حدیث روز
امام علی (علیه السلام) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳ 11 شوال 1445 Friday, 19 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 469 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 11 تعداد دیدگاهها : 2×
زبان دین در نزد ملاصدرا (۷)
۲۹ دی ۱۴۰۰ - ۲۳:۰۸
شناسه : 2101
11

مسئله داوری الگوی هرمنوتیکی صدرا باید روشن کند که چه عاملی به تأویلی در برابر تأویل دیگر برتری می‌دهد؛ زیراکه اگر قائل به تأثیر پیش‌فرض‌ها بر تأویل باشیم، الگوی صدرا باید شاخص‌هایی را برای داوری میان پیش‌فرض‌های درست و نادرست ارائه کند. همچنین بر مبنای تشکیکی‌بودن حقیقت، رسیدن به مرتبه‌ای از مراتب حقیقت متن بسته […]

ارسال توسط : نویسنده : بیدهندی، دسترنج منبع : مدیریت نشریات علمی
پ
پ

مسئله داوری

الگوی هرمنوتیکی صدرا باید روشن کند که چه عاملی به تأویلی در برابر تأویل دیگر برتری می‌دهد؛ زیراکه اگر قائل به تأثیر پیش‌فرض‌ها بر تأویل باشیم، الگوی صدرا باید شاخص‌هایی را برای داوری میان پیش‌فرض‌های درست و نادرست ارائه کند. همچنین بر مبنای تشکیکی‌بودن حقیقت، رسیدن به مرتبه‌ای از مراتب حقیقت متن بسته به مرتبه وجودی خواننده یا مفسر دارد؛ بنابراین با توجه به مراتب کثیر وجودی با معانی کثیر وجودی نیز مواجه خواهیم بود که نیاز به داوری برای تمیز تأویل برتر از میان تأویل‌های متکثّر لازم می‌آید.از امتیازات هرمنوتیک صدرایی پاسخ به این مسئله است، آن هم در شرایطی که بسیاری از الگو‌های هرمنوتیکی در ورطه نسبی‌گرایی فروغلتیده‌اند. او برای پاسخ به مسئله داوری با توجه به نقش پیش‌فرض‌ها، از تأویل درست و تأویل اشتباه سخن می‌گوید و شاخص‌هایی ارائه می‌کند. صدرا حتی برای صاحبان تأویل، شرایطی را ذکر می‌کند (ر.ک ملاصدرا، ۱۳۶۳: ۴۷). همچنین به‌طور مکرّر سازگاری و تنافی نداشتن ظاهر متن با تأویل را به‌عنوان یک ملاک در نظر می‌گیرد و نسبت به توجّه به آن تذکّر می‌دهد. علاوه‌براین، از نظر او هر تأویلی که تأویل‌گر آن در مرتبه وجودی بالاتری باشد، برتری خواهد داشت. او از راسخین در علم و عرفای اهل کشف و شهود نام می‌برد و نشانه‌هایی نیز برای آن‌ها ذکر می‌کند و پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) را دارای برترین تأویل‌ها می‌داند. وی توضیح می‌دهد که تأویل متشابهات تنها به آن صورت و شکلی که از نزد خدا و رسول او (ص) رسیده جایز است. درنهایت، در هرمنوتیک انتولوژیک صدرا، خداوند تأویل همه چیز است. به این ترتیب صدرا نه‌تنها مسئله داوری را به کناری واننهاده است، بلکه به سرحدّ صدق آن می‌رساند. البته ممکن است این ویژگی سبب شود تا هرمنوتیک صدرایی کاملاً مطلق‌انگار معرفی شود؛ اما نباید فراموش کرد که تأویل در این الگو، ذومراتب و متکثّر است. بااین‌حال نسبی‌گرا هم نیست. ملاصدرا در برابر الگو‌های تک‌بعدی ظاهرگرایانه عرفی یا باطن‌گرایانه جزم‌اندیش و مطلق‌انگار در فهم روش‌شناسانه قرآن، الگوی فراگیر، متکثّر و منسجمی را ارائه می‌کند که حول حقیقت واحد، ریشه در سلسله مراتب هستی، لایه‌های وجودی انسان و بطن قرآن دارد. فرایند فهم در این الگو به جهت حرکت حول محور حقیقت واحد تشکیکی، هم آن را از مطلق‌انگاری جزم‌اندیش در فهم متمایز می‌کند و هم سبب می‌شود تا به ورطه