زبان
نگاه صدرا درمورد زبان بشری با فاصلهگرفتن از نگاهی که زبان را پدیدهای میداند که به تدریج و با وضع و قرارداد شکلگرفته است و مخلوق تجربه آدمی است، به دیدگاهی نزدیک میشود که زبان را پدیدهای تکوینی، خلقی و از بالا به پایین میداند. او مینویسد: «اول چیزی که در مدرسه و مکتب تقدیس برای کودکان ارواح و فرزندان روحالقدس آشکار شد، آن بود که معنیِ نوشته، خط، لوح و قلم و معنی حروف جمل (ابجد) را دانست و همچنین حروف مقطّعات قرآنی و کلمات مفرد و مرکب آن را فراگرفت.» (ملاصدرا، ۱۳۶۳: ۱۴-۱۵) زبان در حکمت متعالیه نوعی از هستی است. در نگاه او زبانِ انسان نوعی هماهنگی با اصل خود، یعنی جهان (انسان اکبر) دارد و او جهان را عین کلام میداند؛ بنابراین هر پدیده و مخلوقی دارای معنایی است. (ر.ک علوی، ۱۳۸۷: ۷۸-۹۳). الفاظ برای معانی عام و فراگیر به وجود آمدهاند. با توجه به خلقیبودن و از بالا به پایین بودن زبان، زبان دین برای صدرا پدیدهای فرا زمانی است. 8 این نکته سبب میشود که زبان دین در نظریّه صدرا به معنای وضع آگاهانه الفاظ در مقابل مفاهیم نباشد؛ بلکه بهصورت تنزّل تکوینی، حقایق ملکوت در قالبهای جهان طبیعت درآید. از این منظر، علت ورود الفاظ تأویلپذیر در زبان شریعت از نظر صدرا این است که، محال است حقایق عالم ملکوت بتوانند به عینه در عالم مثال و طبیعت تحقق یابند و آنچه در عالم طبیعت تحقق مییابد، تنها مثال آن حقایق است. پس حکایتگری الفاظ در زبان به اشتراک معنوی از عالم معنا، امری اعتباری و انتخابی نیست؛ بلکه امری تکوینی است (همان: ۸۷-۸۸ و همچنین ملایری، ۱۳۸۴: ۲۹۴). بااینحال، صدرا در اینجا بحثی مدوّن درباره نسبت وضع بشری با جنبه تکوینی زبان نکرده است؛ نسبتی که برخی اندیشمندان غربی از جمله والتر بنیامین (Walter Benjamin) 9 به آن توجه و دقت نشان دادهاند. بنیامین «وضعیت بهشتی» را بستری میداند که زبانهای کنونی پسابهشتی بر آن پدید آمدهاند. او میگوید که «کلام بهشتی» پس از هبوط از یاد «آدم» رفته است و میان او و «نام» و میان نام و اشیاء فاصله افتاده است. ازآنپس، «نشانهگذاری» تنها راه اثبات و بیان بیگانگی است. او معتقد است با ازدسترفتن ارتباط گوهری با هستی چیزها، آدمی نیازمند ارتباطی نشانهشناسانه شد و حضور طبیعی، جای خود را به پیمان و قرارداد داد. نظریّه زبان بنیامین در بدو امر چارچوبی الهیمتافیزیکی دارد و آن را ازطریق کتاب مقدّس انجیل بسط میدهد تا زبان را بسی فراتر از زبان علائم وضعی معرفی کند. اتفاقی که درمورد صدرا نیز صادق است و میتوان گفت که قرآن به یاری این حکیم آمده است تا بتواند زبان را به همه جهان گسترش دهد و آرای زبانشناسانه انتولوژیک خود را ارائه کند. به باور بنیامین، آن سرشت روحانی که به بیان میآید، جزئی از زبان است. او این سرشت را نهتنها در بیان آدمی، بلکه در هر آنچه که در طبیعت جاندار و یا بیجان بیان میشود، میبیند. چنانچه صدرا نیز زبان مخلوقات را زبان حال یا زبان گفتار یا زبان کردار میداند و در تفسیر سوره جمعه میگوید: آنچه از مخلوقات که خداوند را شناخت، محال است که او را به زبان حال یا مقال یا فعّال، تسبیح و تقدیس نکند (ملاصدرا، ۱۳۶۶، ج۷: ۱۴۶). بنابراین بنیامین نیز همراه با ملاصدرا، گسترة معنای زبان را به فراتر از تعاریف معمول گسترش میدهد؛ چندانکه از نظر او، طبیعت نیز سخن میگوید. بنیامین در جایی که قرار است نسبت میان سرشت آسمانی زبان (و به تعبیری زبان تکوینی، خلقی و از بالا به پایین) را با زبان بشری توضیح دهد، میگوید که آدمی به مدد قابلیت «نامگذاری» به متابعت از خداوند، دارای موقعیتی خاص شده است و قرار است که آفرینش را به کمال برساند. آدمی با نام نهادن بر خود به کلام آفرینش خدا نزدیک میشود؛ زیرا با این کار، خود و امثال خود را بیان میکند. همچنین آدمی با نام نهادن بر اشیاء به یک «ترجمه» از زبانهای بیکلام اشیاء به زبان «نام»ها مبادرت میکند. بشر با این کار، اشیاءِ نامْ نهادهای را میشناسد و درعینحال، همآوا با وحی الهی عمل میکند. او مینویسد که «زبان بهشتی آدمی میبایست زبان شناخت کامل بوده باشد.»؛ اما این زبان دیرزمانی است که از وضع ایدئال بیرون آمده است. بااینحال، او معتقد است وضعیت بهشتی، کارایی خود را به کلی از دست نداده است؛ بلکه به اندازة ایده نظمدهنده در اعماق مؤثر است و به نظریّه زبان و کاربرد آن سمتوسو میدهد (ر.ک جفرودی، ۱۳۹۱: ۶۳-۸۷). صدرا نیز میان زبان و یا دستکم متن مقدّس با جهان مطابقت میبیند و کلام الهی را نسخه کتبی جهان معرفی میکند. امری که سبب میشود جعل برخی واژگان برای برخی معانی تصادفی نباشد و در ردیف واژگانِ قراردادیِ بشریِ غیر مرتبط با آسمان قلمداد نشود و یا دستکم، این گمانه را تقویت میکند که برخی واژگان ریشه در آسمان دارند. همچنین میتوان توجه حکمای اسلامی به علم حروف و علم اعداد و سخنان ملاصدرا در تفسیر حروف مقطّعه قرآن را دلیل دیگری بر تکوینیبودن پدیده زبان بشری از نگاه ایشان دانست.
ثبت دیدگاه