حدیث روز
امام علی (علیه السلام) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ 21 جماد أول 1446 Friday, 22 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 469 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 11 تعداد دیدگاهها : 2×
اخلاق کار در سبک زندگی اسلامی(۱)
۲۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۱:۴۳
شناسه : 1520
14

کار در یک تعریف کلی، شامل هر نوع فعالیت می‌‏شود چه به قصد دریافت ما به‌ازای مالی آن انجام شود یا نه؛ هدف آخرتی داشته باشد یا دنیایی؛ عملِ موجود مادی باشد یا مجرد؛ کار یدی‏ باشد یا کار فکری؛ کار صنعتی و تولیدی باشد یا کار خدماتی؛ عمل عبادی باشد یا عمل اقتصادی (نیک‌فر، […]

ارسال توسط : نویسنده : محسن موحدی منبع : پژوهه
پ
پ

کار در یک تعریف کلی، شامل هر نوع فعالیت می‌‏شود چه به قصد دریافت ما به‌ازای مالی آن انجام شود یا نه؛ هدف آخرتی داشته باشد یا دنیایی؛ عملِ موجود مادی باشد یا مجرد؛ کار یدی‏ باشد یا کار فکری؛ کار صنعتی و تولیدی باشد یا کار خدماتی؛ عمل عبادی باشد یا عمل اقتصادی (نیک‌فر، ۱۳۸۳: ۲۰).

اهداف مهم کار از دیدگاه اسلامی عبارت است از:

– کسب درآمد و تأمین معیشت زندگی خود و خانواده؛ شاید نخستین انگیزه هر شخصی در انجام کار این است که‏ به ‌واسطه‌ی کار، نیازهای خود را تأمین کند. از امام صادق‏ علیه السلام نقل شده: «وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله از جنگ ‏تبوک مراجعت کرد، سعد انصاری به استقبال وی آمد. حضرت با او مصافحه کرد، دست او را زبر و خشن دید. فرمود: چه آسیبی به دستت رسیده است؟ گفت‏: با طناب و بیل کار و درآمد آن ‌را صرف ‏معاش خانواده‏ام می‌کنم. حضرت دست او را بوسید و فرمود: هذه ید لاتمسّها النار «این دستی است که آتش‏جهنم به آن نمی‏رسد» (جزری، ۱۹۷۰، ج۲: ۳۳۷). کسب درآمد فقط برای تأمین ضروریات زندگی نیست‏؛ بلکه شخص می‏تواند برای تأمین وسایل رفاهی خود و خانواده کار کند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «از سعادت‌‌های مسلمان، داشتن‏ منزلی گشاده، همسایه‌ی صالح و وسیله‌ی سواری مناسب است» (حرّعاملی، ۱۳۸۳، ج ۳: ۵۵۸ ). امام صادق‏ علیه السلام ‏فرمود: «هرچه برای خرید عطر بپردازی، اسراف نیست و مخارج مربوط به عطر پیامبر اکرم‏ بیش از مخارج ‏خوراکی او بود» (کلینی، ۱۳۶۲، ج۶: ۵۱۲)؛

– عزّت و شخصیت‌یافتن‏: از آثار کار، عزّت‌یافتن فرد است. شخص با کارکردن نیاز خود را برطرف‏ ساخته، نیازمند کار دیگران نمی‌شود؛ از دیگران درخواست نمی‏کند و هزینه‌ی او بر عهده‌ی دیگری نیست. امام‏ صادق‏ علیه السلام ‏به یکی از یاران خود که دیر به بازار رفته بود فرمود: اُغدُ إلی عزِّک. «پگاه صبح در پی عزت خود [= کار و کسب] برو» (عاملی، ۱۳۸۳ ، ج ۱۲: ۳)؛

– رشد عقلانی‏: کار، وسیله‌ی تجربه آموختن انسان است و بر رشد عقلانی و اجتماعی او افزوده می‏شود. امام‏ صادق‏ علیه السلام فرمود: ترک التجارة ینقص العقل «رهاکردن تجارت، عقل را کاهش‏ می‏دهد» (کلینی، ۱۳۶۲، ج۵: ۱۴۸).

