چکیده:
این تحقیق به نقش قناعت در زندگی میپردازد. مباحثی از جمله معنای قناعت، شرایط لازم برای تحقق آن، عوامل ایجاد و تقویت آن، آثار آن در زندگی و فنون دستیابی به قناعت در حیات اجتماعی است. هدف این پژوهش، یافتن راهکار مناسب برای دوری از حرص، آرامش و نشاط اعضای خانواده، رفع نیازمندیها در ابعاد مختلف، آسایش و برخورداری از زندگی مادی و معنوی، اصلاح نفس، پیدا کردن عزّت و رسیدن به سعادت و خوشبختی است.
کلیدواژگان:قناعت،آسایش،زندگی
مقدمه:
مفاهیم و کلیات
قناعت در لغت به معنای خرسندی، رضا به قسمت، بسنده کردن، بسنده کاری، راضی شدن به اندک چیز، خرسند گردیدن به قسمت خود، آسان قرار گرفتن در مآکل و مشارب و ملابس و غیر آن و راضی شدن بدانچه سد خلل کند از هر جنس که اتفاق افتد گفته اند.
فرهنگ شناس قرآنی راغب اصفهانی مینویسد: قناعت در لغت به معنای اکتفا کردن به اندک از آنچه مورد نیاز است. (مفردات الفاظ قرآن کریم، ص ۴۱۳؛ ذیل واژه قنع) ابن منظور، «قنع» را به «رضی» و «قناعت» را به «الرضا بالقسم»، رضایت داشتن به قسمت خود، معنا کرده است.
قناعت طبع اصطلاحی رایج در فرهنگ عامه است. هرگاه کسی از وضعیت خویش سخنانی بر زبان میراند که نشانههای نارضایتی و ناخشنودی در آن باشد، به او سفارش می شود که قانع باشد و قناعت طبع داشته باشد.
در اصطلاح علم اخلاق، قناعت که مقابل حرص است، ملکه نفسانی است که موجب اکتفاء به قدر نیاز از مال است بدون اینکه تلاش و سختی در طلب زائد کند و این صفتی است پسندیده که کسب سائر فضائل متوقف بر آن است. (جامعالسعادات، ج ۲، ص ۱۰۰)
چنانکه دانسته شد در کتب اخلاقی و لغوی قناعت را به رضایت به کم دنیا دانستهاند، اما امیر مومنان امام علی(ع) حقیقت قناعت را رضایت به کفاف دنیا میداند.
در حقیقت امام علی(ع) قناعت را بهرهمندی از دنیا به اندازه کفایت و رفع نیاز میداند. ایشان در بیان ویژگی انسان قانع میفرماید: کسی که به اندازه کفایت زندگی، از دنیا بردارد به آسایش دست یابد و آسوده خاطر گردد در حالی که دنیاپرستی کلید دشواری و مرکب رنج و گرفتاری است. (دشتی، محمد، نهجالبلاغه، ص ۷۴)
امام علی(ع) در تفسیر قناعت آن را به بسندگی به میزان کفاف تفسیر کرده و فرموده است: هر کس به مقدار کفایت، قناعت کند، آسایش مییابد و برای خویش زمینه گشایش فراهم میکند. (کافی، الاسلامیه، ج ۸، ص ۱۹؛ نهجالبلاغه، صبحی صلاح ص ۵۴۰، حکمت ۳۷۱)
واژه قانع در آیه ۳۶ سوره حج به کار رفته است. خداوند میفرماید: و اطعموا القانع و المعتر؛ و قانع و معتر را اطعام دهید. در تفسیر مجمعالبیان آمده است: واژه «قانع» به مفهوم کسی است که به آنچه دارد و یا به او میدهند قناعت میورزد، و «معتر» آن کسی است که تقاضای کمک میکند. به باور برخی «قانع» کسی است که تقاضای کمک میکند، و «معتر» کسی است که خود به زبان، تقاضا نمیکند، اما خویشتن را در شرایط کمکخواهی و اطعام قرار میدهد.
از حضرت باقر و صادق علیهما السلام آوردهاند که «قانع» کسی است که به هرچه به او دادی بسنده نماید و خشم نگیرد و روی ترش ننماید و چهره در هم نکشد، اما «معتر» کسی است که دست کمکخواهی به سوی دیگران میگشاید. (تفسیر مجمعالبیان، ج۱۶، ص۲۱۷، ذیل آیه ۳۶ سوره حج)
مهمترین نتایج ارزشمند قناعت، که در زندگی اجتماعی سایه میگسترد، عبارت است از:
آسایش، راحتی و رضایتمندی
امیرالمؤمنین(ع) راحتی را ثمره قناعت به شمار آورده و فرمودهاند: «ثمرة القناعة الراحة؛ راحتی و آرامش نتیجه قناعت است».
