حدیث روز
امام علی (علیه السلام) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

پنج شنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۳ 20 جماد أول 1446 Thursday, 21 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 469 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 11 تعداد دیدگاهها : 2×
فلسفه برای کودک در سنت فلسفی اسلامی
۲۳ مهر ۱۴۰۰ - ۰:۲۶
شناسه : 1422
19

فلسفه برای کودکان همچون دیگر بخش های فلسفه ناظر به تفکر و اندیشه است. پرورش خرد و تربیت نیروی فکر از اساسی ترین ارکان آموزش است که توجه جدی به آن ، جهان آینده را به نسبت زیادی ، جهانی معقول ، قابل زیست ، همراه با تفاهم منطقی از انسان خواهد کرد. موضوع فلسفه […]

ارسال توسط : نویسنده : سیدامیرحسین اصغری
پ
پ

فلسفه برای کودکان همچون دیگر بخش های فلسفه ناظر به تفکر و اندیشه است. پرورش خرد و تربیت نیروی فکر از اساسی ترین ارکان آموزش است که توجه جدی به آن ، جهان آینده را به نسبت زیادی ، جهانی معقول ، قابل زیست ، همراه با تفاهم منطقی از انسان خواهد کرد. موضوع فلسفه برای کودکان در کشور ما، با این نام جدید نسبتا تازه و بکر است ، اما واقعیت اینجاست که موضوع تربیت و پرورش کودکان و نوجوانان ، هم در فرهنگ دینی و هم فرهنگ ملی ، مورد توجه فراوان واقع شده است. تلاش این مقاله ، کاوشی مختصر در سنت فلسفه اسلامی برای بازیافت و بازشناسی آثاری است که درباره فلسفه و پرورش نیروی خرد با ساختار و اسلوبی همانند فلسفه برای کودکان موجود است. ف

لسفه برای کودکان ، موضوعی نسبتا جدید از شاخه های فلسفه است ، اما آیا می توان با بازنگری در میراث فیلسوفان گذشته ، به چنین موضوعی دست یافت؟ در نگاه اول ، یافتن چنین چیزی ناممکن به نظر می رسد، چراکه در تاریخ فلسفه ، بنابر تحقیقات نگارنده ، کتابی با این عنوان وجود ندارد، اما در شاخه های علوم تربیتی و مسائلی که به آموزش مرتبط می شود، می توان به عناصری دست یافت که موضوع مورد نظر، مورد توجه واقع شده باشد. در عالم اندیشه اسلامی ، برخی از فیلسوفان آثاری درباره مساله تربیت و پرورش انسان و قوه خرد او دارند. برخی از آنها به طور ویژه ای به موضوع تربیت اطفال پرداخته اند، اما در این آثار، توجه خاصی به موضوع پرورش خرد ایشان و آموزاندن نحوه تفکر و تفکر برای تفکر آنچنان که در شاخه کنونی فلسفه برای کودکان وجود دارد، یافت نمی شود. می توان گفت ، در میراث فلسفی گذشته ، توجهی به این موضوع نشده است. به طور مثال اگر در آن متون ، کودکان را از نزدیکی به آتش و حرارت بازداشته اند، روش آنها در القای این مساله ، تنها ایجاد نوعی ترس بوده است که به تعبیری ، «ترس موهوم» است ، اما در فلسفه برای کودکان ، تلاش می شود این «ترس موهوم» به «ترسی معقول» تبدیل شود. روشن است که این مساله تنها با پرورش نیروی خرد و فکر کودک حاصل می شود. امام علی ع درباره دلایل انبعاث پیامبران می گوید: آنها برای این مبعوث شدند تا خرد انسان ها و آنچه را که در آن نهفته است ، برانگیزانند. حال ما، در فلسفه برای کودکان نیز با همین موضوع مواجهیم: برانگیزاندن نیروی تفکر کودکان و چنان که آنها را به سمت حیات معقول (Reasonable Life) پیش ببرد. در ادامه این مقاله ، نام فیلسوفان مکتب