حدیث روز
امام علی (علیه السلام) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

پنج شنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۳ 20 جماد أول 1446 Thursday, 21 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 469 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 11 تعداد دیدگاهها : 2×
عوامل مؤثر در افزایش وجدان کاری
۲۵ مهر ۱۴۰۰ - ۱۹:۴۳
شناسه : 1471
22

نشانه‌های انسان با وجدان براى محک‌زدن و سنجش فعاليت وجدان، بايد دنبال نشانه‌ها و آثار آن بگرديم ازجمله: ۱٫ پشتيبانى از وجدان‌ انسان‌هاى با وجدان همواره تلاش می‌كنند تا وجدان در همه جا حاكم گردد و بى‌وجدانى نابود شود؛ اين كسان، همواره به ديگران سفارش می‌كنند كه نگاهبان وجدان خويش باشند و از آن اطاعت […]

ارسال توسط : نویسنده : حسین جماعتی
پ
پ

نشانه‌های انسان با وجدان

براى محک‌زدن و سنجش فعاليت وجدان، بايد دنبال نشانه‌ها و آثار آن بگرديم ازجمله:

۱٫ پشتيبانى از وجدان‌

انسان‌هاى با وجدان همواره تلاش می‌كنند تا وجدان در همه جا حاكم گردد و بى‌وجدانى نابود شود؛ اين كسان، همواره به ديگران سفارش می‌كنند كه نگاهبان وجدان خويش باشند و از آن اطاعت كنند. مردى به نام «وابِصَه» خدمت رسول خدا  صلی الله علیه و آله  رسيد و قصد داشت درباره «بر و تقوا» – كه در آيه ۲ سوره مائده آمده است- پرسش كند، اما پيش از طرح پرسش، رسول خدا  صلی الله علیه و آله  فرمود: «اى وابصه! آمده‌اى كه از بر و تقوا و اثم و عدوان پرسش كنى؟» وابصه گفت: آرى. پيامبر  صلی الله علیه و آله  دست بر سينه او زد و فرمود: «وابصه، اين پرسش را از قلب خودت بپرس؛ دل تو نيكى و بدى را خوب می‌شناسد» (مجلسی، ۱۴۰۳: ۱۸، ۱۱۸). سخن رسول خدا  صلی الله علیه و آله  برگرفته از اين آيه شريفه قرآن است كه می‌فرمايد: «وَ نَفْسٍ وَ ما سَويها فَالْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْويها؛ سوگند به نفس و آنكه او را منظم ساخت و بدى و خوبى را به او الهام كرد» (شمس: ۷ – ۸).

۲٫ ترجيح حق بر باطل‌

وجدان‌هاى پاک و سالم، همواره حق‌ياب و حق‌گويند و هرگز به‌سوى ياوه نمی‌گرايند و خود را به خيانت نمی‌آلايند. به تعبير امير مؤمنان  علیه السلام: «آنكه يک [وجدان] نهى‌كننده خودى داشته باشد، از سوى خدا نيز نگاهبانى خواهد داشت» (تمیمی‌آمدی، ۱۴۱۰: ۶۴۹) و اين نگاهبان الهى همراه آن بازدارنده خودى، او را از هرگونه گرايش و عمل هرزه‌اى حفظ كرده، راهنماى او به‌سوى حق و حقيقت خواهد بود.

۳٫ ستايش و سرزنش‌

وجدان، داور دلسوزى است كه پس از حكم نيز آدمى را رها نمی‌كند؛ اگر راه درستى را پيموده و به سودش حكم شده باشد، او را به تكرار و تداوم آن عمل نيک، تشويق و ترغيب می‌كند، اما اگر كسى در محكمه وجدان، محكوم شود، در معرض سرزنش و توبيخ مكرر او قرار می‌گيرد و پيوسته تهديد می‌شود. و راز آنكه بسيارى از جنايتكاران پس از ارتكاب جنايت، دچار، اختلال روانى و جنون می‌گردند، همین است تا آنجا كه يا خود را به پليس معرفى می‌كنند و يا خودكشى می‌کنند.

۴٫ رشد و شکوفایی شخصيت‌

پای‌بندى به داورى وجدان، پيمودن مسير تكامل است و افرادى كه چنين باشند، در بستر كمال قرار می‌گيرند و شخصيت آنها در سايه اطاعت از وجدان، رشد و شكوفايى می‌يابد. مرحوم علامه جعفرى، ضمن بحث مستدلى درباره وجدان، می‌نويسد: «نه ثروت، نه مقام، نه نسب، نه زور بازو و نه كيفيت اجتماعى كه فرد در آنجا زندگى می‌كند و نه علم و نه جمال، نمی‌توانند عامل شخصيت انسانى بوده باشند … عامل رشد، شكفتگى و شخصيت، منحصر به وجدان خواهد بود» (جعفری: ۱۷۱ – ۱۷۲).

