وقتي نوجوانان و جوانان احساس امنيت كنند ميتوانند با پدر و مادر خود صحبت كنند بدون اينكه ترسي از طرد شدن، مورد تحقير قرار گرفتن و مورد مقايسه قرار گرفتن داشته باشند. در اين صورت آن جوان يا نوجوان، پدر و مادر خود را محرم اسرار دانسته و با آنها ارتباط خوبي برقرار ميكند. البته اين نخستين و اساسيترين قدم است. يك مثال واضح اينكه خود ما چرا با يك دوست راحت صحبت ميكنيم ولي با پدر و مادر يا حتي با خواهر و برادر نميتوانيم به راحتي صحبت كنيم؟ چون يك دوست فقط به حرفهاي ما گوش ميدهد و درنهايت براي اينكه ما را آرام كند، همدردي ميكند و حتي يك راهكار هم جلوي پاي ما ميگذارد، چه درست و چه ناخواسته غلط. ولي پدر و مادرها به محض اينكه بچه صحبت ميكند چون نگران هستند كه به نوعي از دستش بدهند شروع به گفتن حرفهاي تحريك آميز ميكنند، البته ناخواسته و نميدانند كه اين حرفها فاصلهها را با آنها بيشتر ميكند و بچه براي اينكه جايگاه خود را درخانه از دست ندهد و مورد سرزنش قرار نگيرد، ترجيح ميدهد با همان دوست راحت باشد و دردودل كند، به همين راحتي! اگر شما از آن دسته والديني هستيد كه ميخواهيد ارتباط خود را با فرزندتان بهتر كنيد، به نکات زیر توجه داشته باشید:
درك كنيد كه بچهها تحت تأثير والدين شان هستند: باور كنيد يا نه، بچهها اول از همه به والدين خود نگاه ميكنند و براي زندگي از آنها الگو ميگيرند. تأثيري كه والدين روي رشد شخصيت كودك خود ميگذارند پنهان اما واقعي است. مثلاً زماني كه پسر رفتار پدر خود را با مادرش ميبيند، احترام (يا بياحترامي) به زنان را ياد ميگيرد و اينكه مرد و زن چگونه بايد با هم ارتباط داشته باشند و چگونه با مشكلات دست و پنجه نرم كنند. حال كه از اين تأثير آگاهيد، به رفتار خود عميقتر فكر كنيد.
شخصيت فرزند خود را بشناسيد: اگرچه شكلگيري شخصيت فرزند تا حدود زیادی به والدين مربوط است، اما به هر حال محيط بيرون – حال مدرسه باشد يا محيطهاي دوستانه – نقش مهمي در شكلگيري ابعاد شخصيتي فرزندتان دارد، از اين رو سعي كنيد اين شخصيت را تا حد زيادي واكاوي كنيد؛حساسيتهاي فرزندتان را بشناسيد و براي آنها احترام قائل شويد. به دوستان فرزندتان احترام بگذاريد، آنها را جدي بگيريد و اين موضوع را هميشه مدنظر قرار دهيد. همچنين براي تفريح و اوقات فراغت نظرش را جويا شويد و وي را تا جايي كه مسيرش منحرف نشده آزاد بگذاريد.
از موضع بالا با وي سخن نگوييد: يكي از مهمترين نكات در شكلگيري رابطهاي دوستانه با فرزند اين است كه هميشه از موضع پدرانه با وي سخن نگوييد و هميشه آمرانه با وي برخورد نكنيد. مگر ميشود هميشه به فرزندتان دستور بدهيد و در عوض از وي بخواهيد همچون يك دوست با شما صميمی باشد؟ سعي كنيد در كنار موضع يك پدر يا مادر در برخي اوقات با وي نرمتر و صميميتر برخورد كنيد. اگر با موضوعي موافق نيستيد او را به جاي نهيكردن راهنمايي كنيد و هميشه اين اصل را به جاي دستور دادن و امر و نهيكردن انتخاب كنيد و در اولويت قرار دهيد.
علايق مشترك خود را بيشتر كنيد: ممكن است شما به ورزش علاقه داشته باشيد در حالي كه پسرتان از كتاب خواندن در خانه لذت ببرد اما حتماً سرگرميديگري نيز وجود دارد كه هر دوي شما به آن علاقه داشته باشيد. به عنوان مثال به پيك نيك رفتن. سعي كنيد علايق مشترك خود با فرزندتان را شناسايي كنيد و سرگرميهايي كه فرزندتان به آنها ميپردازد را كشف كنيد تا به وسيله آنها به او نزديك شويد و زمان با هم بودنتان را افزايش دهيد تا ارتباط ميان شما نيز بهتر شود. در فعاليتهايي كه فرزندتان به آنها علاقه دارد – ورزش، موسيقي، هنر، تكنولوژي، سينما و… – مشاركت كنيد.