شرقی که آثاری در این زمینه دارند، ذکر شده است و به نوع و شکل و محتوای آثارشان اشاره خواهد شد. ما فرصت بهره وری و اشاره مفصل تر را در این مقاله نداریم و تنها به خلاصه هایی اکتفا می کنیم. شیخ شهاب الدین سهروردی او یکی از بزرگ ترین فیلسوفان عالم اسلامی است که در قرن ۶ هجری (۱۳ میلادی) در ایران چشم به جهان گشود و طی ۳۸ سال عمر کوتاه خود، آثار فلسفی بسیاری از خود بر جای گذاشت. برخی از آثار او را هانری کربن فرانسوی تدوین یا به فرانسه ترجمه کرده است. آثار اصلی او به ۲ زبان عربی و فارسی است ؛ او مبتکر فلسفه ای است که خود آن را حکمت اشراقی نام نهاده است ، البته مقصود از حکمت اشراقی ، به طور کلی هر نوع حکمتی که مبتنی بر تنویر و اشراق عقل باشد، مانند آنچه در مکتب نو افلاطونیان و اگوستینی های غرب مشاهده می شود، نیست ؛ بلکه مقصود از آن ، همان حکمتی است که سهروردی مبتنی بر فلسفه مشایی بوعلی و تصوف اسلامی و اندیشه های فلسفی ایران باستان و یونان به وجود آورده و رنگ خاص نبوغ آن را به خود بخشیده است. رسائل اصلی فلسفی او، به زبان عربی است ، اما آنچه در حوزه زبان فارسی نوشته ، آثاری است که ما در اینجا به عنوان نمونه هایی از میراث فلسفی مشرق در باب فلسفه برای کودکان ذکر خواهیم کرد. او در این آثار، زبان فلسفه و تعقل را در قالب داستان و بیان سمبولیک درآورده است. نخستین اثری که در این باره از او ذکر می کنیم ، «عقل سرخ» نام دارد. «عقل سرخ» داستان فلسفی است. داستان با سوال از یکی از دوستان که «آیا مرغان زبان یکدیگر دانند؟» آغاز می شود و قهرمان داستان ، جواب مثبت می دهد و می گوید خود قبلا به صورت بازی (پرنده شکاری) خلق شده بود و با بازان دیگر سخنی می گفت: تا روزی اسیر دام صیادان شد و چشم او را بستند و بتدریج آن را گشودند. باز یک روز از فرصت استفاده می کند و به صحرا می نگرد و در آنجا شخصی را ملاحظه می کند با چهره و محاسنی سرخ و او را جوانی می پندارد در حالی که آن فرد، خود را اولین فرزند آفرینش معرفی می کند و علت سرخی چهره خود را بیان می کند. پیر می گوید از کوه قاف است و وطن اصلی باز نیز آنجاست و از برخی عجایب آنجا سخن می گوید و او را راهنمایی می کند تا به سر منشا خود برسد. در واقع سیر حرکت داستان «عقل سرخ»، پرسش فرد یا مثلا پرنده از فردی است که سمبل خرد است و به همین روی ، نام داستان نیز «عقل سرخ» است. این نوع برخورد در آثار دیگر او نیز تکرار می شود. او در رساله دیگر خود به نام «رساله فی حاله الطفولیه»، یعنی (نوشته ای درباره وضعیت ایام کودکی) به شرح داستان وار حرکت از سمت مجهول به سوی معلوم و سیر در جهت دستیابی به خرد می پردازد. او در گوشه های این داستان ، نکته هایی خاص را برای پرورش فکر خواننده بیان می کند. اولین بند این داستان بسیار جالب است: سهروردی می نویسد: در طفولیت بر سر کویی چنان که عادت کودکان باشد، بازی می کردم. کودکی چند را دیدم که جمع می آمدند، مرا جمعیت ایشان شگفت آمد، پیش رفتم و پرسیدم که کجا می روید؟ گفتند به مکتب از بهر تحصیل علم. گفتم: علم چه باشد؟ گفتند: ما جواب ندانیم از استاد ما باید پرسیدن. این بگفتند و از من دربگذشتند. در همین بند نخستین ، با کودکانی که به دنبال علم رفته ، اما معنی آن را بازنیافته اند، مواجه می شویم. این لطیفه ای است که در عین حال قابل توجه و تامل برانگیز است. او سپس در ادامه داستان ، به دنبال استاد یا همان مظهر عقل کامل می رود و پرسش های خود را با او مطرح می کند و پاسخ های خود را می یابد. «لغت موران» یا زبان مورچگان ، داستان دیگری است که در همین سبک و اسلوب با استفاده از حیوانات و پرندگان و پرداختن داستان در باب آنها ضمن پدید آوردن سوال و جواب ، مخاطب را به تامل و ژرف یابی رهنمون می شود. در فصل اول ، چند مور به دریا رهنمون شده هنگام صبح قطرات ژاله را مشاهده می کنند و در حال بحث اند که (ژاله) اززمین است یا از آسمان؟ در این هنگام ، آفتاب ظهور کرده و قطرات تبخیر می شود. لغت موران در ۱۲ فصل است که هر فصل داستانی را در بر دارد و بر مقتضای حکمت حیات و دست یافتن به خودنوشته شده اند. در سنت فلسفی جهان اسلام ، به اثر دیگری برمی خوریم که چند تن از فیلسوفان در طی قرون متمادی با یک نام مشترک اما هر یک از زاویه ای به آن پرداخته اند. عنوان این رساله داستانی ، حی بن یقظان (زنده بیدار) است. کسانی که تحت این عنوان به ارائه اثر پرداخته اند، عبارتند از: ابن سینا، سهروردی و ابن طفیل. چون اثر ابن طفیل از همه جامع تر است ، ما در این مقاله به او می پردازیم. ابن طفیل ، فیلسوف اهل اسپانیای کنونی (اندلس) در قرن ششم هجری (۱۲ میلادی ) بوده است و در همان زمان رساله حی بن یقظان را نگاشته است. رساله او، داستان فردی است که از حین تولد در جزیره ای تنها رها می شود و به دست ماده آهویی پرورش می یابد. او بتدریج که رشد خود را آغاز می کند درباره دنیای پیرامون خود با سوال ها و کنجکاوی هایی مواجه می شود و سعی می کند تا براساس فطرت و عقل خود، پاسخ هایی برای آنها بیابد. او در آن جزیره که به گفته ابن طفیل ، در نواحی استوایی هند واقع است ، ابتدا متوجه تفاوت رشد خود و دیگر حیوانات و تفاوت خود و محیط اطراف می شود و به شناخت مرگ و زندگی ، آشنایی با عوامل طبیعی و نحوه برخورد با آنها، لزوم تهیه وسایل خانه و ساخت آنها، شناخت عالم روحانی ، آسمان ها، اجرام سماوی ، عالم محسوسات و… می رسد. این کتاب که در قرن ششم هجری (۱۲ میلادی) نگاشته شده ، به نظر بسیار جالب می آید. اسلوب و روش ابن طفیل در بیان داستان ، مواجه کردن خواننده با پرسش ها و سعی درمعرفی و شرح پاسخ ها به اوست به نوشته پروفسور فروزانفر مترجم فارسی این اثر، اهمیت این اثر از جنبه عقلی و تحلیلی فلسفی و روشی است که در بیان مسائل علوم طبیعی و الهی پیش گرفته و نشان داده است که موجبات توجه ابتدایی انسان به آن مسائل چگونه بوده و فی المثل از روی چه مقدماتی به مراتب نفس و اجناس و عناصر و موالید و… پی برده است. دیگر از جهات اهمیت آن ، حسن سلیقه اوست در نظم و ترتیب مسائل ، به این طریق که ابتدا از امور محسوس و نزدیک به حس ، آغاز کرده و بتدریج مطلب را از حس به مباحث کلی اجسام و علم طبیعی کشانیده و با زبر دستی و مهارت بی نظیری مسائل روان شناسی و علم الهی را مورد بحث قرار داده و با این همه ، روش تقریر و بحث او کاملا طبیعی است و جمیع جهات و موازین حسی و خارجی در آن رعایت شده است و همین مقدار بر اهمیت و فواید این کتاب کفایت می کند. ما با سیر در مکتب فکری جهان اسلام ، همچنین به سعدی شیرازی