۵٫ محكم‌كارى‌

انسان‌هاى با وجدان، در عرصه كار و فعاليت، تمام توش و توان خويش را به‌كار می‌گيرند تا بهترين نتيجه مطلوب را به‌دست آورند و هيچ‌گاه كار را به حال خود رها نمی‌کنند، آن‌را به بهترين شكل انجام می‌دهند، دلسوزانه انجام وظيفه می‌كنند و در همه وظایف اجتماعى، دقت و استحكام و جديت را مد نظر دارند.

وجدان کاری در فعالیت‌های اجتماعی

داشتن وجدان کاری به فعالیت‌های اجتماعی ارزش و اعتبار می‌بخشد و کسانی‌که همواره در زندگی کاهلی و کم‌کاری می‌کنند، آسیب‌های جبران‌ناپذیری به‌خود و اجتماع وارد می‌کنند. از بُعد فردی لقمه‌های خود را به حرام می‌آلایند و از بُعد اجتماعی چرخه کار جمعی را از حرکت می‌اندازند. در سیره امامان معصوم  علیهم السلام  توصیه‌های بسیاری برای اصلاح، به این‌گونه افراد وارد شده است، آنجا که حضرت علی  علیه السلام به خیاطی که کم‌کاری می‌کرد، فرمود: «ای خیاط، مادرت به عزایت بنشیند! نخ‌ها را سفت و محکم کن، درزها را کوچک بگیر، کوک‌ها را نزدیک به هم بزن، زیرا من از پیامبر خدا شنیدم که فرمود: خداوند در روز واپسین، خیاط خیانت پیشه را در حالی محشور می‌کند که لباسی که خود آن را دوخته و در آن خیانت روا داشته، بر تن کرده است. اضافه‌های پارچه را برندارید؛ زیرا حق صاحب لباس است و دست‌ها به آن آلوده می‌گردد که باعث مجازات الهی خواهد شد» (أبی‌فراس، ۱۴۱۰: ‌۱، ۴۲).

امام سجاد  علیه السلام در مورد وجدان کاری در تعلیم و تربیت می‌فرماید: «اگر مردم را به‌خوبی و درستی آموزش دهی و با آنان به خشونت رفتار نکنی و آنها را به ستوه نیاوری، خداوند از فضل و بخشش خود تو را برکت می‌دهد» (صدوق، ۱۴۱۳: ‌۲، ۶۲۱).

عوامل افزایش وجدان کاری

نظارت و بازرسی دقیق فعالیت‌های افراد، از عوامل کارساز در تقویت وجدان کاری کارگران، کارمندان جامعه و نیز کارگزاران دولت اسلامی است. حضرت علی  علیه السلام در اثر نظارت بر افزایش وجدان کاری به مالک اشتر می‌فرماید: «در کارهای کارگزاران، کاوش و به امور آنان رسیدگی کن و بازرس‌های درست‌کار و وفادار بر آنان بگمار؛ زیرا بازرسی مخفی تو از کارهای آنها، موجب می‌شود که ایشان امانت‌داری را پیشه خود سازند و با مردم به رفق و نرمی رفتار کنند» (نهج‌البلاغه، ۱۴۱۴، نامه ۵۳: ۴۳۵).

ایشان فراهم‌سازی نیازهای معیشتی کارگزاران را، از راه‌های اساسی رسیدگی به مردم و خدمت شایسته به آنان می‌داند، آنجا که فرموده است: «ارزاق و حقوق کارگزاران را فراوان ده که این‌کار، آنان را به اصلاح خودشان توانا می‌کند و همچنین آنها را از [طمع] و دست درازی به اموالی که در اختیارشان است، بی‌نیاز می‌گرداند و نیز این‌کار بر آنان حجت و دلیل است [که] اگر فرمانت را به‌کار نبستند و یا در امانت تو خیانت ورزیدند [و تو آنها را مواخذه کردی] بهانه‌ای نداشته باشند» (همان).

پیش از سپردن کارها به کارگزاران باید از دیانت، راستی و درستی آنان اطمینان داشت و آنها را آزمایش کرد، بر اساس این امام علی  علیه السلام می‌فرماید: «در کارهای کارگزارانت با دقت نگاه کن، پس از آنکه آنان را آزمایش و تجربه کردی، به کار وادار» (همان). همچنین برای اینکه ریشه ناراستی خشکانده شود و از دیگر سوی به کارگزاران صالح ارج نهاده شود، طرح تشویق نیکوکاران و تنبیه بدکاران را بیان می‌کند و می‌فرماید: «نباید نیکوکار و بدکار نزد تو جایگاهی [یکسان] داشته باشند؛ زیرا این‌کار، نیکوکاران را در نیکی و درست‌کاری بی‌رغبت می‌کند و بدکاران را به بدکاری وا می‌دارد. بنابراین، هرکدام از آنها را نسبت به کاری که انجام داده است، جزا بده» (همان: ۴۳۰ – ۴۳۱). بنابراین، فراهم‌کردن نیازهای معیشتی کارگزاران و واگذاری کارها به صالحان و درست‌کاران و به‌کارگیری نظام تشویق و تنبیه، از عوامل اثرگذار بر افزایش وجدان کاری است.

