حدیث روز
امام علی (علیه السلام) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

جمعه, ۲۰ مهر , ۱۴۰۳ 8 ربيع ثاني 1446 Friday, 11 October , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 469 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 11 تعداد دیدگاهها : 2×
۲۸ آذر ۱۴۰۰ - ۲۲:۳۶
شناسه : 1917
37

معجزات بعد از رسالت حضرت عیسای مسیح پس از وصول به مقام رسالت، براى اثبات رسالت و نبوت خود، بنی‌اسرائیل را مورد خطاب قرار داد و فرمود: من از سوی پروردگارتان معجزه و نشانه‌هایی برای شما آورده‌ام؛ یعنی بدون معجزه مدّعى رسالت نیستم، بلکه با معجزه آمده‌ام و به‌طور یقین در این معجزات اگر از […]

ارسال توسط : نویسنده : اباذر بشیری منبع : پژوهه
پ
پ

معجزات بعد از رسالت

حضرت عیسای مسیح پس از وصول به مقام رسالت، براى اثبات رسالت و نبوت خود، بنی‌اسرائیل را مورد خطاب قرار داد و فرمود: من از سوی پروردگارتان معجزه و نشانه‌هایی برای شما آورده‌ام؛ یعنی بدون معجزه مدّعى رسالت نیستم، بلکه با معجزه آمده‌ام و به‌طور یقین در این معجزات اگر از اهل ایمان باشید، براى شما هر آینه آیتى است.[۲۵]

معجزات حضرت عیسی بن مریم که در قرآن کریم بیان شده و با دست مبارک ایشان صورت گرفته، موارد ذیل است:

۱٫ جان دادن به مجسمه

حضرت مسیح(ع) در مرتبه‌ی اول جهت اثبات ارتباط و رسالت خود، با خوارق و معجزاتی آمد که در نظر آنها بسیار جالب توجه بود.[۲۶]

«…أنّی أَخْلُقُ لَکُمْ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَةِ الطَّیْرِ فَأَنْفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِ اللَّهِ…»[۲۷]

«…من از گِل، چیزى به شکل پرنده مى‌سازم، سپس در آن مى‌دمم و به فرمان خدا، پرنده‌اى مى‌گردد…»

سرّ اعجاز در این است که تصویرسازی گِل برای تمام بشر مقدور است، اما اینکه حقیقتاً پرنده‌ای گردد، فقط از ناحیه‌ی خدای سبحان مقدور است یا با إذن الهی که در تصویرسازی حضرت مسیح جهت تثبیت رسالت الهی روح بر آن دمیده شد و به إذن خدای سبحان حقیقتاً پرنده‌ای گردید[۲۸] و در آسمان پرواز می‌کرد؛[۲۹] چنان‌که در سوره‌ی مائده به وضوح این حقیقت را بیان کرده است.[۳۰]

ساختن شکل و هیئت پرنده از خاک و دمیدن روح در آن، هم دقیق‌تر است و هم از نظر علمی و فنی بسیار مشکل‌تر؛ چون در این برنامه نظم و قوای ظاهری بدن و تشکیلات لازم در میان نبود؛ همچنین روح حیوانی که حاکم بر بدن باشد، وجود نداشت؛ بلکه تنها به وسیله‌ی اراده‌ی الهی و نفخه‌ی روحانی صورت گرفت، بدون اینکه احتیاج به مقدماتی داشته باشد؛ اما اینکه ماده‌ی طین انتخاب شد، چون این ماده از مواد پایین‌تر عالم مادی است و در عین حال نرم، بدون شکل خاص و قابل انعطاف است.[۳۱]

از سیاق آیه چنین برمی‌آید که در زمان حضرت عیسى پیکرسازان بسیار وجود داشت؛ حتّى یهودی‌ها تصاویر گوناگون مثل صورت انبیاء و ملائکه و غیر آنها می‌تراشیدند و به آنها سجده مى‌کردند. این پیکرسازی از گِل و دمیدن جان به آن مجسمه‌ی بی‌روح و دست ساخته به اذن الهی، از جمله معجزات حضرت عیسای مسیح بود که به عنوان حجتی برای حقانیت رسالت خویش اقامه نمود.[۳۲]

