حدیث روز
امام علی (علیه السلام) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

یکشنبه, ۴ آذر , ۱۴۰۳ 23 جماد أول 1446 Sunday, 24 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 469 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 11 تعداد دیدگاهها : 2×
پیشینه معرفت شناسی (۵)
۲۵ آذر ۱۴۰۰ - ۱۷:۱۹
شناسه : 1904
24

سه-ارتباط معرفت شناسى و منطقاگر به منطق کلاسیک مراجعه شود، مشاهده مى‏کنیم که برخى مباحث عمده معرفت شناسى در منطق مطرح بوده و تدریجا به محدوده فلسفه نفوذ کرده است.مباحثى نظیر تعریف علم، بیان ماهیّت و محدوده آن، مبادى علم و انواع آن.منطق جدید یا منطق ریاضى در مسائل مختلف با معرفت شناسى، نقاط تماس […]

ارسال توسط :
پ
پ

سه-ارتباط معرفت شناسى و منطق
اگر به منطق کلاسیک مراجعه شود، مشاهده مى‏کنیم که برخى مباحث عمده معرفت شناسى در منطق مطرح بوده و تدریجا به محدوده فلسفه نفوذ کرده است.مباحثى نظیر تعریف علم، بیان ماهیّت و محدوده آن، مبادى علم و انواع آن.
منطق جدید یا منطق ریاضى در مسائل مختلف با معرفت شناسى، نقاط تماس و اصطکاک دارد؛مثل اینکه آیا میان مفهوم جزئى و کلى منحصر در فرد تفاوتى وجود دارد؟آیا تصدیق فرع بر تصور است که دیدگاه رایج منطق کلاسیک است، یا تصور فرع بر تصدیق؟که دیدگاه برخى فلاسفه جدید نظیر لایپ نیتز و فویر باخ مى‏باشد.
چهار-ارتباط معرفت شناسى و فلسفه اخلاق
در زمینه ارتباط این دو علم به طور کلى دو نوع گرایش ودیدگاه مشاهده مى‏شود:
دیدگاه اول:برخى فلاسفه نظیر«چى شلم» مى‏گویند:تعابیر معرفتى برحسب تعابیر اخلاقى قابل تعریفند.از این‏رو معرفت شناس، شاخه‏اى از فلسفه اخلاق تلقّى مى‏شود.این دیدگاه طرز تلقّى تحویل گروانه‏اى در زمینه معرفت دارد.
دیدگاه دوم:اگر میان دو علم تحویل پذیرى وجود ندارد.لااقل در سطحى بالاتر، یعنى فرا معرفت شناسى و فرا اخلاق نوعى توازى وجود خواهد داشت.گاهى مسأله‏اى از درون این دو علم مطرح مى‏شود و جهت توجیه آن دلیلى خاص ارائه مى‏گردد، ولى گاهى مسأله‏اى فرا علم مطرح مى‏شود. مثل اینکه چگونه گزاره‏هاى اخلاقى هنجارى یا گزاره‏هاى معرفت شناختى به طور کلى توجیه مى‏شوند و به تعبیر دیگر«منطق»آنها چیست؟
در اخلاق، در این زمینه سه دیدگاه ارائه شده است و معرفت شناسان به همین منوال سه دیدگاه مشابه عرضه داشته‏اند که عبارتند از:
نظریه طبیعت گروى، نظریه غیر طبیعت گروى، نظریه غیر معرفت گروى.
مدافعین نظریه سوم فیلسوفانى همچون «تولمین»و«فیندلى»مى‏باشند.البته نمونه‏هایى دیگر از ارتباط بین آن دو علم وجود دارد، نظیر آنچه که سقراط بیان داشت.او مى‏گفت معرفت با فضیلت مساوى و برابر است.
یادداشتها
(۱).Chisholm,R.M.Theory of knowledge,2nd ed )Englewood cliff,NY.prentice Hall,7791(P.5.
(2).Dancy,J.An Introduction to contemporary Epistemology)New York,Basil Blak Well,5891( P.1.
(3).Lacey,A.R.A Dictionary of philosophy)london, Routledge and keyan paul,9891(p.36.
(4)-کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ج ۱، ترجمه جلال الدین مجتبوى، ص ۵۷ و ۵۸، انتشارات علمى فرهنگى؛م.پیرمون، نگاهى به فلسفه کهن، ص ۳۱٫