– کسب آرامش روحی‏: انسان با کسب درآمد از نظر روحی آرامش می‏یابد و فرد نیازمند از نظر روحی در اضطراب است. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: «انسان هرگاه نیازمندی‌‌های خود را تأمین کرد، آرام می‏گیرد» (کلینی، ۱۳۶۲، ج ۵: ۸۹)؛

– سلامت جسم‏: از آثار کار، برخورداری شخص از سلامت و نشاط جسمی است. بیکاری و عاطل‌بودن، باعث ‏استراحت بیش از حد و پدید آمدن روحیه‌ی خمودی و افسردگی در شخص می‏شود. با کار، اعضای انسان توان ‏خود را بروز می‏دهد. امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: من یعمل یزدد قوة «هرکس کار کند، توان او افزوده می‏شود» (حکیمی، ۱۴۰۸، ج۵: ۲۹۱). امام صادق علیه السلام به فضل فرمود: «اگر تمام نیازهای مردم تأمین شده بود، از زندگی لذت نمی‏بردند. اگر انسانی مدتی ساکن مکانی شود و همه‌ی نیازهای او فراهم باشد، از بی‏کاری خسته می‏شود و مایل است خود را مشغول کند» (مجلسی، ۱۳۷۴، ج ۳: ۸۷)؛

– تأمین نیازهای اساسی اجتماع‏: افراد با کار می‏توانند نیازهای افراد جامعه را برطرف سازند. فرد نمی‏تواند تمام نیازهای خود را برطرف سازد؛ بنابراین هرکس با انجام کار خاصی می‏تواند نیاز مردم را برطرف کند و درمجموع، نیازهای تمام افراد تأمین شود (عاملی، ۱۳۸۳، ج ۱۳: ۲۴۴)؛

– رفع فقر و تأمین اجتماعی نیازمندان‏: با کار و تلاش، فقر اجتماعی از بین می‏رود و فرد با کسب درآمد می‏تواند به دیگران کمک کند. مسؤولیت اجتماعی، شخص را به‌کار فرامی‏خواند؛ حتی اگر به درآمد آن نیاز نداشته باشد. فرد باید در بُعد اجتماعی انسانی مفید و مؤثر باشد. حضرت امیرمؤمنان با کار در باغ‏، چاه و قنات حفر می‏کرد و آنان را برای مردم و کمک به نیازمندان وقف می‏کرد یا آنکه بردگان بسیاری را با کار و درآمد خویش رها ساخت (کلینی، ۱۳۶۲، ج ۵: ۷۴)؛

– گسترش اخلاق اجتماعی و کاهش مفاسد اجتماعی‏: از آثار کار و انگیزه‌ی روی آوردن به کار، حفظ و سلامت روح انسانی و گسترش اخلاق در اجتماع است. از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده است که ‏فرمود: «سستی و تنبلی، کلید غم و بدبختی است و ناتوانی و تنبلی همراه نیازمندی و فقر است و ثمره‌ی آن‏ نابودی و بدبختی است. آنکه طلب و تلاش نکند، چیزی نمی‏یابد و به فساد کشانده می‏شود» (ولایی، ۱۳۷۸: ۶۳)؛

– افزایش توان اقتصادی جامعه‏: هرگاه بخش‌‌های اساسی مردم به‌کار اشتغال داشته باشند، اقتصاد جامعه رشد خواهد داشت. تولید و درآمد ملی افرایش می‏یابد. درآمد دولت به جهت مالیات‌‌ها فزونی یافته و امکان ارائه‌ی خدمات‏ عمومی به مردم فراهم می‏شود (صدر، ۱۳۹۱: ۱۰۸). در دیدگاه دینی، انسان نه‏تنها در کار خود باید به ‏فکر دیگر انسان‌ها و جامعه باشد، بلکه اگر از ثمره‌ی کار او دیگر موجودات هم استفاده کنند، در نزد خداوند مطلوب ‏است و برای او پاداش آخرتی خواهند نوشت. کمک به عمران و حیات طبیعت و محیط زیست ارزش والایی‏ دارد. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: ما من مسلم یغرس غرساً أو یزرع زرعاً فیأکل منه انسان أو طیر أو بهیمة الاّ کانت له به صدقة «مسلمانی که نهالی بکارد یا زراعتی به‏عمل آورد و ازآن انسان، پرنده، چهارپا استفاده کند، در نامه‌ی اعمال او ثواب صدقه نوشته می‏شود» (نوری، ۱۴۰۷، ج۱۳: ۴۶۰)؛

– تقویت اعتقادات دینی: اعتقاد دینی، عامل بسیار مهم در ایجاد انگیزه است و چنانچه در کلام اولیای دینی، آثاری برای عملی خاص عنوان‏ شده باشد، فرد پرهیزکار به جهت باورهای خود در جهت کسب آن می‌کوشد و فعالیت خود را در همان سو قرار می‏دهد. انسان‌‌های معتقد به عالم ماورا، کارهای بسیاری را برای نتایج آخرتی انجام می‏دهند. از بذلِ جان جهادگران تا صرف ‏مال دارایان در طول تاریخ، بسیار دیده شده است. هم‏اکنون مکان‌های وقف شده به‌وسیله‌ی نیک مردان و نیک زنان در جهان‏ به حدی است که نهادهای گوناگون در سرپرستی صحیح آن می‌کوشند (معیدفر، ۱۳۸۰: ۷۸)؛