۲٫ شفای بیماران صعب‌العلاج و ناعلاج

از دیگر معجزات حضرت عیسی(ع) این بود که کور مادرزاد را شفا می‌داد و بیماران مبتلا به پیسی را بهبود می‌بخشید:

«…وَ أُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ…»[۳۳]

«…و به اذن خدا، کورِ مادرزاد و مبتلایان به برص [پیسى‌] را بهبودى مى‌بخشم‌…»

“أکمه” کور مادرزاد یا مطلق کوری است؛ یعنی کسی که از نعمت بینایی و نیروی باصره محروم بوده و علاج آن جز با قدرت الهی امکان‌پذیر نیست و “برص” بیماری پوستی است که لکه‌های سفیدی در پوست انسان ظاهر می‌شود و از جمله بیماریهای صعب‌العلاج است و “إبراء” به معنای برطرف کردن نقص و ضعف بوده به‌طوری‌که به بهبودی کامل برسد؛[۳۴] چنان‌که خدای تبارک در آیه‌ی دیگر خطاب به حضرت عیسی بن مریم می‌فرماید: «و کور مادرزاد، و مبتلا به بیمارى پیسى را به فرمان من، شفا مى‌دادى.»[۳۵]

دلیل ذکر شدن این دو بیماری یا به این علت است که أطباء در معالجه‌ی این نوع بیماران عاجز مانده بودند، با اینکه پزشکان آن روز معالجات حیرت‌آوری انجام می‌دادند؛ یا مردم شفا یافتن این نوع بیماران را به عیان مشاهده می‌کردند و جایی برای انکار باقی نمی‌ماند. پس عیسی بن مریم با دست مسیحایی خویش چشم نابینا و مبتلایان به برص را مسح می‌کرد و همان حین مبتلایان به إذن الهی به طور معجزه‌آسا شفای کامل می‌یافتند.[۳۶]

۳٫ زنده کردن مردگان

زنده کردن مردگان نیز همچون دمیدن روح در پرنده‌ی گِلی، معجزه‌ی مسیح بود:[۳۷]

«… وَ أُحْیِ الْمَوْتى‌ بِإِذْنِ اللَّه‌…»[۳۸]

«…و مردگان را با اذن خدا زنده می‌کنم…»

از تعبیر زنده کردن مردگان که به صورت جمع بیان شده، فهمیده می‌شود که حضرت مسیح بارها مرده را زنده کرده بود[۳۹] و زمانی که مرده‌ای را زنده می‌کرد، با او سخن می‌گفت، بعد دوباره او را می‌میراند.[۴۰] در سوره‌ی مائده خدای سبحان خطاب به حضرت عیسی می‌فرماید:

«…وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتى‌ بِإِذْنِی»[۴۱]

«…و مردگان را (نیز) به فرمان من زنده مى‌کردی»

مراد از “تُخرجُ” خارج کردن مردگان از قبور است؛ یعنی اخراج اطلاق شده، اما لازمه‌ی آن که زنده کردن باشد، اراده شده است؛ چون میت به خاطر میت بودن در قبر قرار می‌گیرد و از قبر خارج می‌شود به دلیل سببی که در قبر قرار گرفته که لازمه‌ی آن خارج کردن از آن مکان است.[۴۲] در آیات دیگر نیز خروج به معنای إحیاء آمده است.[۴۳] پس بیرون کردن مردگان کنایه از زنده کردن آنان است و امواتی که مسیح زنده مى‌کرده، مردگان مدفون بوده‌اند که آن جناب با بیرون کردن از قبور به آنان حیات مى‌داد و اینکه لفظ “مَوتى” در خروج مردگان نیز جمع آمده، بیان‌گر این است که مرده زنده کردن مسیح مکرر اتفاق افتاده است.[۴۴]

