حدیث روز
امام علی (علیه السلام) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

پنج شنبه, ۱ آذر , ۱۴۰۳ 20 جماد أول 1446 Thursday, 21 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 469 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 11 تعداد دیدگاهها : 2×
عوامل عزت و ذلت
۱۸ آبان ۱۴۰۰ - ۲۰:۳۱
شناسه : 1691
12

امیرالمؤمنین علی(ع) در خطبه قاصعه می‏فرماید: درباره احوال گذشتگان بیندیشید و ببینید چه چیزهایی موجب ترقی و سعادت و چه چیزهایی موجب سقوط آنها بوده است؛ سپس در بین اقوام مؤمن، فرزندان اسحاق، یعقوب و اسماعیل را نام می‏برد و دوستی، صمیمیت و اتحاد را عامل عزت و شرافت آنها، و اختلاف، تشتّت و پراكندگی […]

ارسال توسط : نویسنده : علامه مصباح یزدی ره منبع : پایگاه اطلاع رسانی آثار علامه مصباح ره
پ
پ

امیرالمؤمنین علی(ع) در خطبه قاصعه می‏فرماید: درباره احوال گذشتگان بیندیشید و ببینید چه چیزهایی موجب ترقی و سعادت و چه چیزهایی موجب سقوط آنها بوده است؛ سپس در بین اقوام مؤمن، فرزندان اسحاق، یعقوب و اسماعیل را نام می‏برد و دوستی، صمیمیت و اتحاد را عامل عزت و شرافت آنها، و اختلاف، تشتّت و پراكندگی را كه از خودبزرگ‌بینی و تكبر نشأت می‏گیرد، به عنوان عامل ذلت و بدبختی آنان معرفی می‏نماید؛ زیرا انسان متكبر می‏خواهد دیگران ضعیف باشند تا خود، از همه بزرگ‏تر باشد! به همین جهت دیگران هم با او دشمنی می‏كنند. كم‏كم این اختلافات گسترش پیدا می‏كند و جامعه را فرا می‏گیرد و چنین جامعه‏ای روی سعادت نخواهد دید. از این رو حضرت می‏فرماید: «فَاعْتَبِرُوا بِحَالِ وُلدِ إِسْمَاعِیلَ وَ بَنِی‌إِسْحَاقَ وَ بَنِی‌إِسْرَائِیلَ»۱؛ درباره فرزندان اسماعیل، فرزندان اسحاق و فرزندان اسرائیل بیندیشید و از حال آنان عبرت بگیرید. زیرا آنچه درباره دیگران گذشته، درباره شما هم ممكن است اتفاق بیفتد. چنان كه از پیغمبر اكرم(ص) نقل شده كه حضرت فرمودند: هر چه بر بنی‌اسرائیل گذشته، بر شما هم خواهد گذشت؛ حتی اگر آنها وارد لانه سوسماری شده باشند، شما هم داخل خواهید شد! تا این حد رفتار گروه‌ها و جوامع شبیه به هم است.
«فَمَا أَشَدَّ اعْتِدَالَ الْأَحْوَالِ وَ أَقْرَبَ اشْتِبَاهَ الْأَمْثَالِ»؛ چه قدر حالات ملت‏ها با هم یكسان و در صفات و رفتار شبیه یكدیگرند. بنابراین، از این شباهت‏ها به خوبی می‏توان برای عبرت گرفتن استفاده كرد. سپس حضرت چگونگی عبرت گرفتن را توضیح می‏دهد و می‏فرماید: «تَأَمَّلُوا أَمْرَهُمْ»؛ درباره كار آن‏ها تأمل و دقت كنید،؛ «فِی حَالِ تَشَتُّتِهِمْ وَ تَفَرُّقِهِمْ»؛ ببینید وقتی كه پراكنده بودند و با هم اختلاف و تشتت داشتند، طعمه‏ای در دست پادشاهان ایران و روم بودند. «لَیَالِیَ كَانَتِ الْأَكَاسِرَةُ وَ الْقَیَاصِرَةُ أَرْبَاباً لَهُمْ»؛ روزگار تیره‌ای چون شب كه در آن پادشاهان ایران و روم ارباب و صاحب اختیار آن‌ها، بر ایشان مسلط بودند، و به زبان امروز، استعمارشان كرده بودند و آن‏ها را از سرزمین‏های سبز و خرم و كنار رودخانه‏های پر آب بیرون كرده، دور نمودند و به بیابانهای خشك و بی‌آب و علفی كه زندگی در آن‌جا سخت و دشوار بود، تبعید كردند. «فَتَرَكُوهُمْ عَالَةً مَسَاكِینَ إِخْوَانَ دَبَرٍ وَ وَبَرٍ»؛ و آن‏ها را به صورت انگل‌هایی که عیال، سربار دیگران، مسكین، گدا و