به فرزندتان اجازه دهيد مستقل بودن را تجربه كند: سعي كنيد فرزندتان را به خانه علاقهمند و او را در مواجه با مشكلات ياري كنيد. اجازه دهيد فرزندتان با حفظ حد و مرزها همراه دوستان اش به گردش برود و تفريح كند. به او اجازه دهيد تا درباره توقعات والدين اش حرف بزند و اظهارنظر كند. با اين كار به او ميآموزيد هنگامي كه از خانه و خانواده دور است اظهارنظر و از خود محافظت كند.
به فرزندتان گوش دهيد: شما نيز از اينكه ديگران حرفهايتان را گوش دهند لذت ميبريد. اگر از همين حالا، قبل از هر گونه قضاوتي اول به حرفهاي فرزندتان گوش دهيد سپس مشكل او را حل كنيد، رابطهاي محكم با او ساختهايد كه تا سالهاي سال باقي خواهد ماند. فرصتي فراهم كنيد كه بتوانيد با او صحبت كنيد. به عنوان مثال با هم به ماهيگيري برويد يا ورزش كنيد.
امين و رازدار وي باشيد: هميشه رازدار فرزندتان باشيد و اگر هم موضوعي را ميخواهيد به همسر خود بگوييد سعي كنيد مورد را كاملاً در خفا مطرح كرده و طوري وانمود كنيد كه واقعاً به كسي نگفتهايد. رازداري و اعتمادسازي از مهمترين اركان صميميت با فرزند است چرا كه براي او نخستين نكته در داشتن يك رابطه صميميبا شما اين است كه در وهله اول بتواند شما را همچون دوستي صادق و رازدار بپندارد و اين موضوع همان هنر جلب اعتمادسازي شماست و نه چيز ديگر.
دل سپردن به عنايات الهی
اگر ايمان ضعيف باشد، شك انسان روز به روز بيشتر و رفتار آدم هم رها و بيحساب و كتاب ميشود و كارهايي انجام ميدهد كه ثمرهاي جز آتش خشم الهي ندارند؛ اما اگر سطح ايمان آدمي بالا رفت، خداوند نيز زمينه مشاهدات حضوري را براي او فراهم ميكند. ايمان مراتب مختلفي دارد و هر مرتبه، رفتار متناسب با خود را متجلي ميسازد. اگر ايمان ضعيف باشد، شك انسان روز به روز بيشتر و رفتار آدم هم رها و بيحساب و كتاب ميشود و كارهايي انجام ميدهد كه ثمرهاي جز آتش خشم الهي ندارند؛ اما اگر سطح ايمان آدمي بالا رفت، خداوند نيز زمينه مشاهدات حضوري را براي او فراهم ميكند و انسان مؤمن با دل سپردن به اين عنايات الهي، ديگر در اين عالم خريدار هيچ سخني جز سخن خدا نخواهد بود و گوش جان به فرامين خداوند خواهد سپرد. اولياي خدا بسته به مرتبه ایمانشان آرام آرام همهچيز را ميبينند. اينكه پيامبر (ص) يا اهل بيت (عليهم السلام) گاهي در مسألهاي مثل ايمان آوردن ما چنان پافشاري ميكنند كه مخاطب آيه شريفه «فلعلّك باخِعٌ نفسك» قرار ميگيرند، به اين دليل است كه ثمره بيايماني را با چشم خویش ميبينند؛ اما هر چه اندرز میدهند ما توجه چندانی به آن نشان نمیدهيم. يكي از ثمرات مشاهدات حضوري، عصمت از خطاست. به اين معنا كه شخص نه تنها هيچ خطايي مرتكب نميشود بلكه به سمت گناه هم نميرود تا با مشكل فرار از گناه روبهرو شود. اينگونه است كه حضرتامير(ع) ميفرمايند: «اگر همه اقاليم هفتگانه را به من بدهند، براي اينكه پوست جويي را از دهان مورچهاي بگيرم، این کار را نخواهم كرد». بهراستي چرا؟ زيرا شخصي مانند اميرالمؤمنين (ع) زشتي اين كار را ميبيند؛ بنابراين هيچگاه خود را به اين زشتي آلوده نميكند. يكي از نشانههاي مهم ايمان، ترس از خدا، اميد به او و شكر نعمتهاي اوست. انسان بايد همواره نعمتهاي خدا را در نظر داشته و سپاسگزار او باشد.
ثبت دیدگاه