انسان به دلیل اینکه فکر میکند هرچه بیشتر داشته باشد، رضایتمندی زیادتری خواهد داشت، حرص میزند. اگر شناخت خود را اصلاح کند و بداند احساس رضایت چیزی نیست که آن را از بیرون به دست آورد، بلکه باید نوع نگاه خود را اصلاح کند، کمتر حرص خواهد زد. ما ممکن است با مقداری ثروت رضایت مختصر و کوتاهی را پیدا کنیم، امّا بی شک پس از آن، عطش ثروت در ما زیادتر خواهد شد. هر چه زیادتر تلاش کنیم، قدرت طلبی و شهرتطلبی ما ارضا نخواهد شد. قدرت و شهرت ما را خشنود نخواهد ساخت. ابتدا انسان احساس رضایت خود را در چیزی میبیند که وقتی به آن رسید، به آن بسنده نمیکند و برتر از آن را مطالبه میکند. گاهی یک جوان فکر میکند اگر شغلی پیدا کند، خانهای تهیه کند و همسری گزیند، خیالش راحت میشود. با خود میگوید: همین که شغل پیدا کنم، پولدار شوم و ازدواج کنم، راحت میشوم، وقتی به اینها رسید، حس میکند دارایی های بزرگتر و خیره کنندهتری ندارد و خود را برای رسیدن به آن به زحمت فراوان میاندازدجانسون میگوید: «برای دستیابی به احساس رضایت، باید شعار ایمان به خدا جای “درست همین که به شغل برسم، دارای خانه شوم، سرمایهدار گردم و…” را بگیرد».
برخورداری از زندگی شیرین
راحتی و آسایش ناشی از قناعت، زمینه برخورداری همسران از زندگی دلپذیر و گوارا را فراهم میسازد. این نتیجه ارزشمند با تعابیر گوناگونی در متون دینی بیان شده است. در روایتی از قناعت، به زندگی گوارا تعبیر شده است: «عن الصادق(ع) خمس من لم یکن فیه لم یتهنأ العیش الصحة و الا من و الغنی و القناعة و الانیس الموافق؛ کسی که پنج چیز در او نباشد، زندگی برایش گوارا نیست:سلامتی، امنیت، بی نیازی، قناعت و همسر موافق
علی(ع): « اطیب العیش القناعة؛ پاک ترین زندگی قناعت است».در جای دیگر حضرت امیر(ع) زیبایی زندگی را قناعت دیده، فرمودهاند: «جمال العیش القناعة؛ قناعت زیبایی زندگی است».همه این تعابیر بیانگر آن است که فرد قانع، از همسر خود راضی، از امکاناتی که در اختیار دارد، راضی و از همه مهمتر از خدای خود راضی است. و بر اساس این رضایت، ضمن آنکه از باطنی آرام برخوردار است، اعضا و جوارح خود را نیز برای دسترسی به آنچه ندارد، به زحمت نمیاندازد. آیا حیات طیّبه چیزی جز این است؟
عزّت نفس
عزّت نفس با مشارکت فرد در تعاملات خانواده ارتباط دارد. هر یک از افراد خانواده، وقتی دچار استرس میشوند، توانایی آنها در برقراری ارتباط آشکار با یکدیگر، دادن پسخوراند و دریافت آن و حل مشکلات به عزّت نفس جمعی خانواده بستگی دارد. افراد خانواده در مواقع بحرانی یا استرسزا ممکن است ارتباط با یکدیگر را متوقف سازند تا بدین طریق عزّت نفس خویش را حفظ کنند.
اصلاح نفس
علاوه بر آثاری که به آن اشاره شد، این صفت از مهمترین عوامل خود سازی قلمداد میشود. صفت ناپسند حرص، که سرچشمه بسیاری از رذایل اخلاقی است، با قناعت درمان میشود. ریشه کن کردن حرص نقطه آغازی برای آراسته شدن به مکارم اخلاق خواهد بود. بر این اساس، امیر المؤمنین(ع) قناعت را عامل مقابله با حرص شمرده و فرمودهاند: «انتقم من حرصک بالقنوع کما تنقم من عدوّک بالقصاص؛ از حرص خود با قناعت انتقام بگیر همان گونه که از دشمن خود با قصاص انتقام میگیری».
بینیازی از مردم
رسول خدا(ص) فرمودند: هر که میخواهد بینیازترین مردم باشد باید به آنچه در دست خداست اعتمادش بیشتر از آنچه در دست دیگران است بوده باشد.
آمادگی برای شرایط بحرانی:
صرفهجویی و قناعت در مصرف برای ایجاد آمادگی برای مقابله با شرایط بحرانی از دیگر آثار قناعت است.
