بنام هستی بخش مطلق
تکلیف درس معرفت نفس
استاد سید علی طباطبائی
دانش پژوه ترم ۳ اعظم باقری
موضوع مبحث ،علم النفس است و به تعبیری معرفت النفس و در معنی اصطلاحی انسان شناسی یا خود شناسی و به زبان فارسی اصیل بمعنی روانشناسی است. روانشناسی دنیای غرب غیر از معرفت نفسی است که در دنیای شرق مطرح است. بعضا با معرفت نفس کاری ندارند.در روانشناسی دنیای غرب عمده درپدیده های نفس در تطورات نفس ومانند آن بحث می کنند. و بعضا آن روانشناسی را بی نیاز از نفس شناسی نمی دانند. می گویند تا نفس شناخته نشود، اطوار او، قیافه های گوناگون او ،رفتار او شناخته نمیشود . پس علم النفس در این مبحث همان معرفت نفس است. همان خودشناسی است. همان انسان شناسی است. انسان خودش را یعنی نفس خودش را بشناسد. اهمیت معرفت نفس در چیست؟ در ابتدا یک امر ضروری است. انسان هوشیار درپی شناختن خویش است.
در کتاب درر امام علی(ع) کلمات فراوانی درباره اهمیت معرفت نفس مطرح فرمودند یکی از آن کلمات نورانی اینست که می فرماید معرفت نفس انفع المعارف. زیرا نور علم ومعارف آنگاه در جان انسان می تابد که انسان بتواند ظرف علم را در درون خویش مهیا کند . جان انسان ظرف علم است. اگر این جان مهیا نبود برای ظرف علم، یقینا آن علم در جان انسان نمی تابد.تا انسان درون خودش را مهیا برای افاضه علم نکند علوم و معارف به جان او افاضه نمی شود واین در پرتومعرفت نفس و خودشناسی حاصل می شود. تا انسان خود را نشناسد، نمی تواند ونمی داند که شرط اصلی افاضه علوم مسانخ با مجردات عالم است. وقتی به برکت معرفت نفس خود را شناخت، فهمیدکه انسان موجودی است مجرد ووجان و حقیقت انسان از دیار مطلقات و مرسلات است وقتی خورا شناخت به برکت معرفت نفس و شرایط افاضه علوم را در خود مهیا ساخت ،می تواند علوم فراوانی را دریافت کند لذا معرفت نفس مقدمه همه معارف و با منفعت ترین آنها خواهد بود.علم از طرف معلم حقیقی افاضه میشود وخدا معلم حقیقی است.تعلق با تعقل جمع نمی شود. تا زمانیکه علاقه هایی برای اوتثبیت شده جان اسیر است و جان اسیر ظرف علم الهی نخواهد شد. کلمه دیگر، من عرف نفسه فقد عرف ربه
انسان شناسی باید صورت بگیرد و شعبه اول این است که ، انسان از آنجهت که انسان است باید شناخته شود.. که معرفت نفس علمی است.علم النفس علمی است. باید کتابهایی که در این زمینه نوشته شده بخواند. از جمله اندیشمندانی که در باره انسان و شناخت انسان کار کرده اند، ابن سینا ست. براساس حکمت مشاء زحمت کشیده است. نفر دوم مرحوم صدرا است. سفر نفس اسفار مباحثی از نفس را مطرح کرده است. براساس حکمت متعالی و حرکت جوهری نوشته است. اعتقاد دارد نفس بر اساس حرکت جوهری جسمانیة الحدوث است. واین نفس که جسمانیة الحدوث است به برکت حرکت جوهری گذشته ازآن تشکیک در وجود ،اشتداد هم مطرح است این اشتداد وجودی که به برکت حرکت جوهری بوجود می آیداین نفس مادی را که جسمانیه الحدوث است به روحانیة البقا می رسد این ماده مجرد می شود. بعد از مولا صدرا، از جمله شاگردان او که بیش از دیگران زحمت کشیدند استاد حسن زاده عاملی است. بیش از ۹۰ ادله برای تجرد نفس بیان نمودند.
شناخت بدن وآناتومی برای موحد بسبار خوب است. و شناخت اینها ضروری است. از حیث روح وروان هم باید خودشناسی کنیم. آیا سلطان وجود او عقل است یا وهم؟ انسان از آنجهت که انسان است سلطان وجود او عقل است. سلطان وجودی حیوان وهم است. کتاب وجودی خود را ورق بزنیم. و علم النفس عملی است. قوای وجودی و آثار وجودی خودش را بررسی کند انسان در درون خودش برود و خودش را بشناسد. رذائل وجودی خودش را بشناسد.
ثبت دیدگاه