بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه سبک زندگی برمبنای رساله الولایه علامه طباطبایی
عقاید فلسفی (۱)
ترم اول
معصومه صابونچی
مبحث این درس زندگی بر سبک اسلام است نه به سبک زندگی غربی که مردن است.
حوزه علمیه باید طلبه موحد تربیت کند نه طلبه متشرع که در غیر این صورت نمی تواند جامعه را اداره کند.
اگر اسلام انقلابی در جهان عالم بوجود آورد موحد بود و نگاه توحیدی داشت اگر این نگاه حاصل شود سبک زندگی اسلامی می شود.
سبک زندگی موحدانه بسیار طرب انگیز است.
باید تمام مظاهر خدا را دید و با تمام اشیاء هستی عشق بازی کنیم. ما باید آفریننده را ببینیم نه آفریده را علامه می فرماید: جامعه بدون عرفان مثل کالبد بدون روح است، کالبد بدون روح ازش هیچ بر نمی آید.
مباحث عرفانی می خواهد به ما سبک زندگی یاد دهد که با تمام اشیاء هستی (نظام هستی) چگونه رفتار کنیم.
خیلی شیرین است بفهمیم چگونه با خدا ارتباط برقرار کنیم در دعای کمیل خداوند در آینه اشیاء دارند با این کل شی، کل شی وحدت را به رُخت می کشاند.
امیرالمومنین به ما یاد می ده که به نگاه تجلی به اسماء هستی نگاه کنید همه عالم سایه جمال معشوق است.
چون حضور مراقبه می آورد. اگر دیدی در محضر حاضری لذت حضور را چشیدی، دیگه چه کسی می خواهد به شما بگوید چگونه رفتار کنید.
پیامبر (ص) فرمودند: خدایا اشیاء را آنگونه که هست به من نشان بده.
چون این اگر صنع صانع است، این اگر جلوه جمال محبوب است به اندازه آینه وجودیش دار خدا را نشان می دهد.
قرآن پر از آیه است آیه یعنی نشانه چی را نشان می دهد؟ خودش را؟ نه می خواهد او را نشان دهد. چی شی ای در نظام هستی فقط کارش نشان دادن است آینه شب قدر قرآن را از کن جلوی خودت بگیر تا خود را بهت نشان دهد. قرآن آینه است شب قدر می خواهیم خودمان را پیدا کنیم.
خودمان را به خودمان نشان دادند.
اگر خدا را فراموش کنی خودت را فراموش می کنی.
همه عالم کتاب حق تعالی است.قرآن همه نظام هستی است.
قصه انبیاء را در قرآن می خوانیمو وقتی به داستان حضرت آدم می رسیم می گوییم بهشت را فروخت چی به دست آورد؟ خلیفه الهی را به دست آورد.
و هم جواری امیرالمومنین (ع) و بهشت ولایت را به دست آورد و وقتی ولایت امامان را قبول می کنیم یعنی در بهشت هستیم.
آدم عاقل زندگیش حساب و کتاب دارد شمارش دارد چون عقل دارد. دین اسلام کیش مهر و مستی است.
عرف هم بهشت را نقد می بیند هم جهنم را.
خدمت آقای جوادی املی عرض کردم من سرمست یک آیه قرآنم و از اسئلک عبادی مالی قریب یای متکلم خیلی تکرار شده حال سبک زندگی اینجا چه جایگاهی دارد اگر این همه شراب ما را مست نکرد منتظر بهشت یا شراب طهورش نباشیم.
آیت الله جوادی آملی می فرماید: بر شما باد به خواندن قرآن با صوت زیبا و غم انگیز که شراب مومنین است مدهوش به خاطر جلوه محبوب مدهوش می شود یا بی هوش عرق دارد و حضرت موسی مدهوش شد وقتی یار تجلی کرد بر جبل.
حضرت علی فرمود: اعتبار انسان به لباس و و عبا و قبا نیست بلکه به سسوز دل است.