نسبی‌گرایی نلغزد و مسئله داوری میان تأویل‌های متکثّر را نیز حل کند. هرمنوتیک انتولوژیک صدرا، در دو قطبی میان مطلق‌گرایی و نسبی‌گرایی قرار گرفته است. هرچند ممکن است به جهت خاصیّت نسبی‌گرایی شدید هرمنوتیک معاصر، هرمنوتیک صدرایی کاملاً مطلق‌انگار معرفی شود، اما وجه تشکیکی آن سبب می‌شود تا ویژگی‌های متکثّری را در نهاد خود دربربگیرد و کاملاً مطلق‌گرا و جزم‌اندیش نباشد؛ بلکه این خصیصه عاملی برای پویایی و شکوفایی مستمر آن باشد. می‌توان از این ویژگی هرمنوتیک صدرایی در حل مسئله داوری و ارائه الگویی میان نسبی‌گرایی و مطلق‌گرایی در حوزه تفسیر و تأویل متن، به‌عنوان راه حلی برای حل مسئله نسبی‌گرایی یا مطلق‌گرایی در سایر حوزه‌ها از جمله اخلاق، معرفت‌شناسی و … بهره‌برداری کرد که بررسی مجزایی را می‌طلبد. از جهان کلام به کلام جهان
زبان دینی صدرا، زبانی شناختاری است. او با غیر شناختاری، شعری و ادبی‌بودن زبان قرآن و صرف خیا‌ل‌انگیزی آن مخالف است. با توجه به جهان‌شناسی او و همچنین ویژگی‌های متن و اهمیت ظاهر متن در الگوی هرمنوتیکی وی، مشخص است که او جایی برای مجاز، تشبیه یا استعاره در متن مقدّس قائل نیست؛ زیراکه دو طرف تشبیه، مجاز و استعاره نسبتی حقیقی نیست و اشتراک معنوی ندارند و مقصود از آن‌ها صرفاً خیال‌انگیزی و آوردن مثال بی‌حقیقت است؛ درحالی‌که متن مقدّس به حقیقت بازمی‌گردد و با آن در پیوند است (ر.ک ملاصدرا، ۱۳۶۶، ج۱: ۲۹۷ و همچنین ملاصدرا، ۱۳۸۷: ۲۷۴-۲۷۵). از نگاه صدرا، نسبت میان ظاهر و باطن یا لفظ و معنا اشتراک معنوی است و هر دو یک حقیقت‌اند. معنا در عالم ماده و حس، تنزّل‌یافتة معنا در عالم مثال است و این دو، تنزّل‌یافتة معنا در عالم ملکوت‌اند. درحقیقت بین آن‌ها تفاوتی نیست؛ بلکه تحقق آن‌ها در سه عالم به معنای سه نحوه از وجود است. او برای تأویل از ظاهر به باطن متن و فهم حقیقت ذومراتب متن یک الگو خاص ارائه می‌کند که در آن، تعامل میان فرد، متن و مؤلّف سبب فهم متن ذومراتب می‌شود. بسته به پیوند و اتّحاد وجودی میان فرد و متن در هر مرتبه وجودی، مرتبه‌ای از فهم نیز حاصل می‌شود و نهایت این فهم نیز در اتّحاد با مؤلّف به‌عنوان معنای حقیقی و نهایی متن است. به این ترتیب، الگوی صدرا مسیری برای فهم جهان متن می‌گشاید که نهایت آن اتّحاد انتولوژیک میان سه‌گانه فرد، متن و مؤلّف است؛ اما در زبان دینیِ صدرا فقط متن نیست که قابلیت تأویل دارد، بلکه در نگاه او همه چیز تأویل‌پذیر است؛ زیراکه همه‌چیز یا در متن قرار دارد یا در فرامتن. از زاویه‌ای دیگر، جهان عین کلام است و کلام، اعتباری از کتاب. پس همه‌چیز یا در متن کتاب نفس، کتاب تدوین یا کتاب تکوین است و ازآنجاکه این هر سه، دارای ظاهر و باطن‌اند و تأویل مسیر عبور از ظاهر به باطن را نشان می‌دهد، پس سخن گفتن از تأویل‌پذیری همه‌چیز پوچ نخواهد بود. صدرا درمورد ظاهر و باطن قرآن (کتاب تدوین) از نظریّه انسان‌واری و بحث ظاهر و متن در انسان بهره می‌برد؛ بنابراین از تأویل در انسان نیز می‌توان سخن گفت. همچنین درمورد تأویل جهان، ازآنجاکه جهان زوج آفریده شده و گفته شده است که هر چیز دارای ظاهر و باطن است و ظاهر و باطن، یک زوج است، پس باز می‌توان نتیجه گرفت که جهان و همه چیز در جهان تأویل‌پذیر است (ر.