شفاعت
یكى از مزایایى كه خداى متعال به مؤمنان، اختصاص داده این است كه اگر شخص مؤمن، ایمان خودش را تا هنگام مرگ حفظ كند و مرتكب گناهانى نشود كه سلب توفیق و سوء عاقبت و سرانجام شك و تردید یا انكار و جحود را به بار مىآورد، و در یك جمله «اگر با ایمان از دنیا برود» به عذاب ابدى، مبتلا نخواهد شد. گناهان كوچكش به واسطه اجتناب از كبائر، بخشوده مىشود و گناهان بزرگش به وسیله توبه كامل و مقبول، آمرزیده مىگردد، و اگر موفق به چنین توبهاى نشد تحمّل گرفتاریها و مصائب دنیا بار گناهانش را سبك مىكند و سختیهاى برزخ و مواقف آغازین رستاخیز، ناخالصى هایش را مىزداید و اگر باز هم از آلودگیهاى گناهان پاك نشد به وسیله شفاعت كه تجلّى بزرگترین و فراگیرترین رحمت الهى در اولیاء خدا به ویژه رسول اكرم و اهل بیت كرامش (علیهم الصّلوة و السّلام) مىباشد از عذاب دوزخ نجات خواهد یافت(عن النبىّ (ص):«اِدّخَرتُ شَفاعَتى لِاَهْلِ الْكَبائِرِ مِنْ اُمَّتى».شفاعتم را براى ارتكاب كنندگان گناهان كبیره از امتّم ذخیره كرده ام. (بحارالانوار، ج ۸، ص ۳۷-۴۰)). و برحسب روایات فراوان «مقام محمود» (اسراء / ۷۹) كه در قرآن كریم به رسول اكرم(ص) وعده داده شده همین مقام شفاعت است و نیز آیه شریفه:
«وَ لَسَوْفَ یُعْطِیكَ رَبُّكَ فَتَرْضى»(الضحى / ۵)
و همانا پروردگارت (آنقدر) به تو عطا خواهد كرد كه خشنود شوى.
اشاره به آمرزش الهى است كه به واسطه شفاعت آن حضرت شامل حال كسانى كه استحقاق دارند مىشود.
بنابراین، بزرگترین و نهائى ترین امید مؤمنان گنهكار، شفاعت است ولى در عین حال نباید از «مكر الهى» ایمن شوند و باید همیشه بیمناك باشند كه مبادا كارى از آنها سر زده باشد یا سر بزند كه موجب سوء عاقبت و سلب ایمان، در هنگام مرگ گردد و مبادا علاقه به امور دنیوى به حدّى در دلشان رسوخ یابد كه (العیاذباللّه) با بغض خداى متعال از این جهان بروند بدان جهت كه مىبینند اوست كه به وسیله مرگ، بین ایشان و محبوبها و معشوقهایشان جدایى مىافكند.
مفهوم شفاعت
شفاعت كه از ریشه «شفیع» به معناى «جفت» گرفته شده در محاورات عرفى بدین معنى به كار مىرود كه شخص آبرومندى از بزرگى بخواهد كه از كیفر مجرمى در گذرد یا بر پاداش خدمتگزارى بیفزاید. و شاید نكته استعمال واژه شفاعت در این موارد، این باشد كه شخص مجرم به تنهایى استحقاق بخشودگى را ندارد یا شخص خدمتگزار به تنهایى استحقاق افزایش پاداش را ندارد ولى ضمیمه شدن و جفت شدن درخواست «شفیع» چنین استحقاقى را پدید مىآورد.
در موارد متعارف، علت اینكه كسى شفاعت شفیعى را مىپذیرد این است كه مىترسد اگر نپذیرد شفاعت كننده رنجیده شود و رنجش خاطر وى موجب محرومیّت از لذّت مؤانست و خدمت و یا حتى موجب ضررى از ناحیه شفیع گردد. مشركانى كه آفریدگار جهان را داراى اوصاف انسانى و از جمله نیاز انس با همسر و ندیمان و كمك یاران و همكاران و یا ترس از انبازان و همتایان مىپنداشتند براى جلب توجّه خداى بزرگ یا مصونیّت از خشم وى دست به دامن خدایان پندارى مىزدند و به پرستش فرشتگان و جنّیان و كرنش در برابر بتها و تندیسها مىپرداختند و مىگفتند.
«هؤُلاءِ شُفَعاؤُنا عِنْدَ اللّه»(یونس / ۱۸، و نیز ر. ك: روم / ۱۳، انعام / ۹۴، زمر / ۴۴ و…)
اینان شفیان ما نزد اللّه هستند. و نیز مىگفتند.
«ما نَعْبُدُهُمْ إِلاّ لِیُقَرِّبُونا إِلَى اللّهِ زُلْفى»(زمر / ۳)
اینان را پرستش نمىكنیم؛ جز این منظور كه قرب و منزلتى براى ما نزد اللّه تحصیل كنند. و قرآن كریم در مقام ردّ چنین پندارهاى جاهلانهاى مىفرماید:
«لَیْسَ لَها مِنْ دُونِ اللّهِ وَلِیٌّ وَ لا شَفِیعٌ»(انعام / ۷۰، و نیز همین انعام / ۵۱، سجده / ۴، زمر / ۴۴ و…)
ولى باید توجه داشت كه نفى چنان شفیعان و چنین شفاعتى به معناى نفى مطلق شفاعت نیست و در خود قرآن كریم آیاتى داریم كه «شِفاعت بِإِذْنِ اللّه» را اثبات، و شرایط شفیعان و نیز شرایط كسانى كه مشمول شفاعت، واقع مىشوند را بیان فرموده است و پذیرفته شدن شفاعت شفیعانِ مأذون، از طرف خداى متعال، به واسطه ترس یا نیاز به ایشان نیست بلكه راهى است كه خود او براى كسانى كه كمترین لیاقت دریافت رحمت ابدى را دارند گشوده و براى آن، شرایط و ضوابطى تعیین فرموده است و در حقیقت، فرق بین اعتقاد به شفاعت صحیح و شفاعت شرك آمیز، همان فرق بین اعتقاد به ولایت و تدبیر باذن اللّه و ولایت و تدبیر استقلالى است كه در بخش خداشناسى بیان شد.
واژه شفاعت گاهى به معناى وسیع ترى بكار مىرود و شامل ظهور هر تأثیر خیرى در انسان به وسیله دیگرى مىشود و چنانكه پدر و مادر نسبت به فرزندان و گاهى بالعكس، یا آموزگاران و ارشادگران نسبت به شاگردانشان و حتى مؤذّن نسبت به كسانى كه با صداى اذان او به یاد نماز افتاده و به مسجد رفتهاند شفاعت مىكنند و در حقیقت، همان اثر خیرى كه در دنیا داشتهاند به صورت شفاعت و دستگیرى در قیامت، ظاهر مىشود.
نكته دیگر آنكه: استغفار براى گنهكاران در همین دنیا نیز نوعى شفاعت است و حتى دعا كردن براى دیگران و درخواست قضاء حوائجشان از خداى متعال نیز در حقیقت از قبیل«شفاعت عنداللّه» به شمار مىرود زیرا همگى اینها وساطت نزد خداى متعال براى رساندن خیرى به شخص دیگر یا دفع شرّى از اوست.
ثبت دیدگاه