عوامل بی‌وجدانى‌

بيشتر انسان‌ها، با وجدان خويش سر ناسازگارى دارند، گويى موظف شده‌اند كه از داورى وجدان سرپيچى كنند و يا گمان می‌برند كه مخالفت با وجدان سعادت آنها را تأمين می‌كند! برای نمونه، در حيطه مديريت كم‌كارى، چاپلوسى، حسادت، حق‌كشى، بی‌قانونى، تقديم رابطه بر ضابطه، ستم به فرودستان، جفاى به فرادستان، افشاى اسرار سازمان، تسامح و سهل‌انگارى و هرگونه خلاف ديگر، مخالف با هر وجدان آگاهى است و نبايد به وقوع بپيوندد، اما چرا برخى انسان‌ها پا روى وجدان خويش می‌گذارند؟ چرا در برخى ديگر، وجدان در حد نابودى قرار می‌گيرد و يا دستورات وجدان وارونه انجام می‌پذيرد؟

عوامل گوناگونى، در شرايط متفاوت و افراد مختلف سبب تضعيف، انزوا و وارونه شدن وجدان کاری می‌گردند كه برخى از آنها را به اختصار توضيح می‌دهيم:

الف. ضعف ايمان‌

ايمان به‌خدا و معاد، پشتوانه محكمى براى حقايق عالم، ازجمله وجدان کاری به‌حساب می‌آيد و آنان كه چنين پشتوانه‌اى را از دست بدهند، به‌قطع وجدان خود را بی‌ياور و آن‌را آسيب‌پذير می‌کنند. تاريخ گواه است كه انسان‌هاى متدين، بيشتر پای‌بند وجدان هستند تا بی‌دينان و سست ايمان‌ها. ستم و جنايتى كه از جبهه كفر و الحاد اعمال شده، روى تاريخ را سياه كرده است و هرگز با تخلفات و گناهان دينداران قابل مقايسه نيست. قرآن‌مجيد اين حقيقت را چنين بازگو می‌كند: «وَ لاتَكُونُوا كَالذينَ نَسُوا اللهَ فَانْساهُمْ انْفُسَهُمْ اولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ؛‌ مانند كسانى نباشيد كه خدا را فراموش كردند و خدا نيز خودشان را از يادشان برد؛ آنها فاسقانند» (حشر:‌ ۱۹). روشن است كه اين خودفراموشى، بی‌شخصيتى و بی‌وجدانى در انجام کارها بر اثر بی‌ايمانى پديد می‌آيد.

ب. هواپرستى‌

هواوهوس نيز در مقابل وجدان قرار دارد و هركس از خواسته‌هاى نفسانى پيروى كند، ناچار بايد وجدانش را در انجام وظایف و کارها زير پا بگذارد. امام على  علیه السلام می‌فرمايد: «پيروى از خواهش نفسانى، عقل را تباه می‌کند» (تمیمی‌آمدی، ۱۴۱۰: ۴۳۴). وجدان انسان هواپرست از كار افتاده و او به چيزى جز شهوت، شكم و منافع مادى و زودگذر در مسئولیت‌ها و فعالیت‌های کوچک و بزرگ اجتماعی نمی‌انديشد.

ج. رياست‌طلبى‌

خصلت نكوهيده رياست‌طلبى نيز از عوامل مهم بی‌وجدانى در فعالیت‌های اجتماعی است و كسى كه به‌ اين بيمارى مبتلا گردد، براى نيل به جاه و مقام، به آسانى وجدانش را زير پا می‌گذارد. بسيارى از زد و بندهاى سياسى، جنگ و غارت‌ها، كشتار بی‌گناهان، انهدام شهرها و كشورها و … كه بدترين نوع بی‌وجدانى است، پيامد شوم رياست‌طلبى است. همچنين، خوى رياست‌طلبى سبب خانه‌نشينى، اخراج، تبعيد، زندانى و كشتار مديران لايق و رهبران شايسته در طول تاريخ شده است. برای نمونه؛ هارون الرشيد- خليفه عباسى- در سخنان خصوصى خود به فرزندش – مأمون – می‌گويد: حق حكومت و خلافت از آنِ ‌حضرت موسى بن جعفر  علیهم السلام  است؛ اما من هرگز از آن، كناره‌گيرى نمی‌كنم و تو را نيز می‌کشم كه فرزندم هستى، اگر سر ناسازگارى داشته باشى!» (مجلسی، ۱۴۰۳: ۴۸، ۱۳۱).

د. ثروت‌اندوزى‌

اين خوى شيطانى نيز با وجدان آدمى سر ستيز دارد و او را وادار می‌كند تا در راه جمع ثروت، بسيارى از فرامين وجدان را زير پا بگذارد؛ حرام‌خوارى، احتكار، سرقت، رشوه، گران‌فروشى، ايجاد بازار سياه، زدوبندهاى اقتصادى، دروغ و تزوير در دادوستد، بی‌توجهى به مستمندان و گرسنگان و … كه هر روز و هر ساعت به‌دليل كسب سود بيشتر، در جامعه تكرار می‌شوند، از آثار زير پا گذاشتن وجدان است.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.