حدیث روز
امام علی (علیه السلام) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

جمعه, ۲۰ مهر , ۱۴۰۳ 8 ربيع ثاني 1446 Friday, 11 October , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 469 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 11 تعداد دیدگاهها : 2×
مفهوم محبت از دیدگاه ملاصدرا
۱۵ دی ۱۴۰۰ - ۲۱:۴۱
شناسه : 2038
17

عرفا «عشق» را چشیدنی می‌دانند، نه قابل بیان و تعریف: الحب ینسـب للإنســان و الله               بنسبة لیس یدری علمنا ما هی الحب ذوق و لا تدری حقیقته               أ لیـس ذا عجــب و الله و الله (ابن­عربی، بی‌تا، ج۲، ص۳۲۰) حب از جهتی به انسان و از جهتی به خداوند نسبت داده می‌شود؛ اما دانش ما […]

ارسال توسط : منبع : انسان پژوهی دینی
پ
پ

عرفا «عشق» را چشیدنی می‌دانند، نه قابل بیان و تعریف:

الحب ینسـب للإنســان و الله               بنسبة لیس یدری علمنا ما هی

الحب ذوق و لا تدری حقیقته               أ لیـس ذا عجــب و الله و الله

(ابن­عربی، بی‌تا، ج۲، ص۳۲۰)

حب از جهتی به انسان و از جهتی به خداوند نسبت داده می‌شود؛ اما دانش ما نمی‌داند که حب چیست. حب چشیدنی است و حقیقتش نایافتنی. به خدا قسم چیزی عجیب [و لطیف] است این حب.

در واقع مفهـوم عشـق هـمانند مفهوم وجـود، بـدیهـی و حقیقت آن مخفی است؛ یعنی بیت مشهور سبزواری در مورد وجود، در عشق نیز جاری است:

مفهومه من اعرف الاشیاء                           و کنـهه فی غایـة الخفـاء

(سبزواری، ۱۳۷۹-۱۳۶۹، ج۲، ص۵۹)

بنابراین عشق قابل تعریف ذاتی نیست و فقط کسی که واجد آن باشد، به­خوبی ادراکش می‌کند (ابن­عربی، بی‌تا، ج۲، ص۱۱۱). به تعبیر مولوی، عشق وصف خداوند است و چگونه می‌توان آنچه که وصف ایزد محسوب می­شود را با بیان الفاظ شناساند؟

شرح عشق ار من بگویم بر دوام                  صـد قیامت بگـذرد و آن ناتمـام

زان­که تاریخ قیامت را حد است                  حد کجا آنجا که وصف ایزد است

(مولوی، ۱۳۶۳، دفتر۵، بیت۲۱۹۰-۲۱۸۹)

با وجود این می‌توان با ذکر خصوصیاتی از عشق، تعریفی لفظی از آن ارائه داد؛ چنان­که ملاصدرا آن را «ابتهاج به شیء موافق، خواه عقلی باشد یا حسی و یا ظنی» (صدرالدین شیرازی، ۱۳۵۴، ص۱۵۵) تعریف کرده است. لذت و ابتهاجی که از درک زیبایی حاصل می‌شود، یقیناً – بنابر قول به تشکیک وجود – در مراتب موجودات متفاوت است. این لذت در محسوسات، درک بی‌واسطه و بدون حجاب از کمال است؛ اما در خداوند بهجتی است که در اعلی مراتب آن باشد (همو، ۱۳۸۲، ص۱۴۵). اما بنابر وحدت شخصی وجود که ملاصدرا آن را در مبحث علت و معلول بیان کرده، حقیقت عشق در خداوند است و در غیر خداوند همچنان­که اطلاق وجود، مجازی است (همو، ۱۳۵۴، ص۱۵۶)، اطلاق عشق نیز مجاز است.

در واقع ملاصدرا عشق را مانند وجود دارای معنا و حقیقتی واحد می‌داند. «محبت یا عشق یا میل مانند وجود حقیقتی است که در تمام اشیا ساری است؛ لیکن عامه مردم به­دلیل عادت یا مخفی بودن معنا، اشیا را به این اسامی نمی­نامند» (همو، ۱۹۹۰، ج۶، ص۳۴۰). بنابراین می‌توان بر خداوند لفظ عشق و عاشق و معشوق اطلاق کرد. وجود او از نظر شدت و کمال نامتناهی است؛ عشق و عاشقیت و معشوقیت او نیز چنین است. «خداوند زیباترین زیباهاست (اجمل من کل جمیل) و علم او کامل­ترین علوم است (العالم فوق کل ذی علم). ازاین­رو ابتهاج و عشق او، تام و فوق­التمام است» (سبزواری، ۱۳۷۵، ص۱۴۳-۱۴۲).

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.