بدبخت بودند، رها كردند و كارشان به جایی كشید كه به استفاده از فضولات شتران پرداختند و بعضی‏؛ از ایشان آن قدر فقیر شده بودند كه گفته شده در قحط‌سالی مو و كرك شتر را برای تغذیه با خون مخلوط می‏كردند و می‏خوردند. «أَذَلَّ الْأُمَمِ دَاراً وَ أَجْدَبَهُمْ قَرَاراً»؛ و خانه‌هایشان پست‏ترین خانه‏ها و سرزمین آنها خشك‏ترین سرزمین‏ها بود. البته این‏ها جزای اعمال بد ایشان بود كه خدای متعال برایشان مقدر فرموده بود و به مجازات ظلم‏ها و جنایت‏هایی كه كرده بودند، می‏بایست به این ذلت مبتلا شوند.؛ «وَ ضُرِبَتْ عَلَیْهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْكَنَةُ وَ باؤُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ‏»۲. بنی‌اسرائیل به قدری بدبخت شدند كه هیچ پناهگاهی برایشان باقی نماند و جایی كه سایه عزت بر سر آن‏ها بیفكند و از این ذلت نجاتشان بدهد، پیدا نمی‏كردند. «فَالْأَحْوَالُ مُضْطَرِبَةٌ وَ الْأَیْدِی مُخْتَلِفَةٌ وَ الْكَثْرَةُ مُتَفَرِّقَةٌ فِی بَلَاءِ أَزْلٍ وَ أَطْبَاقِ جَهْلٍ»؛ به پراكندگی و اختلاف مبتلا شدند؛ دست‏هایشان از هم جدا بود و هر كسی برای خودش كار می‏كرد و به كمك دیگری نمی‏شتافت؛ جمعیت كثیر آنها متفرق و پراكنده شده بود. در بلای سختی فرو رفته بودند و جهل آنها را احاطه كرده بود؛ «مِنْ بَنَاتٍ مَوْءُودَةٍ»؛ تا آن جا كه دخترانشان را زنده به گور می‏كردند. اعراب دو علت برای این كار زشت ذكر كرده‏اند: یكی قحطی و تنگدستی، كه در آیات قرآن هم به آن اشاره شده، «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْیَةَ إِمْلاقٍ‏».۳؛ دلیل دیگری كه نقل شده تعصب بیجای آنان نسبت به زنان در جنگ‌ها بود: در بین عربها جنگ امری عادی بود و در این جنگ‌ها مردها كشته می‏شدند و دخترها و زنان اسیر می‏شدند و اسارت آنها موجب سرشکستگی خانواده‌شان بود.
ذلت و پستی فرزندان ابراهیم و اسماعیل که بنیان‌گذاران خانه توحید بودند، به جایی رسید كه خانه خدا را به بت‌خانه تبدیل كردند و مروج شرك شدند. «وَ أَصْنَامٍ مَعْبُودَةٍ وَ أَرْحَامٍ مَقْطُوعَةٍ». یكی از گرایش‌های فطری همه انسان‌ها علاقه به افراد خانواده و خویشان نزدیك است. ولی كار فرزندان ابراهیم به جایی رسید كه قطع رحم كردند که این امر هم از كبر ریشه می‏گیرد. وقتی انسان خودش را بزرگتر می‏بیند، حتی نسبت به فرزند، پدر و مادر و بستگانش هم بزرگی می‌فروشد. «وَ غَارَاتٍ مشنونة». جنگ، خونریزی و غارتگری نیز بین آن‏ها شایع شد. به خاطر گسترش این مفاسد حضرت امر(ع) فرمود: «تآَمَّلُوا أَمْرَهُمْ فِی حَالِ تَشَتُّتِهِمْ وَ تَفَرُّقِهِمْ».
چنین مردمی به بركت یك عامل وحدت‌بخش و محبت‌آفرین با یک‌دیگر دوست شدند و وحدت پیدا كردند و همه بدبختی‏ها و ذلت‏هایشان به عزت تبدیل شد. «فَانْظُرُوا إِلَی مَوَاقِعِ نِعَمِ اللَّهِ عَلَیْهِمْ حِینَ بَعَثَ إِلَیْهِمْ رَسُولًا»؛ خدا نعمتش را بر آن‏ها ارزانی داشت و پیامبری در بینشان مبعوث كرد و به بركت او بین آنان محبت و الفت برقرار نمود.
