گاهی انسان به اندازهای غرق این بدن و دنیا میشود که فکر میکند غیر از اینها خبری نیست.
ولی روزِ قیامت با آن صیحهای که کشیده میشود، آن “زجرة واحدة “ای که میآید،
کلِّ هستی را نه فقط انسان از این نشئه به نشئۀ بالاتر میبرند.
آنجا پوست میاندازیم و حقیقت خود را میبینیم. پوست انداختن یعنی از بدن در آمدن.
“إذا وقعت الواقعة”
روز قیامت به تعبیرِ قرآن به عنوان واقعه بزرگ سنگین ازش یاد میشود.
تا روز قیامت شد، “یوم تُبلی السرائر” میشود، سریره بالا میآید. آن چه پنهان بود الان آشکار می شود.
اگر به کسی بگویند تو اینجا هستی این گناه را کردی، چه تاثیرِ منفی ای بر تو میگذارد؟ چگونه در عذاب هستی؟ چگونه گناه تو را خفه میکند؟
می گوید هیچ خبری نیست که!
کسی که در بدن است احساس نمیکند خفه میشود، ولی در عالم بالا میبیند این گناه خفهاش کرده است.
تازه می فهمد این نماز، روزه، اعمال خیر و… چقدر به دردش می خورد.
خبر نداشتیم چون غرقِ دنیا بودیم ولی تا پوست اندازی میشود، تازه انسان خود خالصش را میبیند.
ثبت دیدگاه