حدیث روز
امام علی (علیه السلام) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

پنج شنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۳ 20 جماد أول 1446 Thursday, 21 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 469 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 11 تعداد دیدگاهها : 2×
پیشینه معرفت (۳)
۲۵ آذر ۱۴۰۰ - ۱۷:۱۶
شناسه : 1900
16

ب)فلاسفه یونانى مأبفلاسفه بعد از ارسطو کمتر آراء جدیدى ارائه داده‏اند و بیشتر به شرح و بسط آثار فیثاغورث، سقراط، افلاطون و ارسطو همّت گمارده‏اند.در این دوره با چندین مشرب مواجه‏ایم:یک:تجربه‏گرایىاپیکور(Epicurus)(340-270 ق.م)از فیلسوفان تجربه‏گرا است.هدف اصلى او اخلاق و آنچه مربوط به عمل و زندگى است، مى‏باشد.به منطق توجهى فرعى داشت.ریاضیات را بى‏فایده مى‏دانست، زیرا […]

ارسال توسط :
پ
پ

ب)فلاسفه یونانى مأب
فلاسفه بعد از ارسطو کمتر آراء جدیدى ارائه داده‏اند و بیشتر به شرح و بسط آثار فیثاغورث، سقراط، افلاطون و ارسطو همّت گمارده‏اند.در این دوره با چندین مشرب مواجه‏ایم:
یک:تجربه‏گرایى
اپیکور(Epicurus)(340-270 ق.م)از فیلسوفان تجربه‏گرا است.هدف اصلى او اخلاق و آنچه مربوط به عمل و زندگى است، مى‏باشد.به منطق توجهى فرعى داشت.ریاضیات را بى‏فایده مى‏دانست، زیرا مسائل آن با معرفت حسّى قابل اثبات نیست.به دیگر سخن، او معرفت حسّى را پایه هر معرفتى مى‏دانست و مى‏گفت:«اگر شما بر ضدّ همه احساسهاى خود بجنگید، هیچ مقیاسى که به آن مراجعه کنید و بنابراین هیچ وسیله‏اى براى داورى حتى درباره احساسهایى که آنها را کاذب و خطاکار مى‏شمارید، ندارید.» (۲۲)
عقل مبتنى بر حواس است و اگر حواس کاذب باشد، تمام عقل نیز بر خطاست؛و از سوى دیگر، خطا فقط در محدوده حکم جارى است.او سه ملاک براى تشخیص حقیقت ارائه داد که عبارتند از: مفاهیم حسّى، مفاهیم قبلى یا حافظه و انفعالات. (۲۳)
نحله دیگرى که آنها را نیز تجربه‏گرا خوانده‏اند، رواقیّون هستند که حوزه قدیم آن به دست زنون (Zeno)(336-264 ق.م)و کلئانتس (Cleanthes)(331-231 ق.م)و خروسپوس (Chrysippus)(278-205 ق.م)پایه‏گذارى شد. آنها با رد نظریات فالاطون و ارسطو، معتقد شدند (۲۴) که فقط فرد موجود است و معرفت صرفا شناسایى افراد جزئى است.جزئیات در نفس تأثراتى پیدا مى‏کنند، ولى ادراک، فهم و شعور آنهاست، نه تأثّر به تنهایى.این تأثیرات هر چند واقع باشند، ولى الزاما صادق نیستند. رواقیّون همچنین قائل به نوعى اصالت عقل و مفاهیم فطرى شدند که چندان با تجربه‏گرائیشان سازگار به نظر نمى‏رسد.البته آنها خود توجیهاتى کرده‏اند. (۲۵) ملاک حقیقت نزد آنها، صوقت خیالى ادراک شده مى‏باشد.
دو:شک‏گرایى
پیرهون(Pyrrho)(270-360 م)شاخص‏ترین فرد مرحله دوم شک‏گرایى، تعلیم مى‏داد (۲۶) که عقل انسان نمى‏تواند به جوهر اشیاء نفوذ کند و فقط مى‏توان دانست که چگونه اشیاء به نظر مى‏رسند.شى‏ء واحد براى افراد گوناگون، متفاوت به نظر مى‏آید و نمى‏توانیم حکم کنیم که کدام حق است.در برابر هر قولى مى‏توان قولى مخالف با دلائلى به همان اندازه معتبر ارائه داد.
کارنئادس(Carneades)(129-214 م) بنیانگذار آکادامى سوّم، قائل بود که اساسا معرفت غیر ممکن است و ملاکى براى حقیقت وجود ندارد.ما نمى‏توانیم چیزى را اثبات کنیم.زیرا هر برهانى، خود مبتنى است بر فرضهاى قبلى، که خود نیز باید اثبات شوند.این فرضها به نوبه خود، بر فرضهاى دیگرى استوارند که آنها نیز باید ثابت گردند.این سلسله تا بى‏نهایت پیش مى‏رود، بنابراین فلسفه جزمى ناممکن خواهد بود.
شک‏گرایى تدریجا مدلّل و سیستماتیک شد و حتى کارنئادس، بر اساس تئورى احتمال نشان داد که چگونه با جمع قرائن به سود یک موضع مى‏توان به حقیقت نزدیک شد، هر چند هرگز به آن نتوان رسید. (۲۷)
سه:مذهب نوافلاطونى
این مذهب، حوزه‏هاى متعددى داشت که حوزه افلوطینى از همه معروف‏تر است.افلوطین (Plotinus)(204-270 م)بنیانگذار این حوزه، فلسفه‏اى التقاتى از دیدگاههاى افلاطونى و ارسطوئى ارائه داد.مکتب او بیشتر جنبه عرفانى داشت.ادراک حسى از نظر او، نفس انفعال نبود، بلکه عمل و فعالیت ذهن است.حتّى حافظه، نوعى حضور فعالانه بیشتر امور است. (۲۸)
از دیگر ابتکارات جالب او اینکه ادراک حسّى تنها با اشیاء بیرونى ارتباط دارد و همچون پیکى در خدمت ماست، حال آنکه عقل همچون پادشاهى بر ما فرمان مى‏راند.عقل در خود مى‏نگرد و خود، عقل مى‏شود.عقل خود را با چیز دیگرى نمى‏بیند، بلکه، با خود در خود مى‏اندیشد، لذا عقل و عاقل و معقول یکى است.«بنابراین عقل و اندیشیدن، عقل و موضوع اندیشه همه یکى است.» (۲۹)

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.