به خاطر یک عصبانیت ۲۰ سال سیر و سلوکت را می گیرند به آیت الله بهاء الدینی گفتند: ما را نصیحت کنید.
فرمود: سعی نکن برسی سعی کن برسی (پخته شوی) که اگر نرسی هرگز نمی رسی.
قرار است ما به وحدت برسیم اتحاد عشق و عاشق و معشوق.
ابتدا باید موانع سلوک را شناخت غم را باید گذاشت تا مانع بر طرف شده و به یک استاد صاحب نفس نیز احتیاج است که دستمال را بگیرد و درد و درسان را نشانمان دهد.
لحظه ای افتاده شو نزد امیر بعد از آن فریاد کن دستم بگیر.
استاد رزق است باید متوسل شویم تا استاد برایمان پیدا شود اساتید را در ملکوت وجودتان بخواهید.
خواب یکی از ۷۰ جزء نبوت است.
ما نباید از خدا یا از شیطان بترسیم باید از خودمان بترسیم و مراقبت کنیم تا دسته گل به آب ندهیم.
بالاترین مقام بهشت، بهشت عندیت است.
و فرمود: سالک فقط باید تغییر یک نقطه بدهد. عبدالله را باید عبدالله کند عبدالله لحظه به لحظه در محضر محبوب است.
دعای کمیل شب های جمعه بهترین وقت اتصال به خداست همۀ هستی تجلی اسماء حسنای اوست.
در حدیث قرب نوافل انسان به جایی می رسد که خدا از طرف او سخن می گوید. خدا یعنی خودآ، آن خود حقیقی است را شراب عشق می خواهد به رخت بکشد. نه آن خود واهی است که برای خود تصور کرده ای، جدای از حضرت حق خود را می بینی.
امیرالمومنین می فرماید: خدا برای اولیای خودش شرابی دارد ده مرتبه مستی را گفتن.
۱۰ مرتبه سیر و سلوکه. از نظر عرف منازل سیر و سلوک متفاوته بعضی ها می گویند ۱۰۰ میدان، بعضی ها می گویند هزار و یک منزل ملاصدرا میگه اسفار اربعه سفرهای چهارگانه.
نوع نگاه شما به این قضیه متفاوت است.
پرسیدند: فاصله ما انسان ها تا بهشت چقدر است: گفت فقط یک قدم خود را نبینی.
اساتید در سیر عملی می گویند بزرگترین کاری که سالک باید انجام دهد نفی ظواهر است.
لباس ماهیت تمام نظام هستی را بر کنی البته کثرت را حفظ کنی در عین کثرت سر سفره وحدت بنشینی، نفی خواطر کردی.
وقتی سخنی مطلبی یافته خودت شد برو و مطرح کن دنیا سختی و مصیبت و بلا دارد یا نه؟
آقای قاضی هرچه بار دنیا سختی اش بیشتر می شد این مرد خدا باده معرفتش بیشتر می شد.
وقتی دیدید بلاهای دنیا داره بهتون فشار می یاره بدانید درجه مستی هنوز بالا نرفته.
چون امام علی (ع) فرمودند ان لله تعالی شراباً لاولیائه اذا شربوا سکروا
دنیا با همه سختی هایش چقدر طول می کشد.
روز قیامت می گوییم لبثت یوما او بغض یوم. در مقابل ابدیت چقدره؟ نصف روز هم نیست.
به شما بگویند: بیشترین عذاب و فشار را بر تو بیاروم اما در عوض یک ابدیت خلقت للبقاء ولا للفناء و اصنعتک لنفسی دنیا جای غصه خوردن ندارد اذا شربوا سکروا و اذا سکروا طربوا و اذا مابوا دابوا خلصوا اگر افسرده ای اگر پژمرده ای، نه حضرت امیر را شناختی نه باده نوشیدی نه مست شدی و نه طرب داری. وقتی هم پاک شدند ذوب می کردند.
