عموما اوصاف خداوند را به دو بخش تقسیم مى کنند:
«صفات ذات» و «صفات فعل».
صفات ذات را نیز به دو بخش تقسیم کرده اند: «صفات جمال» و «صفات جلال».
منظور از «صفات جمال» صفاتى است که براى خداوند ثابت است، مانند «علم» و «قدرت» و «ازلیت» و «ابدیت» و لذا آن را «صفات ثبوتیه» مى نامند. و منظور از «صفات جلال» صفاتى است که از خدا نفى مى شود، مانند «جهل» و «عجز» و «جسمانیت» و مانند آن، و لذا آن را «صفات سلبیه» مى نامند، و این هر دو «صفات ذات» او است و قطع نظر از افعال او قابل درک است.
و منظور از «صفات فعل» صفاتى است که به افعال خداوند بستگى دارد، یعنى قبل از آنکه آن فعل از او صادر شود آن وصف بر او اطلاق نمى گردد، و بعد از صدور آن فعل توصیف به آن وصف مى شود، مانند «خالق» و «رازق» و «محیى» و «ممیت» (آفریننده، روزى دهنده، زنده کننده و میراننده).
و مجدداً تأکید مى کنیم که «صفات ذات» و «صفات فعل او» نامتناهى است، زیرا نه کمالاتش پایانى دارد و نه افعال و مصنوعاتش، ولى با این حال بخشى از این صفات ریشه بقیه محسوب مى شود، و آنها شاخه هائى براى اینها است، و با توجه به این نکته مى توان گفت اوصاف پنجگانه زیر ریشه اصلى همه اسماء و صفات مقدس او را تشکیل مى دهد و بقیه فروع این اصول پربارند:
وحدانیت، علم، قدرت، ازلیت و ابدیت.(۱)
ثبت دیدگاه