برمی خوریم. سعدی در نظم و نثر، یکی از قله های مهم ادبیات فارسی است ؛ مردی جهان دیده و سیاح که در قرن هشتم هجری (۱۴ میلادی) بسیاری از کشورها را گشته و علم و تجربه بسیار اندوخته بود. ۲ اثر تعلیمی او به نامهای بوستان و گلستان است که گلستان محتوی آثار نثر سعدی است که در ۱۲ فصل به زیباترین شکل نوشته شده و در آن ، فصلی نیز به تربیت اختصاص دارد. سعدی پرورش کودک را از ضروریات می داند و می گوید: «نسل بریده به ز موالید بی ادب». ویژگی سعدی آن بود که در خانواده ای اهل علم پرورش یافته و با جوامع مختلف آشنا بود و به آثار و متون فرهنگی آنها آشنایی داشت. در مقدمه گلستان سعدی که از سوی د فرمری Defremery به زبان فرانسه ترجمه شده ، مترجم می نویسد: گذشته از آن که کلام شیرین و فصیح و دلنشین سعدی در اسلوب خاص سخن خویش مرا به ترجمه این اثر ارزشمند واداشت ، علت دیگری که محرک اساسی کار ترجمه من شد، ذکر مسائل اجتماعی ، اخلاقی و تربیتی و انسانی سخنان سعدی بود که ذوق و شوق عمیق را در باطن من پدید آورد و کمتر پژوهشگر و مولفی را می توان یافت که در این مسائل با دید عمیق آن هم به این صورت اظهارنظر کرده باشد. اظهارنظرهایی از این دست درباره وجوه تربیتی آثار سعدی بسیار است. سعدی اعتقاد دارد که باید به تربیت طفل از اوان تولد، ضمن رشد و پرورش او توجه شود. وی زندگی کودک را مرهون تربیت او می داند و طفل بی تربیت را زنده نمی انگارد. او در باب تربیت گلستان مدعی است که استعداد و شایستگی طفل ، تاثیری مسلم اثرپذیری کودک از تربیت دارد. بنابراین کسی که از نظر فطری شایسته است ، تربیت در او اثر خواهد کرد و کسی که شایسته نیست ، تربیت او بی نتیجه و بی اثر است. او در داستانی این مساله را نقل می کند. «یکی از وزرا را پسری کودن بود، پیش یکی از دانشمندان فرستاد که مراین را تربیتی می کن ، مگر که عاقل شود، روزگاری تعلیم کردش و موثر نبود، پیش پدر کس فرستاد که این عاقل نمی شود، مرا دیوانه کرده». سعدی به یکسانی تربیت و تفاوت سرشت ها معتقد است. در جایی می گوید: پادشاهی پسری را به ادیبی داد و گفت این فرزند توست ، تربیتش همچنان کن که یکی از فرزندان خویش. ادیب خدمت کرد و متقبل شد و سالی چند بر او سعی کرد و به جایی نرسید و پسران ادیب در فضل و بلاغت منتهی شدند. ملک دانشمند را مواخذت کرد و معاتبت فرمود که وعده خلاف کردی و وفا به جا نیاوردی ، گفت بر رای خداوند روی زمین پوشیده نماند که تربیت یکسان است و طبایع مختلف. اینها بخش هایی از آثاری است که در سنت فلسفی اسلام و سیستم تربیتی آن ، مقولاتی در پرورش خرد مخاطب بویژه نوجوانان مورد توجه است. قطعا در این باره می توان به آثار دیگری نیز اشاره کرد. اما مایلم در این بخش از مقاله ، به مواجهه فلسفی کودکان و بزرگسالان اشاره کنم. مواجهه درون خود، مفهوم گفتگوی مستقیم را نهفته دارد. من با اشاره به مفهوم گفتگو ضرورت آن را برای جهان امروز، ذکر می کنم. دنیای ما، نیازمند گفتگو برای درک متقابل و روش مند کردن فهم انسان هاست. اگر مواجهه های فلسفی در تربیت خرد، گسترش قابل توجه خود را در جهان ما پیدا کنند، می توان گفت که «آینده جهان آینده ای معقول» Reasonable future و منطقی خواهد بود.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.