ک بیدهندی، ۱۳۸۳: ۴-۱۹). تقسیم‌بندی صدرا از کلام در جهان و انسان نشان می‌دهد که ساحت زبان دینی در نگاه او منحصر در متن مکتوب ملفوظ نیست و به فراتر از متن نیز توجه دارد. چنانچه در جهان‌شناسی وی در تطابق میان تنزّل وجود و تنزّل معرفت نیز گفته شد، تأویل کشف معنای مشترک میان معرفت تنزّل‌یافته با مراتب بالاتر آن معرفت یا وجود تنزّل‌یافته با مراتب بالاتر آن وجود است. حال با توجه به تأویل متن در الگوی صدرایی، آیا می‌توان از این الگو برای تأویل فرامتن و همه چیز بهره برد؟ به علاوه اینکه در حکمت صدرایی با متن به‌عنوان نحوی از انحای وجود مواجه‌ایم. رابطه میان متن با خارج متن، دست‌کم درمورد متن مقدّس رابطه وجودی است و از نظر او، جهان عین کلام است. این زاویة وجودی برای متن و همچنین تأکید ملاصدرا بر تجانس و تطابق میان کتاب تدوین، کتاب نفس و کتاب تکوین، این گمانه را تقویت می‌کند که برای شناخت و فهم کتاب نفس و کتاب تکوین می‌توان از هرمنوتیک انتولوژیک صدرا و مواجهه آن با متن بهره برد. براین‌اساس، در تأویل فرامتن، سه‌گانه فرد، متن و مؤلّف تبدیل به سه‌گانه فرد، فرامتن و خالق می‌شود و در مطابقت با آن خواهد بود. همان‌گونه که در سه‌گانه اول، میزان فهم متن بسته به میزان اتّحاد میان فرد و متن طی حرکت جوهری است، در تأویل فرامتن نیز میزان فهم فرامتن بسته به میزان اتّحاد فرد و فرامتن است؛ چنان‌که در تأویل و فهم جهان، انسان نسخة متجانس جهان و انسان کامل، نسخة بدل جهان معرفی شده است. البته در اینجا نیز نهایت معنا در اتّحاد میان سه‌گانه فرد و فرامتن خواهد بود. چه‌بسا این رهیافت، مسیری را در شکل‌گیری علوم انتولوژیک بویژه در حوزه علوم انسانی و معارف دینی بگشاید. ازاین‌رو، بحث در امکان علوم انسانی انتولوژیک بیراه نخواهد بود و چه‌بسا جواز بااطمینان‌تری در تعمیم الگوی صدرایی نسبت به هرمنوتیک اروپایی به جهت اشتراک معنوی و رابطه وجودی انحای وجود در دست باشد. ۱۵
 نتیجه
صدرالمتألهین با اتّکا بر مبانی جهان‌شناسانه و انسان‌شناسانة خاص خود و تبیینی که از وحی ارائه می‌دهد، نسبت میان لفظ و معنا را در وحی، امری تکوینی می‌داند و معتقد است در وحی برخلاف خیال‌انگیزی ادبیات، میان ظاهر و باطن اشتراک معنوی برقرار است و حقایق تنزّل‌یافته در مراتب وجودی در رابطه‌ای طولی با یکدیگر تطابق دارند. بنابراین تأویل به معنای ترک ظاهر نخواهد بود و البته دچار پراکندگی و نسبی‌گرایی هم نیست. صدرا فهم متن ازطریق متن را نیز در نظر دارد؛ اما او فهم حقیقی معنای متن را تنها ازطریق مؤلّف (متکلم) میسّر می‌داند و در فهم متن، قصد مؤلّف اصالت دارد؛ هرچند قصد مؤلّف چیزی جدای از قصد متن نیست، بلکه نهایت معنای متن است. فرایند فهم متن، حاصل تعامل میان سه‌گانه خواننده، متن مقدّس و مؤلّف (متکلم) است که حاضر، ناظر و زنده‌اند. فهم عمیق‌تر نیز نتیجة مرتبه وجودی بالاتر خواننده و اتّحاد وجودی خواننده و معنای متن است که این، حل مسئله داوری میان تأویل‌ها و فهم‌ها را نیز به همراه دارد تا تأویل برتر از آنِ مرتبه وجودی بالاتر باشد که راسخین در علم هستند. به‌این‌ترتیب، الگوی انتولوژیک هرمنوتیک صدرایی شکل می‌گیرد که دارای روش و غایتی خاص است که نهایت آن اتّحاد سه‌گانه فرد، متن و مؤلّف است؛ اما گسترة زبان دینی شناختاری صدرا منحصر