امیرالمومنین (ع) فرمودند: حب الله النار دوستی خدا آتش است. به هیچ چیز نمی گذره مگر آنکه آن را می سوزاند و اذا خلصوا طلبو این مراحل را که طی کردید اول طلبگی است. باید طلبه بود و دنبال علم رفت و دنبال معرفت امیرالمومنین می فرماید: هر که طالب شیء شد و جدیت ورزید بالاخره پیدا می کند آن را.
و اذا طلبوا وجدوا. پس اگر ما پیدا نکردیم نرسیدیم خودمان نخواستیم. و اذا وجدوا وصلا یار که پیدا کردی دنبال وصلی.
و اگر ثمره وجودی تان پیوند ندارد. رویای صادقانه ندارید. نماز خوب ندارید پیوند خوب ندارید و اگر برای ابدیتمان درخت وجودمان میوه نداده. این درخت را باغبان ها پیوند می زنند و می گویند اگر پیوند بزنی بار خوب میده.
سر سفره اهل بیت مرتب بروید و خود را به اهل بیت وصل کنید. و اذا وصلوا إتصلوا
و اذا تصلوا لافرق بیننا و حبیبنا. انتهای آن چیست؟ به جایی می رسیم که لافرق بینهم و بین حبیبهم به جایی برسی که حقیقت نظام هستی را در جان خود پیدا کن قدر و منزلت خود را بدان، زندگی مستانه و عاشقانه و خیلی هم حساب کتاب نکن. زیرا: تو بندگی چو گدایان به شرط فرد مکن که خواجه خود روش بنده پروری داند خدا برایمان نمی پسندد که غم و غصه دنیا را بخوریم.
باید چشم دلمان را باز کنیم. فکشفنا عنک عظاءک
دعای صباح امیرالمومنین آثار عجیبی در روح سالک دارد اگر مداومت در خواندنش شود و با شرح آن هم آشنا شویم قلب ما دچار حجاب شده و دیده دلم نمی تواند حقایق هستی را ببیند بزرگترین کار سالک کشف حجاب است. امام صادق (ع) می فرمایند: سجده بر تربیت امام حسین (ع) حجاب های هفت گانه را از جلوی دیدگان انسان بر خواهد داشت.
هر ولی از اولیا یک مسئولیتی در نظام هستی دارند.
برای امام حسین (ع) کشف حجاب است.
آیت الله قاضی طباطبایی می فرمایند حالات مکاشفه و برطرف شدن حجاب ها در دو حالت برای سالک اتفاق می افتد یکی در حال تلاوت قرآن و یکی هم در روضه اهل بیت و امام حسین و یا حرم امام حسین (ع).
علما به خواندن دعای سمات و شرح آن سفارش کرده اند
همه هستی را در دعای سمات به عنوان تجلی اسماء حسنی نگاه می کنند. مراد ما همان تجلی نصرت حق است و همۀ عالم مظهر اوست و اوست که ظاهر است و از بس ظاهرات ناپیدا است تربیت تیرگی های قلب را می گیرد. اشک برای امام حسین تیر گناهان را پاک می کند.
تا با وقایع اطرافمان ملکوتی برخورد نکنیم. نگاه آسمانی نداشته باشیم به جایی نخواهیم رسید. کسی که جز حق نبیند هی وقت بد نمی بیند. اگر می خواهی بد نبینی، باید ۱۰ دقیقه با امام بر حق بنشینی با زیارت آل یاسین. آقای جوادی اصلی می گویند: غیبت تهمتی است که ما به امام زمان می زنیم ما غیبت کردیم، امام غایب نیست. سبک زندگی برمبنای رساله الولایه علامه طباطبایی است که من و شما باید به مقام خلیفه الهی دست پیدا کنیم مقام خلیفه الهی با نگاه محوریت معرفت نفس.