(۵)-کاپلستون فردریک، تاریخ فسفه، ج ۱، ترجمه: جلال الدین مجتبوى، ص ۶۳٫
(۶)-همان مأخذ، ص ۸۸٫
(۷)-همان مأخذ، ص ۶۳؛و آلبرت آوى، سیر فلسفه در اروپا، ترجمه:دکتر على اصغر حلبى، ص ۱۹؛سیر فلسفه در اروپا، ص ۱۹٫
(۸)-کاپلستون، تاریخ فلسفه، ج ۱، ¸ ۶۲٫
(۹)-همان مأخذ، ص ۱۳۲٫
(۱۰)-همان ص ۱۳۳٫
(۱۱)-راسل، برتراند، تاریخ فلسفه غرب، ترجمه:نجف دریابندرى، ص ۲۲۸-۲۴۱، انتشارات پرواز؛کاپلستون، تاریخ فلسفه، ج ۱، ص ۱۹۳-۱۷۱؛افلاطون، دوره آثار افلاطون، ج ۲ و ۳٫
(۱۲).Edwars,p.ed.Yhe Encyclopedia of philosophy )london,collier Macmillan press,7691(v.z P.21.
(13).Theory of Recollection.
(14).Knowledge.
(15).lgnorance.
(16).Belief.
(17)-راسل، تاریخ فلسفه غرب، ص ۳۰۵-۲۸۸؛کاپلستون، تاریخ فلسفه، ج ۱، ص ۳۶۵-۳۱۹٫
(۱۸)-ر.ج.هالینگ، مبانى و تاریخ فلسفه غرب، ترجمه:
عبد الحسین آذرنگ، ص ۱۸ و ۳۳٫
رادکریشنان، تاریخ فلسفه غرب و شرق، ترجمه: خسرو جهاندارى، ج ۱، ص ۶۹٫
(۱۹)-کرسون، آندره؛فلاسفه بزرگ، ترجمه:کاظم عبادى، ج ۱، ص ۲۷۲٫
(۲۰)-ویل دورانت، تاریخ فلسفه، ترجمه:عباس زریاب خویى، ص ۸۶٫
(۲۱).Lucky guess.
(22)-کاپلستون، تاریخ فلسفه، ج ۱، ص ۴۶۲٫
(۲۳)-همان مأخذ، ص ۴۶۳٫
(۲۴)-همان مأخذ، ص ۴۴۳٫
(۲۵)-امیل بریه، تاریخ فلسفه، ترجمه:علیمراد داوودى، انتشارات علمى و فرهنگى، ص ۴۹٫
(۲۶)-کاپلستون، تاریخ فلسفه، ج ۱، ص ۴۷۴٫
(۲۷)-همان مأخذ، ص ۴۷۸٫
(۲۸)-فلوطین، دوره آثار، ترجمه:محمد حسن لطفى، ج اول، انئاد چهارم، رساله ۶، ص ۶۱۱-۶۰۷٫
(۲۹)-همان مأخذ، ج دوم، انئاد پنجم، رساله سوم، ص ۶۹۳؛ پورجوادى، نصر اللّه، درآمدى بر فلسفه افلوطین، ص ۳۴، انجمن فلسفه ایران، ۱۳۵۸٫ یاسپرس، فلوطین، ترجمه:جواد یوسفیان، ج ۲، ص ۱۱۸٫
(۳۱)-مبانى و تاریخ فلسفه غرب، ص ۱۳۰٫
(۳۲)-توماس، هنرى، بزرگان فلسفه، ترجمه:فریدون بدره‏اى، ص ۱٫
(۳۳)-تاریخ فلسفه غرب و شرق، ج ۲، ص ۲۰۱؛سیر فلسفه در اروپا، ص ۲۰۶؛راسل، تاریخ فلسفه، ج ۲، ص ۷۷۰؛ فلاسفه بزرگ، ج ۲، ص ۳٫
ح(۳۴)-دکارت، تأملات، ترجمه:احمد احمدى؛دکارت، اصول فلسفه، ص ۳۷٫
(۳۵)-تاریخ فلسفه غرب و شرق۷ج ۲، ص ۲۱۳؛یوسف کرم، تاریخ الفلسفة الحدیثة، ج ۳، ص ۱۳۰؛سیر فلسفه در اروپا، ص ۲۵۴؛تاریخ فلسفه غرب، ج ۲، ص ۸۰۱؛فلاسفه بزرگ، ج ۲، ص ۱۱۳؛فروغى، محمد على، سیر حکمت در اروپا، ج ۲، ص ۷۰، انتشارات زوّار.
(۳۶)-لایپ نیتز، منادولوژى ص ۲۴٫
(۳۷).Essay concerning Human understanding.
380).Alston,W.P.perceiving God)cornell university, 1991(. (39).Alston,W.P.The Reliabiity of Sense perception )new York cornell university,3991(.
(40).Yandell,K.E.The Epistemology of Religious Experience)cambridge university press,3991(. -Baillie,Y.Our Knowledge of God)london: Oxford university press.9391(.
-Gutting,G.Religious Belief and Religious skepticism)Notre Dome,Ind.university of Notre Dume press,3891(.
-Mavrodes,E.Belief in God:The Epistemology of Religious Experirnce)New York:Random House,0791(.
-Swinburne,R.The coherence of theism )Oxford:clarendom press,7791(.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.