در متن نمی‌ماند. از نگاه او، جهان عین کلام و دارای ظاهر و باطن است؛ پس همه چیز تأویل‌پذیر است. بنابراین باید در پی راهی به معانی باطنی بود که هرمنوتیک صدرا و روشمندی آن، مسیری برای ورود به معنای کتاب نفس و کتاب تکوین ازطریق کتاب تدوین و رهیافتی برای تحلیل پدیده‌های وجودی عالم به دست می‌دهد که در آن، سه‌گانه فرد، متن و مؤلّف تبدیل به سه‌گانه فرد، فرامتن و خالق و در مطابقت با آن خواهد بود. در هرمنوتیک صدرایی، تأویل همه موجودات عالم، خدا است. پی نوشت‌ها۱- مانند نظریه «زبان نمادین» پل تیلیش، نظریه «شعری» جورج سانتایانا، نظریه «عمل‌گرایی» بریث ویت، نظریه «اسطوره‌ای» ارنست کاسیرر و نظریه «بازی‌‌های زبانی» لودویگ ویتگنشتاین.۲- نظریه «تمثیل» توماس آکوییناس، نظریه «تحقیق‌پذیری اخروی» جان هیک، نظریه «ابطال‌پذیری و معناداری» بازیل میچل از این دست هستند.۳- این ویژگی ملاصدرا و نظام حکمت متعالیه در «مدیریت دانش» و استفاده و بهره‌برداری از حوزه‌ها و ابزارهای مختلف علوم بررسی مجزایی را می‌طلبد.۴- ملایری معتقد است که باب ورود صدرا به مسأله زبان دین، مبحث متشابهات است (ر.ک. ملایری، ۱۳۸۴: ۲۷۶).۵- إن الله خلق آدم على صورته‏۶- این نام‌گذاری مرهون درس‌گفتارهای دکتر حامد ناجی اصفهانی است.۷- تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض، سوره بقره، آیه ۲۵۳٫۸- بررسی تأثیر سنت هرمسی در آرای حکمای دینی و اسلامی درمورد ریشه‌های آسمانی پدیده‌ها نشان از همگرایی اندیشمندان دینی در تکوینی دانستن پدیده زبان دارد. آرای صدرا را نیز می‌توان در این چارچوب مطالعه و بررسی کرد.۹- Walter Bendix Schönflies Benjamin (1892-1940)10- و ما کان لبشر أن یکلّمه اللّه إلا وحیا او من وراء حجاب او یرسل رسولا.۱۱- أن للقرآن ظهرا و بطنا و لبطنه بطن إلى سبعة أبطن‏.۱۲- از ویژگی‌های فردی تفکر و اندیشیدن در ملاصدرا، ویژگی چندقطبی‌سازی او میان آرا و افکار گوناگون در یک موضوع است. وی به مراتب از این خاصیت در بخش‌های مختلفی از آثارش بهره گرفته است. چندقطبی‌سازی میان آرای گوناگون این فرصت را به صدرا می‌دهد که هم از نقاط قوت اندیشه‌ها بهره گیرد و هم از نقاط ضعف آن‌ها دوری کرده و همچنین تبیین روشن‌تری را از رأی نهایی خود در قیاس با سایر آرا ارائه کند. جالب‌تر آنکه وی در برخی موارد نه‌تنها به نقطه برآیند قطب‌های مختلف اکتفا نمی‌کند، بلکه ضمن نقد آن در جایگاه بالاتری از آن می‌ایستد. علت این ویژگی فردی را در ملاصدرا می‌توان در تسلط وی بر تاریخ اندیشه و تطوّر موضوع مورد بحثش جست‌وجو کرد و هم در مبانی فلسفی تفکر وی مانند وحدت وجود، اصالت وجود، تشکیک در انحای وجود و … .۱۳- قوله (ص): من فسر القرآن برأیه فلیتبوأ مقعده من النار.۱۴= والتر بنیامین معتقد است که در فرایند تفسیر متن عنصر زمان تاثیرگذار است و متن را باید در آینه آن بررسی کرد.۱۵- هرمنوتیک ملاصدرا چهار قرن جلوتر از هرمنوتیک جدید اروپا، تفسیر متن و قرآن مجید را از عرصه الفاظ به متن موجودات و پدیده‌های عالم کشانده است، همان‌گونه که برخی تفسیر متون را معادل شناخت پدیده‌های روان‌شناختی، جامعه‌شناختی و تاریخی می‌دانند، او نیز تفسیر قرآن را معادل تفسیر از جهان و انسان و حقایق پنهانی و آشکار دانسته است (خامنه‌ای، ۱۳۸۵: ۵۶). 