این سبک محدود به اولیاء انبیاء نیست. اولین مرحله این است که از ظاهر دین به باطن دین سفر کنیم و نظر به اسرار دین داشته باشیم.
بقیه حضرت آدم را می دانیم که در بهشت ترک اولی کرد و از درخت ممنوعه خورد و از بهشت بیرون افتاد ما باید مواظب باشیم دچار حرص و نافرمانی نشویم و بهشت را از دست ندهیم. این نگاه ظاهر و نگاه حداقلی است و داستان بلندتر از این هاست اگر اصل داستان را بفهمید به داشتن پدری چون حضرت آدم سرتان را بلند می کنید. اگر قرآن می فرماید جزاء و فاقا حضرت آدم کدام عمل را انجام داده که جزاء موافقش این است که کنار امیرالمومنین قرار گرفته؟
سئوال ۲- انی جاعل فی الارض خلیفه حضرت آدم به مقام خلیفه اللهی رسید؟ حضرت آدم شیعه امیرالمومنین بود او بهشت را از دست داد تا خلیفه الله و هم جواری امیرالمومنین را به دست آورد. تو دنبال بهشت آفرین باش تا بهشت را هم داشته باشی.
ما توحید افعالی را در باب انبیاء قبول داریم.
پیغمبر را قبول داریم. پیغمبر کسی است که توحید صفاتی و ذاتی گرایش حل شده باشد و موحد باشد.
پیامبر که عزمی جدای از حضرت حق ندارد.
او فعلیت می بخشد به اراده خداوند در هستی جاعل فی الارض می باشد. حضرت آدم را چرا مستقیماً بیاوردند در دنیا چرا او را بردند در باغ بهشتی؟ برای اینکه خواستند مختار باشد. شجره منهیه چه بود؟ گندم بوده پدرم حضرت آدم عاشق گندم بوده یاروی گندمگون امام زمان شجره منهیه به روایتی علم اهل بیت بوده همه طمع ما هم به خاطر علم آنها است ارزش اهل بیت به علمشان است آنها خزان علم هستند.
چرا خدا گفتند لاتقربا… خب می گفت إقربا…
این هم اشاره ای دارد. ما ظاهر آیات را باید حفظ کنیم باطن آیه بطن همان ظاهر آیه است.
این نخور یعنی بخور چون ما سه نهی داریم و اینجا نهی تحریصی بوده نه ارشادی و تحریمی. یعنی بخور.
عبادت ملائکه عاشقانه نیست خدا دست به خلقت آدم زد که راه عشق را طی کند.
خدا آدم را برای عاشقی آفریده، به آدم باید بگه، ای آدم تو باید بروی از آن شجره بخوری شجره ولایت است و تا نخوری خلیفه الله نمی شوی و به عشق ما دست پیدا نمی کنی فتکونا من الظالمین چیست؟ توبه حضرت آدم و وسوسه شیطان چیست؟ بدت لهما سواتهماء آیا شجره ولایت عیوب را آشکار می کند.
ولایت چه می کند؟ ولایت آینه است آینه وجودت هست. عیب ها را آشکار می کند و هم عیدیت را برطرف می کند. اگر بخواهیم در سفرنامه سلوک علامه همراه او شویم باید از اسم هوالظاهر به اسم هوالباطن همراهی کنیم و هجرتی داشته باشیم. از بی خدایی به سمت خدا رویم لحظه ای از معیت حضرت حق جدا نیستند و حسرت بخوریم که چراما جزء سر ولی خدا نیستیم. قرار بگذاریم که از این اولین قصه قرآنی پرده برداریم.
خداوند به ملائکه فرمود انی اعلم ما لاتعلمون.
