تا سخن نگفته اى معلوم نيست كيستى!
امام(عليه السلام) در یک كلام بسيار كوتاه و پرمعنا مى فرمايد: «انسان زير زبان خود پنهان است (و تا سخن نگفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد)»; (الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ).
منظور از «مرء» (انسان) در اينجا شخصيت و ارزش انسان است و منظور از «مخبوء» (نهفته بودن) در زير زبان اين است كه هنگامى كه سخن بگويد شخصيت او آشكار مى شود، چرا كه سخن ترجمان عقل و دريچه اى به سوى روح آدمى است. هرچه در روح اوست از خوب و بد، والا و پست، بر زبان و كلماتش ظاهر مى شود. گاه انسان به افرادى برخورد مى كند كه از نظر ظاهر بسيار آراسته و پرابهت اند; اما همين كه زبان به سخن مى گشايد مى بيند كه چقدر تو خالى است. و بر عكس به افرادى برخورد مى كند كه ابداً ظاهرى ندارند; اما هنگامى كه زبان به سخن مى گشايد، انسان احساس مى كند شخص دانشمند و حكيمى است.
مرحوم علامه مجلسى این کلام را از مصباح الشریعة با اضافه اى از امام صادق از امیرمؤمنان على(علیهما السلام) نقل کرده است و آن این که امام(علیه السلام) به دنبال این جمله مى فرماید: «فَزِنْ کَلاَمَکَ وَاعْرِضْهُ عَلَى الْعَقْلِ وَالْمَعْرِفَةِ فَإِنْ کَانَ لِلَّهِ وَفِی اللَّهِ فَتَکَلَّمْ بِهِ وَإِنْ کَانَ غَیْرَ ذَلِکَ فَالسُّکُوتُ خَیْرٌ مِنْه; حال که چنین است کلام خود را بسنج و بر عقل و معرفت عرضه دار هرگاه رضاى خدا در آن است آن را بر زبان جارى کن و اگر غیر از آن است سکوت از چنین سخن گفتنى بهتر است».(۱)
درباره اهمیت این جمله کوتاه و تاثیر آن در شناخت انسان ها دانشمندان اسلام سخن هاى برجسته اى گفته اند از جمله ابن ابى الحدید در ذیل همین کلام حکمت آمیز مى گوید: مفهوم این کلام در عبارات مختلفى آمده; اما تعبیرى که در اینجا آمده است از نظر کوتاه بودن و پرمعنا بودن نظیر و مانند ندارد.(۲)
مرحوم مغنیه در شرح نهج البلاغه خود مى گوید: ادیب و فقیه و فیلسوف تنها با سخنانشان شناخته مى شوند و همچنین وکلا و اخترشناسان، ولى طبیب و مهندس و مانند آنها هم با سخنانشان شناخته مى شوند و هم با کارهایشان و به هر حال هر انسانى که سخنان تازه مفیدى در اختیار برادر هم نوعش بگذارد عاقل و عالم و ادیب و فقیه و فیلسوف است; اما سخنوران فصیحى که اثر با ارزشى از خود به یادگار نگذاردند سوفسطائیانى بیش نیستند، هرچند هزاران جلد نثر و نظم نوشته باشند.(۳)
تأثیر این سخن امام(علیه السلام) به قدرى در شعرا و ادیبان زیاد بوده که در اشعار آنها نمایان است.
سعدى مى گوید:
تا مرد سخن نگفته باشد *** عیب و هنرش نهفته باشد
نیز مى گوید:
زبان در دهان اى خردمند چیست *** کلید در گنج صاحب هنر
چو در بسته باشد چه داند کسى *** که گوهر فروش است یا پیلهور
شاعر دیگرى مى گوید:
آدمى مخفى است در زیر زبان *** این زبان پرده است بر درگاه جان
شاعر دیگرى مى گوید:
مرد، ار خزف و طلاى کان است *** در زیر زبان خود نهان است (۴)
*****
پی نوشت:
(۱). بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۲۸۵، ح ۳۹٫
(۲). شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ۱۸، ص ۳۵۳٫
(۳). فى ظلال نهج البلاغه، ج ۴، ص ۳۱۶٫
(۴). سند گفتار حکیمانه: در مصادر نهج البلاغه این کلام گهربار حکمت آمیز از مرحوم شیخ طوسى در کتاب امالى از عبدالعظیم حسنى از امام جواد(علیه السلام) از پدرش امام على بن موسى الرضا از اجدادش از جدش امیرمؤمنان(علیهم السلام) در ضمن روایتى نقل کرده است که آن حضرت فرمود: چهار جمله من گفته ام که در قرآن مجید تصدیقش آمده است; گفته ام: «الْمَرءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسانِهِ فَإذا تَکَلَّمَ ظَهَرَ; انسان در زیر زبانش نهفته است، هنگامى که سخن بگوید شخصیتش آشکار مى شود». خداوند در قرآن مجید (درباره منافقان) فرموده است: «(وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فی لَحْنِ الْقَوْلِ); آنها را از طرز سخنانشان خواهى شناخت» (محمد، آیه ۳۰). نیز جاحظ که قبل از مرحوم رضى مى زیسته است در کتاب المائة المختارة این کلام شریف را نقل مى کند (مصادر نهج البلاغه، ج ۴، ص ۱۳۰). جالب این که همین کلام حکمت آمیز با اضافه اى در حکمت ۳۹۲ آمده است.
تا سخن نگفته اى معلوم نيست كيستى!امام(عليه السلام) در یک كلام بسيار كوتاه و پرمعنا مى فرمايد: «انسان زير زبان خود پنهان است (و تا سخن نگفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد)»; (الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ).منظور از «مرء» (انسان) در اينجا شخصيت و ارزش انسان است و منظور از «مخبوء» (نهفته بودن) در زير […]
ثبت دیدگاه