قرآن نعمت تألیف قلوب را این گونه به رسول اكرم‏(ص) و مسلمانان یاد آور می‏شود: «لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ما أَلَّفْتَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ»؛۴؛ اگر تمام نعمت‌ها و ثروت‏های زمین را صرف می‏كردی، نمی‏توانستی در دل‏های مردم چنین الفتی برقرار كنی. البته به پیغمبر(ص) می‏فرماید، تا ما اهمیت این نعمت را درك كنیم و بدانیم همین الفت ضعیفی كه بین ما وجود دارد، چه قدر ارزش دارد. «فعقد بِمِلَّتِهِ طَاعَتَهُمْ وَ جَمَعَ عَلَی دَعْوَتِهِ أُلْفَتَهُمْ». رسول الله(‏ص) به واسطه دین و آئینی كه به آن‏ها عرضه داشت، بینشان الفت و وحدت برقرار كرد و آن تفرقه و تشتّت در سایه اسلام و ایمان به الفت و محبت تبدیل شد. «كَیْفَ نَشَرَتِ النِّعْمَةُ عَلَیْهِمْ جَنَاحَ كَرَامَتِهَا»؛ ببینید چگونه نعمت، بال ارجمندی را بر آن‏ها گستراند. امیر مؤمنان(ع) می‏فرماید: نعمت آثاری دارد و از آن كرامت، ارزش، قدر و منزلت ناشی می‏شود. قدر و منزلتی كه از نعمت پدید می‏آید، به منزله بالی است كه بر سر مردم می‏گستراند؛ یعنی در سایه نعمت الهی به كرامت و عزّت رسیدند. «وَ أَسَالَتْ لَهُمْ جَدَاوِلَ نَعِیمِهَا»؛ جویبارهای نعمت از این سرچشمه به سوی آنها جاری شد. «وَ الْتَفَّتِ الْمِلَّةُ بِهِمْ فِی عَوَائِدِ بَرَكَتِهَا»؛ و ملت و آئین اسلام و توحید آن‏ها را در بركت خود فرا گرفت و بر آن‏ها احاطه پیدا كرد. «فَأَصْبَحُوا فِی نِعْمَتِهَا غَرِقِینَ وَ فِی خُضْرَةِ عَیْشِهَا فَكِهِینَ». همان مردمی كه با آن سختی در بیابان‏ها زندگی می‏كردند، در سایه عزت اسلامی در نعمت غرق شدند و در زندگی خرم و با طراوت به شادی و نشاط پرداختند. «وَ آوَتْهُمُ الْحَالُ إِلَی كَنَفِ عِزٍّ غَالِبٍ»؛ و در پناه عزّتی فراگیر پناه گرفتند. وقتی خدا در سایه وحدت و الفت آن‏ها را به عزّت رساند، همه جا برای آنها مأوا شد. «وَ تَعَطَّفَتِ الْأُمُورُ عَلَیْهِمْ فِی ذُرَی مُلْكٍ ثَابِتٍ»؛ و كارها به سوی آن‏ها میل پیدا كرد؛ یعنی خواسته‌هایشان به آن‏ها رو آورد. «فَهُمْ حُكَّامٌ عَلَی الْعَالَمِینَ»؛ همان‏هایی كه برده و ذلیل دیگران بودند، حاكم بر دیگران شدند. «وَ مُلُوكٌ فِی أَطْرَافِ الْأَرَضِینَ»؛ و سلاطین روی زمین گردیدند. «یَمْلِكُونَ الْأُمُورَ عَلَی مَنْ كَانَ یَمْلِكُهَا عَلَیْهِمْ»؛ و مالك سرنوشت كسانی شدند كه روزگاری مالك این‏ها بودند و در سایه اسلام به عزتی رسیدند كه سلاطین ایران و روم در مقابل آن‏ها خاضع شدند. «وَ یُمْضُونَ الْأَحْكَامَ فِیمَنْ كَانَ یُمْضِیهَا فِیهِمْ»؛ و بر كسانی حكمرانی كردند كه قبلاً خود، مجری دستورات آن‏ها بودند. «لَا تُغْمَزُ لَهُمْ قَنَاةٌ وَ لَا تُقْرَعُ لَهُمْ صَفَاةٌ»؛ آن‌قدر قدرتمند و مجهز شدند كه هرگز در جنگ درنمی‏ماندند و همیشه سلاحشان كارگر می‏افتاد. بعد می‏فرماید اگر بار دیگر نعمت وحدت و الفت را از دست بدهند، باز هم گرفتار آن بدبختی‏ها خواهند شد.
بنابر این باید از احوال گذشتگان عبرت بگیریم و قدر الفت و روابط صمیمانه بین امت اسلامی را بدانیم و از این بیان امیرالمؤمنین علی‏علیه‏السلام برای زمان خودمان استفاده كنیم و با كسانی كه به اصول، ارزش‏ها و نظام اسلامی معتقدند و می‏خواهند احكام اسلامی را پیاده كنند، روابط خود را صمیمانه‏تر، گرم‏تر و قوی‏تر كنیم و مواظب باشیم كه عوامل دشمن در ما نفوذ نكنند، البته نسبت به دشمنان نیز باید كمال دشمنی را داشته باشیم.


۱؛ بحار، ج‏۶۰، ص‏۱۲۶، روایت‏۱۴، باب‏۳۲٫

۲؛ بقره: ۶۱٫

۳؛ اسراء: ۳۱٫

۴؛ انفال: ۶۳٫

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.