حدیث روز
امام علی (علیه السلام) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 12 شوال 1445 Saturday, 20 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 469 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 11 تعداد دیدگاهها : 2×
ضرورت امامت
۱۳ آبان ۱۴۰۰ - ۸:۳۱
شناسه : 1630
11

ضرورت وجود امام تحقق یافتن هدف از آفرینش انسان، منوط به راهنمایى وى بوسیله وحى است و حكمت الهى اقتضاء داشته كه پیامبرانى را مبعوث فرماید تا راه سعادت دنیا و آخرت را به بشر بیاموزند و این نیاز وى را برطرف سازند، و نیز به تربیت افراد مستعد بپردازند و آن را تا آخرین […]

ارسال توسط : نویسنده : علامه مصباح یزدی ره منبع : آموزش عقاید
پ
پ

ضرورت وجود امام

تحقق یافتن هدف از آفرینش انسان، منوط به راهنمایى وى بوسیله وحى است و حكمت الهى اقتضاء داشته كه پیامبرانى را مبعوث فرماید تا راه سعادت دنیا و آخرت را به بشر بیاموزند و این نیاز وى را برطرف سازند، و نیز به تربیت افراد مستعد بپردازند و آن را تا آخرین مرحله كمالى كه بر ایشان میسّر است برسانند، و همچنین در صورتى كه شرایط اجتماعى، مساعد باشد اجراء قوانین اجتماعى دین را بعهده بگیرند.

دین مقدّس اسلام، همگانى و جاودانى و نسخ ناشدنى است و بعد از پیامبر اسلام (ص) پیامبرى نخواهد آمد و ختم نبوت در صورتى با حكمت بعثت انبیاء وفق مى‌دهد كه آخرین شریعت آسمانى، پاسخگوى همه نیازهاى بشر باشد و بقاء آن تا پایان جهان، تضمین شده باشد.

این ضمانت، در مورد قرآن كریم، وجود دارد و خداى متعال، مصونیّت این كتاب عزیز را از هرگونه تغییر و تحریفى تضمین كرده است. ولى همه احكام و قوانین اسلام، از ظاهر آیات كریمه استفاده نمى‌شود و فى المثل تعداد ركعات نماز و كیفیت انجام و صدها حكم واجب و مستحب آن را نمى‌توان از قرآن كریم بدست آورد و معمولاً قرآن درصدد بیان تفاصیل احكام و قوانین نیست و تعلیم و تبیین آنها را بعهده پیامبر اكرم(ص) گذاشته تا با علمى كه خدا به او عطا فرموده (غیر از وحى قرآنى) آنها را براى مردم بیان كند و بدین ترتیب، حجیّت و اعتبار سنّت آن حضرت بعنوان یكى از منابع اصیل براى شناخت اسلام، ثابت مى‌شود.

اما شرایط دشوار زندگى آن حضرت مانند چند سال محصور بودن در شعب ابیطالب و ده سال جنگ با دشمنان اسلام، اجازه نمى‌داد كه همه احكام و قوانین اسلام را براى عموم مردم، بیان كند و همان اندازه هم كه اصحاب فرا مى‌گرفتند ضمانتى براى محفوظ ماندن نداشت و حتى كیفیت وضو گرفتن آن حضرت كه سالها در مرئى و منظر مردم بود مورد اختلاف، واقع شد و در جایى كه احكام چنین عملى در معرض اختلاف باشد عملى كه روزانه مورد حاجت همه مسلمانان بوده و هست و انگیزه چندانى براى تغییر و تحریف عمدى ندارد خطر اشتباه در نقل و تحریفات عمدى در مورد احكام دقیق و پیچیده به ویژه احكام و قوانینى كه با هوسهاى افراد و منافع گروهها برخورد مى‌كند به مراتب بیشتر خواهد بود.

با توجه به این نكات، روشن مى‌شود كه هنگامى دین اسلام مى‌تواند بعنوان یك دین كامل و پاسخگوى نیازهاى همه انسانها تا پایان جهان، مطرح باشد كه در متن دین، راهى براى تأمین مصالح ضرورى جامعه، پیش بینى شده باشد مصالحى كه با رحلت پیامبر اكرم(ص) در معرض تهدید و تفویت قرار مى‌گرفت. و این راه، چیزى جز نصب جانشین شایسته براى رسول اكرم(ص) نخواهد بود. جانشینى كه داراى علم خدادادى باشد تا بتواند حقایق دین را با همه ابعاد و دقایقش بیان كند، و داراى ملكه عصمت باشد تا تحت تأثیر انگیزه هاى نفسانى و شیطانى واقع نشود و مرتكب تحریف عمدى در دین نگردد. و نیز بتواند نقش تربیتى پیامبر اكرم(ص) را بعهده بگیرد و افراد مستعد را به عالیترین مدارج كمال برساند و همچنین در صورت مساعد بودن شرایط اجتماعى، متصدّى حكومت و تدبیر امور جامعه شود و قوانین اجتماعى اسلام را اجراء كند و حق و عدالت را در جهان گسترش دهد.

حاصل آنكه: ختم نبوت هنگامى موافق با حكمت الهى خواهد بود كه توأم با نصب امام معصوم باشد امامى كه همه ویژگیهاى پیامبر اكرم(ص) به جز نبوت و رسالت را دارا باشد.

بدین ترتیب، هم ضرورت وجود امام، ثابت مى‌شود؛ و هم لزوم علم خدادادى و مقام عصمت براى وى؛ و هم اینكه باید از طرف خداى متعال، نصب شود زیرا اوست كه مى‌داند چنین علمى و چنین ملكه‌اى را به چه كسى عطا فرموده و اوست كه اصالتاً حق ولایت بر بندگانش را دارد و مى‌تواند چنین حقى را در مرتبه نازلتر به افراد واجد شرایط بدهد.

لازم به تذكر است كه اهل سنّت، هیچیك از این ویژگیها را براى هیچیك از خلفاء، قائل نیستند و نه ادّعاى منصوب بودن آنان از طرف خدا و پیغمبر را دارند و نه ادّعاى علم خدادادى و ملكه عصمت براى خلفاء. بلكه موارد زیادى از لغزشها و اشتباهات و عجز ایشان از پاسخگویى به سؤالات دینى مردم را در كتابهاى معتبر خودشان ثبت كرده‌اند و از جمله از خلیفه اول نقل كرده‌اند كه گفت: «انّ لى شیطاناً یعترینى» و از خلیفه دوم نقل كرده‌اند كه بیعت با خلیفه اول را «فلته» (كار عجولانه و حساب نشده) نامید(شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص ۱۴۲، ۱۵۸، ج ۳، ص ۵۷) و نیز بارها این جمله را به زبان آورد: «لو لا علىّ لهلك عمر» (الغدیر، ج ۶، ص ۹۳ به بعد)، اما لغزشهاى خلیفه سوم۳و خلفاء بنى امیّه و بنى عبّاس، واضحتر از آن است كه نیازى به اشاره داشته باشد و هر كس اندك آشنایى با تاریخ مسلمین داشته باشد به قدر كافى، از این مطالب آگاه مى‌باشد. تنها شیعیان هستند كه به وجود شرایط سه گانه در امامان دوازده گانه معتقدند. و با توجه به بیان فوق، صحّت اعتقاد ایشان در مسأله امامت، ثابت مى‌شود و دیگر نیازى به دلایل تفصیلى نخواهد بود.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.