پژوهشی در خصوص رساله الولایه علامه طباطبایی (قاسمی)

نکته برداری از هفت جلسه کلاس رساله اولایه  استاد حلواییان

جامعه ای که عرفان نداشته باشد کالبد بدون روح است ودر این مسیر توحید حیات جان آدمی است .

آیه یعنی نشانه ونشانه کارش نشان دادن است پس هر آیه ای از قرآن آینه ای است که  خداوند آفریده است .

خداوند آینه جمال است .

عشق ،تکامل یافته عقل شکوفاست .

خداوند در قرآن می فرماید عبادی ،ومادر رکوع وسجود نماز میخوانیم سبحان ربی ، خداوند تبارک وتعالی

می فرماید : بنده من وما می گوییم خدای من .

فرق بین مدهوش وبی هوش چیست ؟

بالای سر بیهوش طبیب می برند وبالای سر مدهوش طبیب می برند .

یکی از ویژگیهای ازدواج از زوجیت به وحدانیت رسیدن است .

ذکر توحید سه قسم است :

۱-ذکر توحید ذاتی : یا هو یا من لا هو الا هو

۲-ذکر توحید افعالی : لا حول ولا قوه الا بالله

۳-ذکر توحید صفاتی : لا اله الا الله 

مهمترین وظیفه سالک این است که مانع سلوکش را بشناسد ودر این راه نیاز به استاد دارد واستاد پیدا کردنی نیست بلکه پیداشدنی است .

شغل انسان در نظام هستی تماشاچی بودن است ،مابه فلک می رویم ودر حال سیر وسلوک هستیم وما به خدای

ندیدنی ،ترسیدنی ،حس نکردنی اعتقاد نداریم .

آیا خدوند تعالی ترسیدنی است در حالی که مقام ربوبیت خداوند ترسیدنی نیست . از شیطان باید ترسید در حالی که خداوند تعالی  در قرآن فرموده کید شیطان ضعیف است . ما باید از نفسمان بترسیم از خودمان بترسیم وپاسبان حرم خودمان باشیم .

از دیدگاه امیرالمؤمنین (ع) برای سالک ۱۰ منزل می باشد :

۱-وقتی می چشد مست می شود .

۲-وقتی مست می شود به طرب می آید .

۳-وقتی به طرب می آید پاک می شود .

۴-وقتی پاک می شود ذوب می شود .

۵- وقتی ذوب می شود خالص می شود .

۶-وقتی خالص می شود طلبه می شود .

۷-وقتی طلبه می شود می یابد .

۸-وقتی می یابد (خدارا) وصل می شود .

۹-وقتی که وصل می شود متصل می شود .

۱۰- وقتی که متصل شد ،دیگر عاشق وحبیب یکی می شود .  اتصال یکی شدن است .

چشم دل باید باز باشد تا چشم سر اطراف را ببیند .

تربیت حضرت سیدالشهدا گذرنامه عبور به عالم معناست .

سالک الی الله به جز شیرینی در راه خدا نمی چشد .

سالک باید از ظاهر دین به باطن دین سفر کند .

عشق به بهشت برای انسان موحد پسندیده نمی باشد ودر راه بدست آوردن بهشت در واقع از دست دادن بهشت است .

مقام حضرت آدم خلیفه اللهی بود وحضرت آدم (ع) از شیعیان حضرت علی (ع) است .

حضرت آدم را ابتدا در بهشت قراردادند تا راهشان را به اختیار خودشان انتخاب کنند سپس ایشان خودشان راهشان را انتخاب کردند . شجره طیبه که حضرت آدم (ع) از آن منع شدند در واقع ولایت اهل بیت (ع) وأئمه بود که حضرت آدم این ولایت را به بهشت ترجیح دادند وانتخاب کردند . حضرت آدم حریص بودند اما حرص به توحید بود .

ملاصدرا در مورد حضرت آدم نهی را به سه شکل معنی وتفسیرمی کند :

۱-نهی تحریمی   2- نهی ارشادی         3- نهی تحریصی

اکثر مفسران در مورد حضرت آدم نهی ارشادی را به کار می برند ولی ملاصدرا معتقداست در مورد شجره طیبه حضرت آدم از طرف خداوند تعالی نهی تحریصی شدند یعنی نهیی که در واقع هدایت می شوند که نزدیک شجره طیبه شوند . در اینجا وقتی خداوند تعالی میفرمایند نخور یعنی بخور .

شجره ولایت عیوب  را آشکار میکند .

توجه به باطن دین مقدمه ولی الله بودن است .

خداوند تبارک وتعالی امانی داشتند که به جز انسان کسی قبول نکرد یعنی آسمانها وزمین وکوهها امانت الهی را نپذیرفتند وانسان این امانت الهی که ولایت حضرت علی (ع) بود را پذیرفت .

ولایت حضرت علی (ع) سر نظام هستی است . حضرت علی (ع) می فرمایند : من همراه همه انبیاءبودم وبا حضرت محمد (ص) آشکار شدم .

حضرت آدم (ع) بهشت برین را از دست داد تا در کنار حضرت علی (ع) باشد ودر روی زمین قرار بگیرد .

امام خمینی (ره) میفرمایند : عارفان رخ تو جمله ظلومند وجهول

این ظلومی وجهولی سرو سودای من است

حضرت امام معتقدند آیه ۷۲ سوره احزاب مدح انسان می کنند . وحضرت آدم لیاقت قبولی امانت الهی را داشت .

در ره منزل لیلی که خطرهاست درآن               شرط اول قدم آن است که مجنون باشی