ملائکه که فعلیت محض اند و مجردند و عقلانیت و درکی از عشق ندارند و آدمی ما داشتن قوه غضب و شهوت با وجود جنبه خاکی و افلاکی و از فرش به عرش عروج پیدا کند. وجود آدمی می تونه تجلی تمام اسماء حق باشد. جبرئیل با بال عقلانیت داره پرواز می کند وحد پروازی دارد اما پیامبر با مال عقل و عشق پرواز می کند و تا سدره المنتهی بالا می رود فلسفه وجود آدم (ع) این بود که خداوند شوق تجلی داشت یک آینه تمام نما می خواست از خودش قرار دهد.
آئیه مام نما از تمام اسماء و صفات جبرئیل مظهر اسم علیم است نمی تونه مظهر تمام اسماء حسنی باشد. قرآن می فرماید إنه کان ظلوماً جهولا امام باقر فرمودند ظلم به نفس هم ۲ مدل است یک مدل به خاطر هوی و هوس و یکی هم انسان به خاطر رسیدن به مقام ولی اللهی باید خود را به ریاضت های شرعیه و سختی و سلوک با بلا بیدنازد دربارۀ ظلم گفته اند. وضع شیء غیرموضعه. هرگاه شیء در غیر موضع خود قرار بگیرد ظلم و هرگاه در جای خود قرار گیرد عدل است حسین فهمیده ۱۳ ساله جایش روی نیمکت مدرسه بور یا زیر تانک. اما او به خاطر خدا زیر تانک رفت به خودش ظلم کرد. سلوک با بلا و این ظلم خوب و امام او را تمجید کرد این جنگ عقل و عشق است.
امام حسین هم عاشقانه به قتلگاه رفت.
سبک زندگی حضرت آدم (ع) یعنی همین ظلوما جهولا یعنی کسی که می تواند امانت الهی را روی دوش داشته باشد. دو ویژگی شیعیان امیرالمومنین چیست؟ بگوئید انه کان ظلوماً جهولا ظلوم یعنی سی که می خواهد تو راه حق قدم بگذارد باید سختی ها و بلاها و تحریم ها را تحمل کند. البلاء للولاء سلوک با بلاست.
سبک زندگی غربی سبک زندگی تکاثری و عافیت طلبی است جهولا به چه معناست؟ جهل هم به ۲ معنا است اگر جهل به خدا و معارف و امام زمان باشد این خیلی بد است الا اینکه انسان به خود بگیرد. جاهل به معنای خود ندیدن است. انسان عاشق خود را نمی بیند.
خلقم را نیکوگردان خلق و خویم را.
می گویند حضرت آدم فریب شیطان را خورد و به خاطر همین هم توبه کرد. پیغمبر روی ۷۰ بار استغفار می کرد آیا گناه یا ترک اولی کرده بود. اهل بیت تواب بودند انبیاء و اولیاء اهل ذکر و استغفار بودند بگویم هرگز اشتباه کرده توبه می کند غلط است.
لغات معانی مختلف دارند باید دقت کرد. مثلا ضال به معنی گم شده پیغمبر گمشده نظام بشری بوده (و وجدک ضالا فهوی) ام به معنی اصل و ریشه پیامبر امی بی سواد غلط است.
ذنب هم به معنی دنباله
برای چ حضرت آدم روی زمین آمد برای اینکه به خلیفه الهی برسد چه کسی می تواند به مقام خلیفه الهی برسد فلذا فتلقی آدم من ربه کلمات مضرین گفته اند، این کلمات اسماء خمسه است با حمید به حق محمد… این اسماء را خداوند یاد داد. معرفتش را بهترین سلاح سلاح اشک است به آدم ارزانی شد.