۴٫ إخبار از غیب

یکی دیگر از معجزاتی که عیسای مسیح در قرآن از آن یاد می‌کند، خبر دادن از غیب است:

«…وَ أُنَبِّئُکُمْ بِما تَأْکُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُم‌…»[۴۵]

«…و از آنچه مى‌خورید، و در خانه‌هاى خود ذخیره مى‌کنید، به شما خبر مى‌دهم…»

إخبار به غیب مختص به خداست و در مرتبه‌ی دوم رسولانى که خداى متعال به وسیله‌ی وحى به آنان آگاهی داده که خود معجزه‌اى دیگر است. این خبر دادن از غیب را کسی در معجزه بودنش شک نمى‌کند؛ براى‌ اینکه هیچ احدی عادتا ‌تردیدی ندارد از اینکه چه چیزی خورده و در خانه‌ی خود چه چیزى را ذخیره کرده است‌. اما اینکه معجزه‌ی إخبار از غیب را مقید به اذن خدا نکرده، با اینکه هیچ معجزه‌اى بدون اذن خدا تحقق نمى‌یابد،[۴۶] براى اینکه از این معجزه تعبیر به إخبار کرده و خبر دادن غیر از خلق نمودن، زنده کردن و امثال اینهاست که حقیقتا فعل خداست و اگر به عیساى مسیح نسبت داده شده، باز با اذن خدا خواهد بود و رسول خدا در این امور استقلالیت ندارد. از سویی در موارد پیشین ممکن بود توهم الوهیت عیسی به وجود بیاید، لذا تاکید به اذن خدای سبحان در آن افعال این شبهه را برطرف می‌کند؛ ولی در مورد إخبار از غیب چون امری طبیعی بوده و هر کسی با اندکی ریاضت می‌تواند به آن برسد، دیگر از اذن خداوند چیزی نگفت.[۴۷]

۵٫ مائده آسمانی

داستان مائده‌ی آسمانی که در قرآن به عنوان معجزه و نعمت الهی بیان شده، مربوط به حواریون عیسای مسیح است که با درخواست مسیح از ناحیه‌ی خدای متعال جهت نشان دادن قدرت الهی و تصدیق نبوت خویش به حواریون نازل شد. از ناحیه‌ی خدای سبحان به حواریون که از صحابه‌ی مخلص عیسای مسیح بودند، الهام شد: به من و رسول من ایمان بیاورید! آنها نیز امتثال امر کردند و شهادت دادند که تسلیم و مطیع امر الهی هستیم. بعد قرآن ماجرای مائده‌ی آسمانی حواریون را بازگو می‌کند:

«إِذْ قالَ الْحَوارِیُّونَ یا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ هَلْ یَسْتَطِیعُ رَبُّکَ أَنْ یُنَزِّلَ عَلَیْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ…»[۴۸]

«در آن هنگام که حواریون گفتند: اى عیسى بن مریم! آیا پروردگارت مى‌تواند مائده‌اى از آسمان بر ما نازل کند؟…»

مراد حواریون از استطاعت پروردگار رضایت الهی بر انجام این فعل بود؛ چون آنها اولا از اهل ایمان بودند و به قدرت الهی علم داشتند؛ ثانیا اراده‌ی آنها از این درخواست، مشاهده‌ی این مائده با چشم خود و رسیدن به اطمینان قلبی بود؛ همچنان‌که حضرت ابراهیم(ع) از خداوند خواست که زنده کردن مردگان را به ایشان نشان بدهد تا با این امر به اطمینان قلبی برسد. پس علم نظری مد نظر نبود، بلکه علم معاینه و مشاهده می‌خواست که شبهه‌بردار نیست. لذا اراده‌ی حواریون با درخواست نزول طعام آسمانی این بود که اطمینان قلبی، یقین به قدرت بی‌کران الهی، یقین به صدق نبوت عیسای مسیح در وجودشان زیاد شود؛ چون دلالت علم حسی برای رساندن انسان به مطلوب، خیلی قوی‌تر از علم نظری است که نیاز به براهین دارد.[۴۹]