– بخشش گناهان: کار اقتصادی، شخص را از آمرزش الهی بهره‏مند می‌کند. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: من بات کالاً من طلب الحلال ‏بات مغفوراًله «آن‌ که در راه کسب حلال زندگی او می‏گذرد، مورد مغفرت الهی‏ است» (کلینی، ۱۳۶۲، ج۵: ۷۸). إنّ من ‏الذنوب ذنوباً لایکفّرها صلاة و لاصدقة قیل یا رسول‏اللَّه، فما یکفّرها. قال‏: الهموم فی طلب‏ المعیشة «برخی از گناهان با نماز و صدقه پاک و جبران ‏نمی‏شود. یاران گفتند چه چیز آن‏ را پاک می‏کند؟ فرمود: تلاش در کسب روزی» (نوری، ۱۴۰۷، ج۱۳: ۱۳)؛

– حفظ و یاری دین فرد: انسان اگر بخواهد دین‌دار واقعی باشد و بتواند در معنویت پیشرفت کند نمی‏تواند از نعمت‌های دنیا و نیازهای دنیایی ‏چشم‏ بپوشد. مؤمن به‌دنبال خیر دنیا و آخرت است: آتنا فی‏الدنیا حسنة و فی‏الآخرة حسنة (بقره: ۱۹۷) و خیر دنیا همان برخورداری از معیشت است (کلینی، ۱۳۶۲، ج۵: ۷۱). از پیامبر گرامی نقل شده است که : «خداوندا! در نان برکت ده و بین ما و نان جدایی مینداز. اگر نان نداشتیم، توان نماز و روزه و انجام واجبات الهی را نداشتیم» (کلینی، ۱۳۶۲، ج۵: ۷۳).

در نظام اخلاقی اسلام به مواردی از خصوصیات مثبت اخلاقی پافشاری شده و گاه این موارد، منافی کار اقتصادی ‏قلمداد می‏شود. برخی از این اخلاقیات عبارتند از:

– توکل: معنای توکل، تعطیل‌کردن قوا و اعتماد به خدا که او به‌جای شخص عمل انجام دهد نیست. کار نکردن و سکون، تضمین الهی را در پی ندارد. در آیات قرآن، توکل در موردی مطرح‌شده که مسلمان امر خطیری را باید انجام ‏دهد و خداوند دلهره و نگرانی او را با ایجاد اطمینان معنوی از بین می‏برد. مؤمن، وکالت خدا را کافی می‏داند و اعتماد به او را بر اعتماد به دیگران ترجیح می‏دهد: «ومن يتوكل علي الله فهو حسبه إن الله بالغ أمره قد جعل الله لكل شيءٍ قدراً» (طلاق: ۳). این آیه به مسلمان تذکر می‏دهد که باید در امر مربوط به خانواده، قوانین الهی را مراعات کند تا عاقبت خیر برای او پدید آورد (مطهری، ۱۳۸۹: ۱۱۲)؛

– زهد، قناعت و ترک دنیا: قناعت که از ویژگی‌‌های مؤمنان و خردمندان به‌شمار می‌رود، معنای درست مصرف‌کردن و جلوگیری از اسراف مال است، نه آنکه در بُعد تولید باید کم‌کاری کرد. زهد به معنای کم مصرف‌کردن برای بازده بیش‌تر است. دنیایی که زاهد آن را ترک می‏کند، سرگرم‏شدن به تنعم و تجمل و دور‌افتادن از کمال انسانی است. دعوت به زهد در دین، به معنای ترک تلاش و ساختن دنیای آباد و مستقل نیست. سرور زاهدان‏ عالم بیش از همه کار و تلاش اقتصادی انجام می‏داد و استفاده از خانه‌ی گسترده را در جهت خیررسانی به همنوعان و دستگیری بیچارگان امر آخرتی می‏دانست (مطهری، ۱۳۸۴: ۲۱۷-۲۱۶)؛

– صبر بر بلایا و رضا به قضای الهی: با توجه به آیات و روایات روشن می‏شود این سجیه‌ی اخلاقی هم، مانند توکل برای کسی ستوده است که در صحنه‌ی ‏عمل و زندگی با همه‌ی کوششی که دارد، گاه به نتیجه‌ی دلخواه نمی‏رسد. از آنجا که انسان نمی‏تواند مجموع عوامل‏ مؤثر بر طبیعت و دنیا و روحیات انسان‌ها را در اختیار خود بگیرد، گاه با همه‌ی زحمت، انتظار او برآورده نمی‌شود و خلاف‏ خواسته‌ی او رخ می‏دهد، در اینجا باید تن به این علل و اسباب بدهد (سادات، ۱۳۸۵: ۱۴۳).

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.