برای جنگ با شیطان
با توجه به فصل اول کتاب حقیقت و سر نظام هستی را می خواهد به آن بپردازد و ما را به حقیقت دین وارد کند و ما را متوجه باطن دین کند. حضررت بقیه الله در باطن هستی دارد کار خودش را می کند و قرار نیست حضرت ظهور کند. قرار است من و شما به باطن هستی سفر کنیم. کار ولی خدا این است ولایت و دستگیری از سالک می کند تا سالک قدر خود را در نظام هستی ببیند و خودش را هم در آن نظام احسن وجود امام زیارت کند. چون ما از امام معصوم و انسان کامل جدا نیستیم. حتی لحظه ای ما در بطن وجودی حقیقت هستی امام حاضریم تو با امامت وحدت وجودی داری چون یک وجود بی نهایت از ظاهر دین باید به باطن دین برسیم. از ظاهر دنیا باید دل بکنیم و عبور کنیم به باطن برسیم سفرنامه سلوک می خواهد به تو بگوید یاد دهد که خلافت بدون ولایت امیرالمومنین و اهل بیت حاصل نخواهد شد هر که در محضر قرآن است محضر امام زمان را درک کرده و هی بگوییم زدنی تا خداوند پرده ای بزند.
وقتی محبوب خدا شوی خدا نازت را می خرد.
درباره تجلی کوه برای حضرت موسی که مدهوش گشت گفت خدا پاک و منزهی من به سوی تو توبه می کنم. توبه در لغت به معنای رجوع است به محبوب ما ۳ نوع وحی داریم: ۱- وحی رسول جبرئیل ۲- وحی وراء حجاب (درخت) ۳-وحی بی واسطه مخصوص خاتم پیامبران حضرت موسی از خدا خواسته بود تجلی بی واسطه را که خدایا می خواهم آنجور که پیامبر خاتم با تو تماس می گید ترا ببینم و موسی (ع) مدهوش شد و ما هم باید از خدا بخواهیم به ما هبه کند کمال انقطاع را نشانمان بده ولن ترانی فاز معشوق است.
در محضر امام رضا (ع) باید جهول اتفاق بیفتد که دیگر خودی نبینی و او را جدای از خود تصور نکنیم چند شبهه هست درباره حضرت آدم. نقش شیطان در این وسط چیست؟ اول باید پی به فلسفه وجود شیطان و حضور او در نظام هستی ببریم.
شیطان تجلی کدامیک از اسماء حسنای خداست؟ شیطان چه بخواهد چه نخواهد در زمین خدابازی می کند و برای خدا گل می زند. شیطان مظهر اسم مضل است شیطان سگ بستان است کارش این است که نگذارد نامحرم و حرامی به حرم نزدیک شود. کارش کلب معلم بودن است این حرف را از کجا می آوریم؟ لاغوینهم اجمعین الا عبادک المخلصین ما در نگاه مشرب عرفانی اگر عالم هستی را تجلیات اسماء حسنی می بینیم اسم مضل حضرت حق هم یک مظهری داشته و آن شیطان است و اگر از شیطان نام می بریم. لعنت الله علیه است و دشمن انسان است و انسان را به تکامل می رساند هریک از اسماء حسنای الهی اثراتی دارد و در وادی ذکر توجه به ۲ اسم یا قابض یا باسط قبض و بسط معنوی
قبض هجران و بسط وصال است.
خدا اسماء و حسنا دارد با آن صدایش بزنید. ائمه فرمودند نحن اسماء الله الحسنی به حضرت آدم معرفت همه اسماء الهی را دادند آیا آدم فریب می خورد ترکیب اولی می کند. انبیاء عصمت دارند و گناه نمی کنند و فکر گناه هم نمی کنند چون می دانند معصیت چه کسی را انجام م دهند و به کوچکی و بزرگی گناه نگاه نمی کنند. مقام علم حضرت آدم به خاطر علم به اسماء بالاست و شیطان در او راهی پیدا نمی کند. در کفر شیطان هم برای این بود که توانایی نداشته در کثرت وحدت ببیند.