حضرت عیسی در پی این خواسته، از خدای تبارک مائده‌ی آسمانی درخواست نمود؛ سفره‌ی طعامی که چند ویژگی داشته باشد:

«قالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَیْنا مائِدَةً مِنَ السَّماءِ تَکُونُ لَنا عِیداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آیَةً مِنْکَ وَ ارْزُقْنا وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقِین‌»[۵۰]

«عیسى بن مریم عرض کرد: خداوندا! پروردگارا! از آسمان مائده‌اى بر ما بفرست! تا براى اول و آخر ما، عیدى باشد، و نشانه‌اى از تو و به ما روزى ده! تو بهترین روزى دهندگانى!»

مراد این است که روز نزول مائده برای حواریون و دیگران که در عصر عیسی بن مریم می‌زیستند و اقوام بعدی که از امت و پیروان حضرت باشند، به عنوان عید باشد؛ یعنی روزی که آن را با عظمت و با شرافت بشمارند و از سویی به عنوان رزق جسم و جان آنها بوده و همچنین این مائده نشانه و معجزه‌ی رسالت باشد.[۵۱]

خدای متعال نیز در برابر این درخواست رسول خدا مائده‌ی آسمانی را برای آنها نازل کرد و در مقابل به منکران این اعجاز عذاب شدید و بی‌نظیری وعده داد.[۵۲]

منابع :

[۱]. ابن منظور، محمد بن مکرم‌؛ لسان العرب‌، بیروت، دار صادر، ۱۴۱۴ق،‌ چاپ سوم‌، ج ۵، ص۳۶۹٫

[۲]. طریحى، فخرالدین؛‌ مجمع البحرین، تحقیق سیداحمد حسینى،‌ تهران، کتابفروشى مرتضوى، ۱۳۷۵ش،‌ چاپ سوم‌، ج۴، ص۲۴٫

[۳]. معرفت، محمدهادی؛ التمهید فی علوم القرآن، قم، موسسۀ فرهنگی تمهید، ۱۳۸۶ش، چاپ اول، ج۴، ص۲۳ و موسوی خویی، ابوالقاسم؛ البیان فی تفسیر القرآن، نجف اشرف، آداب، ۱۳۸۵ق، چاپ دوم، ص۳۵٫

[۴]. احقاف/۳۵، احزاب/۷ و شوری/۱۳٫ مکارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ تفسیر نمونه‌، تهران‌، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ش‌، چاپ اول، ج۲۱، ص۳۷۸٫

[۵]. مائده/۴۶، حدید/۲۷ و مریم/۳۰٫

[۶]. تفسیر نمونه، ج۴، ص۳۳۲٫

[۷]. بقره۸۷ و ۲۵۳٫

[۸]. تفسیر نمونه، ج۲، ص۵۵۴٫

[۹]. مریم/۱۶ – ۲۶٫

[۱۰]. آل عمران/۴۵٫

[۱۱]. ابن عاشور، محمد بن طاهر؛ التحریر و التنویر، بی‌تا، ج۳، ص۹۶٫

[۱۲]. مریم/۲۱٫

[۱۳]. صادقى تهرانى، محمد؛ الفرقان فى تفسیرالقرآن بالقرآن‌، قم‌، فرهنگ اسلامى،‌ ۱۳۶۵ش‌، چاپ دوم‌، ج۱۸، ص۲۹۰٫

[۱۴]. انبیاء/۹۱٫

[۱۵]. آل‌عمران/۵۹٫

[۱۶]. طباطبایى(علامه)، سیدمحمدحسین؛ المیزان فى تفسیرالقرآن، قم‌، جامعه‌ى مدرسین حوزه علمیه قم، ‌۱۴۱۷ق،‌ چاپ پنجم، ج۱۴، ص۳۱۶ و ۳۱۷٫

[۱۷]. رشیدالدین میبدى، احمدبن ابى‌سعد؛ کشف الأسرار و عدة الأبرار، تهران‌، امیر کبیر، ۱۳۷۱ش‌، چاپ پنجم، ج۶، ص۳۰۴٫

[۱۸].