مراجع
منابع
الف) کتاب۱- قرآن مجید۲- خامنه‌ای، سیدمحمد، (۱۳۸۵)، ملاصدرا، هرمنوتیک و فهم کلام الهی، چاپ اول، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا.۳- فلاح‌پور، مجید، (۱۳۸۹)، مبانی، اصول و روش تفسیری ملاصدرا، چاپ اول، تهران: موسسه انتشارات حکمت.۴- صدرالدین شیرازی، محمد بن‌ابراهیم، (۱۳۶۰)، الاسرار الآیات، محمد خواجوی (مقدمه و تصحیح)، تهران: انجمن حکمت و فلسفه.‏۵- ———- ، (۱۳۶۶)، تفسیر القرآن‌الکریم، به تحقیق محمد خواجوی، چاپ دوم، قم: انتشارات بیدار.۶- ———- ، (۱۳۸۷)، سه رساله فلسفی، مقدمه و تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، چاپ سوم، قم: دفتر تبلیغات اسلامی.۷- ———- ، (۱۳۵۴)، المبدأ و المعاد، تصحیح سیدجلال‌الدین آشتیانی، چاپ اول، تهران: انجمن حکمت و فلسفه ایران.۸- ———- (۱۳۶۳)، مفاتیح‌الغیب، تصحیح محمد خواجوی، چاپ اول، تهران: موسسه تحقیقات فرهنگی.۹- علی‌زمانی، امیرعباس، (۱۳۷۵)، زبان دین، چاپ اول، قم: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی.۱۰- ملایری، موسی، (۱۳۸۴)، تبیین فلسفی وحی از فارابی تا ملاصدرا، چاپ اول، قم: کتاب طه.۱۱- نصر، سیدحسین، (۱۳۸۷)، صدرالمتألهین شیرازی و حکمت متعالیه، حسین سوزنچی (مترجم)، چاپ دوم، تهران: دفتر پژوهش و نشر سهروردی.۱۲- نصیری، علی، (۱۳۸۶)، مکتب تفسیری صدرالمتألهین، چاپ اول، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا. ب) نشریات و مقالات۱- بیدهندی، محمد، (۱۳۸۳)، «بررسی و تحلیل برخی تأملات تأویلی ملاصدرا در کتاب و سنت»، خردنامه صدرا، شماره ۳۸، صص ۴-۱۹٫۲- جفرودی، مازیار، نیکویی، علیرضا، (۱۳۹۱)، «والتر بنیامین: اصالت زبان و نقش آن در نقد و نظریّه ادبی-هنری»، ادب‌پژوهی، شماره ۲۱، صص ۶۳-۸۷٫۳- علوی، احمد، (۱۳۸۷)، «فلسفه زبان دین در پارادایم صدرایی»، دوماهنامه چشم‌انداز ایران، شماره ۵۰، صص ۸۷-۹۳٫۴- فلاح‌پور، مجید، (۱۳۸۲)، «متشابهات قرآن از دیدگاه ملاصدرا»، مقالات و بررسی‌ها، دفتر ۷۴، صص ۷۳-۸۸٫۵- کیاشمشکی، ابوالفضل، (۱۳۷۹)، «تأویل در دستگاه معرفتی صدرالمتألهین»، مقالات و بررسی‌ها، دفتر ۶۸، صص ۱۹۹-۲۱۸٫ 

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.