شیطان می خواهد حضرت آدم به دنیا بیاید. چون در دنیا می تواند با او بجنگد شیطان می خواست او به طرف شجره صهمیه برود تا عیوبشان آشکار شود. عیوب آدمی فرج و شکم یعنی حلال و حرام و محرم و نامحرم ولایت کارش آشکار کردن عیوب است یا دو قوای نفسانی که خدا رد وجود ما قرار داده باید برویم محضر ولی خدا و درد و درمان را از ایشان بخواهید خداوند می خواهد حضرت آدم بیاید روی زمین خلیفه الله شود و شیطان می خواهد او بیاید زمین تا با او دست و پنجه نرم کند هر دو یک چیز را می خواهند. اما این کجا و آن کجا.
حضرت آدم به این معنا فریب شیطان را خورد و به زمین آمد و خداوند کلماتی را به آدم آموخت اسماء و خمسه اهل بیت و در ابتدای راه به او اشک داد شیطان از خدا در برابر عبادت هایش خواست که به او قدرت دهد در خون انسان جریان داشته باشد بدون اینکه او را ببینند. اشک خوف خدا سلاح مومن در برابر شیطان.
در فصل دوم کتاب رساله الولایه: حال که نظام عالم نظام اعتباری است پس واقعیت آن از چه سخن باید باشد؟ در فصل اول قبول کردیم یک امور اعتباری داریم به نام شرعیات و فرعیات و یک اصول حقیقی در نظام هستی داریم که فرعیات به اصلیات رجوع می کند. حالا می خواهیم ببینیم سنخ این امور از چه سنخی است و واقعیت چیه؟ و اعتبارات چیست؟ نظام هستی نظام علت و معلول است.
معلول رقیقه علت است و ظاهر یک جلوه ای از باطن است یعنی از باطن جدا نیست. باید نگاه حقیقت بین پیدا کنیم و به حقیقت ها پی ببریم.
یک مرتبه سوره قدر بعد از نماز عصر بخوانید طبق روایت در ثواب اعمال خیر همۀ انسان ها شریک خواهید بود سوره قدر را بخوانید تا گمشده ها را پیدا کنید.
در نگاه ولایی گمشده نظام بشری فاطمه زهرا است چرا قلبمان محجوب است؟ چونکه من نظر به ملکوت نظام هستی نمی توانم بیندازم و با ملائکه هم سر و سری ندارم قوه خیال اجازه نمی دهد که ما به این راحتی با ملکوت نظام هستی ارتباط بگیریم.
تطهمیه قوه خیال یکی از مهمترین وظایف سالک الی الله است. علماء قدر ماه رجب را بسیار جدی می گیرند آقای همه اذکار لا اله الا الله است چون نفی را یادت می دهد. نفی خواطر
علامه حسن زاده می گوید عالم علم انباشته و من از این علوم بی خبرم. انسان موحد ارتباطش با نظام هستی درست است من و شما اعتقاد به امامت امامی داریم که او با همۀ ملکوت اشیاء ارتباط دارد. اینکه قراره من و شما با ملکوت اشیاء ارتباط برقرار کنیم و از این رقیقت به حقیقت پی ببریم. هنگام مواجهه با افراد و اشیاء ملکوتشان را ببینیم. عارف در آینه خودش جلوۀ جمال حضرت حق می بیند و چیزی جز حق نمی بینه پس در مقابل با احترام با اشیاء و افراد رفتار می کند.
خدا از فرط ظهورش مخفی است.
امام رضا (ع) فرمودند هر که خواهرم را زیارت کند مرا زیارت رده من باید در تمام اشیاء ولی خدا را زیارت کند. ما اعتقاد به امامی داریم که با ملکوت تمام اشیاء ارتباط دارد و ملکوت همۀ اشیاء در جان اوست او جام جم نظام هستی است. اگر این نگاه را پیدا کردیم سبک زندگی عاشقانه می شود و لحظه به لحظه جدای از امام زمانتان نیستید.
دل من و شما باید شبه مشهد یعنی محل شهود
سوره یاسین قلب قرآن به خاطر آیه آخر سوره
به خاطر ملکوت کل شیء به خاطر نظر به ملکوت اشیاء کردن با حقیقت نظام هستی ارتباط برقرار کنیم.