[۱۹]. مریم/۲۴٫

[۲۰]. المیزان فى تفسیرالقرآن، ج۱۴، ص۴۲ و ۴۳٫

[۲۱]. آل عمران/۴۶٫ همچنین در سوره‌ی مائده/۱۱۰ می‌فرماید: «تُکَلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کَهْلاً»

[۲۲]. المیزان فى تفسیرالقرآن، ج۱۴، ص۴۵ و طبرسى، فضل‌بن‌حسن‌؛ مجمع‌البیان فى تفسیرالقرآن‌، تهران‌، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش‌، چاپ سوم، ج۲، ص۷۵۰٫

[۲۳]. مریم/۳۰٫

[۲۴]. المیزان فى تفسیرالقرآن، ج۱۴، ص۴۷٫

[۲۵]. أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج‌۳، ص۲۰۷٫

[۲۶]. مصطفوى، حسن‌؛ تفسیر روشن، تهران‌، مرکز نشر کتاب‌، ۱۳۸۰ش‌، چاپ اول، ج۴، ص۲۱۶٫

[۲۷]. آل عمران/۴۹٫

[۲۸]. بلاغی نجفی، محمدجواد؛ آلاءالرحمان فی تفسیر القرآن، قم، بنیاد بعثت، ۱۴۲۰ق، چاپ اول، ج۱، ص۲۸۵ و موسوى سبزوارى، سید عبدالاعلى؛ مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسۀ اهل بیت(ع)، ۱۴۰۹ق، چاپ دوم، ج۵، ص۲۹۹٫

[۲۹]. مدرسى، سید محمدتقى؛ من هدى القرآن، تهران، دار محبى الحسین، ۱۴۱۹ق، چاپ اول، ج۱، ص۵۶۴٫

[۳۰]. مائده/۱۱۰٫

[۳۱]. مصطفوى، حسن‌؛ تفسیر روشن، ج۴، ص۲۱۶٫

[۳۲]. اطیب البیان فى تفسیرالقرآن، ج۳، ص۲۰۷٫

[۳۳]. آل عمران/۴۹٫

[۳۴]. مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۳۰۰ و تفسیر روشن، ج۴، ص۲۱۷٫

[۳۵]. مائده/۱۱۰٫

[۳۶]. اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۰۸٫ مواهب الرحمان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۳۰۰٫

[۳۷]. ابن عاشور، محمد بن طاهر؛ التحریر و التنویر، ج۳، ص۱۰۲٫

[۳۸]. آل عمران/۴۹٫

[۳۹]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۹۹٫

[۴۰]. ابن عاشور، محمد بن طاهر؛ التحریر و التنویر، ج۳، ص۱۰۲٫

[۴۱]. مائده/۱۱۰٫

[۴۲]. ابن عاشور، محمد بن طاهر؛ التحریر و التنویر، ج۵، ص۲۶۱٫

[۴۳]. ق/۱۱ و مؤمنون/۳۵٫

[۴۴]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۶، ص۲۲۱٫

[۴۵]. آل عمران/۴۹٫

[۴۶]. غافر/۷۸٫

[۴۷]. المیزان فى تفسیرالقرآن، ج۳، ص۳۱۴٫

[۴۸]. مائده/۱۱۲٫

[۴۹]. زحیلى، وهبةبن‌مصطفى؛ التفسیرالمنیر فى‌العقیدة و الشریعة و المنهج،‌ بیروت، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۸ق‌، چاپ دوم، ج۷، ص۱۱۲ – ۱۱۴٫

[۵۰]. مائده/۱۱۴٫

[۵۱]. اطیب البیان فى تفسیرالقرآن، ج۴، ص۵۰۲٫

[۵۲]. مائده/۱۱۵٫

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.