راضی شدن خدا به عمل اندک
امام صادق(ع) میفرمایند: هر که به معاش اندک خدا راضی گردد خدا هم به عمل اندک او راضی شود. (اصول کافی. ج ۳٫ ص ۲۰۷٫ حدیث ۳)
سرمایهای بیپایان:
«القناعه مال لاینفد»: «قناعت سرمایهای است که تمام شدنی نیست». (سفینه البحار، ج۲، ص۴۵۱). پیامبر(ص) میفرماید: قناعت سلطنتی است که از بین نمیرود و مرکب رضایت خداوند است که صاحبش را به خانه خدا سوق میدهد، پس توکل خود را به خدا در آنچه به تو داده نشده، نیکو گردان و راضی به آنچه داده شدهای باش و بر آنچه میرسد، صبر کن، زیرا علامت محکم بودن و جدی بودن است». (مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، ترجمه و شرح حسن مصطفوی، صفحه ۱۲۷)
سبکی حساب در روز قیامت:
حضرت علی(ع) فرمودهاند: اقنع بما اوتیته حف علیک الحساب؛ به آنچه داده شدی قناعت ورز تا حساب روز قیامت بر تو سبک و آسان شود. (میزان الحکمه، ج ۸، ص ۲۸۳ -۲۸۲)
برخی عوامل ایجادی قناعت
ایمان به خدا:
ایمان به خدا مهمترین عامل در قناعتورزی انسان است؛ زیرا کسی که به خداوند ایمان دارد میداند هر چیزی به کفاف در اختیار بندهاش گذاشته میشود. (نحل، آیه ۹۷) از پیامبر(ص) درباره آیه «فلنحیینه حیوهً طیبهً» پرسش شد، حضرت فرمود: آن قناعت و رضایت به تقسیم روزی از جانب خداوند است. (مجمع البیان، ج ۶-۵، ص ۵۹۳؛ الکشاف،ج ۲، ص ۶۳۳)
عمل صالح:
عمل صالح بستری برای تحقق و رضایتمندی به قسمت الهی است که نصیب هر کسی میشود و این گونه شخص به میزان کفاف از هر چیزی مصرف میکند.
همت والا:
ریشه قناعت را باید در همت والای شخص دانست. امام علی(ع) در این باره فرموده است:من شرف الهمهً لزوم القناعهً؛ پایبندی به قناعت، از والایی همت است. (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم ص ۳۹۱، ح ۸۹۹۹)
اجتناب از حرص:
چنانکه گفته شد حرص ضد قناعت است. از همین رو، برای تحقق قناعت باید از حرص اجتناب کرد. امام علی(ع) میفرماید: از حرص، با قناعت انتقام بگیر، چنانکه با قصاص از دشمن انتقام میگیری. (شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۲۰، ص ۳۱۴، ح ۶۰۷)
نتیجه گیری:
قناعت در لغت به معنای اکتفا کردن به اندک از آنچه مورد نیاز است. در کتب اخلاقی و لغوی قناعت را به رضایت به کم دنیا دانستهاند.
راحتی و آسایش ناشی از قناعت، زمینه برخورداری همسران از زندگی دلپذیر و گوارا را فراهم میسازد.ایمان به خدا،عمل صالح،همت والا و اجتناب از حرص از جمله عوامل ایجادی قناعت محسوب میشوند.
منابع و مآخذ:
-قرآن کریم
-راغب اصفهانی،حسین.مفردات الفاظ.دارالقلم.بیروت ۱۳۷۵
-نراقی،مهدی.جامع السعادت.نشر قائم آل علی.تهران ۱۳۹۶
-دشتی،محمد.شرح نهج البلاغه.دارالقلم.بیروت ۱۳۹۷
-کلینی،یعقوب.اصول کافی.دارالثقلین.قم ۱۳۸۹
-صبحی صلاح.شرح نهج البلاغه.انتشارات اسوه ۱۳۹۱
-طبرسی،فضل بن حسن.مجمع البیان.داراحیاء.بیروت ۱۳۷۹
-قمی،عباس.سفینه البحار.نشر اسوه.۱۳۸۳
-مصطفوی،حسن.مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه.انجمن حکمت و فلسفه ایران.تهران.۱۳۶۰
-محمدی ری شهری،محمد.میزان الحکمه.دارالحدیث.تهران.۱۳۸۴
-مغنیه.محمدجواد.الکاشف.دارالکتاب اسلامی.قم.۱۳۷۶
-آمِدی.ابوالفتح.دارالکتاب اسلامی.قم.۱۳۷۹
-ابن ابی الحدید.قاهره.۱۳۲۹
ثبت دیدگاه