قلب سلیم طبق رایت غیر خدا در آن وجود ندارد.
یعنی چه عشق به زن فرزند و ولی غذا و… وقتی همه این ها را مظاهر دیدی عین رب دیدی فقر محض دیدی فهمیدی از خودشان هیچ ندارند و در تمام لحظات که با آنها بودی تماماً در محضر حق بودی عبدالله بودی سوره یاسین قلب قرآن صورت کتیبه انسان حاص است یعنی با قلب امام زمانش ارتباط گرفته ملائکه به ملکوت آدم سجده کردند.
یعنی نور ولایت حقیقت محمدی
قرآن حکیم است حکمت می دهد.
حکمت همان علم به حقیقت اشیاء است.
همه اشیاء یک ملکی دارند یک ملکوتین
من و شما تا پایمان به مسیر و سلوک طلبگی باز می شود مردم از ما ۲ نوع توقع دارند: ۱- پاسخگویی به احکام شرعی ۲- دغدغه دیگر مردم تعبیر خواب است.
عرفا می گویند تو همان خواب خودتی. صبح که از خواب برخاستی ببین از عالم ملکوت چی شکار کردی مثلا تعبیر خواب آب، آب جلوه ای است در نظام هستی، سایه است. صورتی در زیر دارد آنچه در بالاست آب در نگاه ملکوتی جلوۀ علم است علم امام معصوم هر که دنبال دنیا رفت دنبال سایه رفته و دنبال حقیقت آن سایه نیست.
در سایه اگر جله محبوب دیدی قشنگ است.
انسان در سلوک به جایی می رسد که دیگر خود را نمی بیند فنای ذاتی که حاصل شد.
یکی از لوازم انقلاب درونی ازدواج و سلوک با همۀ عالم خود اوست هرجا صفتی از اسماء خدا تجلی پیدا می کند.
اسم: ذات + صفت
جمیل یعنی ذات خدا به اضافه صفت جمال خدا شده جمیل همسرتان تجلی اسم جمال خداست.
در آینه همست می توانی وجه الله را زیارت کنی.
نماز هم یعنی رو به وجه الله حالا کنار همسرت باشی انگار در نمازی زیرا یکی از مظاهر حق در هستی همسرم است. من عشق به تمام نظام هستی دارم چون در تمام آیینه ها جمال حق را می بینم.
هر آینه ای شفاف تر زلال تر ظهور حضرت حق در آن بیشتر است.
در فصل چهارم تعبیر علامه این است که انسان باید به جایی برسد که قیود عدی خود را نفی کند شما باید بشکنید وقتی که قیدها را نبینی.
حضرت امام در ۴۰ حدیث، در حدیث فطرت می فرماید اصلا حرص خصیصه فطری است. بی نهایت طلبی هم در ذات است.
قرار است که من در عالم هستی با ولایت که تجلی تام خداست عشق بازی کنم. وقتی باور داشته باشیم که همسرمان اگر همگام ما نیست اما می تواند در تعالی ما کمک باشد. شیطان دردش این بود که در آینه آدم عکس تو را ندید. درد من و شما چیست؟
در آینه همسر و فرزند اگر او را ندیدیم ما هم شیطان شده کمال من و شما این است که در همۀ آیینه ها خدا را ببیند ما ۲۴ ساعته با امام زمان زندگی می کنیم و ۲۴ ساعته با خدا زندگی می کنیم به شرطی که ۲۴ ساعته نور ولایت و نور توحید را در همه اشیاء ببینیم علامه طباطبایی دررساله الولایه معرفت نفس را محور قرار می دهد چون انسان در مقام معرفت نفس علم حضوری به خودش دارد.
علم حضوری به سوی لذت و آرامش دارد.
ما با اضداد داریم همه چیز را می شناسیم، خداوند چون همیشه هست نبودش را توجه نداریم.
«معصومه صابونچی»
ثبت دیدگاه