انواع شناخت
بطور کلّي شناختهاي انسان، چهار قسم است.
۱ـ شناخت تجربي: چنين شناختي با کمک اندامهاي حسي(مثل چشم و گوش) و لمسکردن و آزمايشکردن براي انسان حاصل ميشود. هرچند عقل، در تعميم ادراکات حسي وارد شده و نقش مهمي را ايفا ميکند، اما مقدمات اين شناخت توسط اندامهاي حسّي فراهم ميشود و بههمينخاطر به چنين شناختي شناخت تجربي ميگويند. چنين شناختي در علوم تجربي مثل فيزيک، شيمي و زيستشناسي به کار ميرود.
۲ـ شناخت عقلي: شناخت عقلي بهوسيلهي مفاهيم ذهني شکل ميگيرد و در بدست آوردن این نوع شناخت، عقل آدمي نقش اساسی دارد. هرچند ممکن است در اين روش، از مقدمات قياس و … هم استفاده شود، اما کار اصلي به عهدهي عقل و معيارهاي عقلي است. کاربرد چنين شناختي در علوم فلسفي، رياضيات، منطق و … است.
۳ـ شناخت تعبّدي: اينگونه شناخت جنبهي ثانوي دارد. يعني بر اساس يک شناخت قبلي و از راه خبردادن يک مخبر صادق، حاصل ميشود. مطالبي که پيروان اديان بر اساس سخنان پيشوايان خود ميپذيرند و گاهي هم به آنها اعتقادي به مراتب قويتر از اعتقادات برخاسته از حس و تجربه، پيدا ميکنند را، ميتوان از اين قسم دانست.
۴ـ شناخت شهودي: چنين شناختي، بر خلاف اقسام گذشته، بدون واسطه صورت ميگيرد. شيء محسوس و مفاهيم ذهنی تأثیری در این نوع شناخت ندارند. بلکه این نوع شناخت، نوعی ادراک باطني و دريافت دروني است.
ثبت دیدگاه