مقدمه
ما انسان ها همانطور که برای حفاظت از سرما یا سلامت بدن نیاز به پوشش بیشتر و لباس گرم داریم تا ما را از سرما و مریضی حفظ کند دین نیز همانطور است.دین آمده است تا ما را از آسیب ها و گرفتاری و بدی ها حفظ کند تا مایه سلامت جسم و روح و عقل و در نتیجه سعادت و رستگاری دنیا و آخرت شویم.زمانی که خداوند عالمیان اراده کرده تا این جهان باعظمت دنیا را خلق کند برای سعادت دنیا و آخرت انسان ها برنامه ریزی دقیق و کاملی برای هدایت انسان و رسیدن به کمال طرح کرد.از جمله با ارسال پیامبران و ائمه اطهار و قرآن و پسندیدن دین اسلام برای ما نعمتش را برای ما کامل کرد.انسان ها از آغاز خلقت تا پایان مرگ خود تنها با مراجعه به دین آن هم دین اسلام میتوانند سعادت دنیا و آخرت خود را تضمین کنند. انسان ها در طول زندگی و فراز و نشیب های آن با مشکلاتی همراه میباشند که درمان همه دردها چه جسمانی و چه اخلاقی تنها با روی آوردن به دین خدا که اسلام است قابل حل میباشد. راه خروج از بن بست ها و مشکلات باورهای اسلامی و ارزش های اسلامی که سبک زندگی اسلامی نام دارد قابل حل میباشد. حال در این مقاله میخواهیم به سبک زندگی اسلامی که درمان همه دردها و مشکلات است بپردازیم تا با عمل کردن به آن انشالله سعادت دنیوی و اخروی خود را تامین کنیم .
انسان چون فطرتا جاودانه و بی نهایت طلب است و دین با فطرت انسان هماهنگ است نیازهای دنیوی و اخروی انسان با دین است. بی ایمانی و بی دینی مشکلات به بار می آورد. بیکاری و عدم ازدواج بن بست است، خراب شدن رابطه همسر بن بست و طلاق و همه مشکلات بن بست هستند. راه خروج از همه مشکلات فردی و اجتماعی تنها با مراجعه صحیح به دین(دینی که تحریف نشده است) و اسلام نام دارد حل میشود. سبک زندگی اسلامی یعنی حاکم کردن خدا در زندگی و توحید. خداوند برای هدایت بندگانش و رسیدن به کمال در مصحف شریفی به نام قرآن کریم با انسان ها صحبت کرده و احکام زندگی درست را در
قرآن نازل کرده تا انسان ها با عمل کردن به معارف آن سعادت و از راه درست و حق منحرف نشوند .امام علی (ع)در کلامی به این موضوع میفرمایند: پرهیزکاران اینگونه اند که داروی بیماریشان را از قران طلب میکنند .قرآن نور است و زنده میکند دل مرده را. همان طور که خداوند متعال در کلامی در قرآن کریم میفرماید: قرآن شفا و رحمت است برای مومنان. لازمه بندگی و تقرب به خدا و عمل به قرآن نهایت شادی و آرامش و نبود هیچ درد و رنجی به همراه دارد. خداوند شادترین موجود است و شادی و آرامش نزد خداست و کسی که خدا را بندگی کند هیچ درد و رنجی ندارد و به کمال میرسد.
به فرموده علامه طباطبایی:
سبک زندگی اسلامی بسترساز عبودیت است. به فرموده ائمه اطهار هر کاری راهی دارد و کسی که کار را از راهش برود نمیلغزد اگر هم بلغزد راه خلاص را پیدا میکند. کسب معارف دین راه دارد، عبادت و سجده کردن هم راه دارد. بندگان خدا مانند مریض اند و خداوند طبیب همه دردهاست. صلاح مریض در این نیست که خود مریض تشخیص دهد و خداوند طبیب ما دارویمان را در قرآن کریم عرضه داشته است .اگر ما مسلمانان به فرامین قرآن عمل کنیم دیگر روی ذلت را نخواهیم دید .
خداوند متعال قرآن را برای ما شفا و رحمت قرار داده است.
برای سعادت و کمال ۲ راه وجود دارد: ۱- فکری.۲-عملی
اولین راه: ایجاد تغییر در تفکر نیت ذهن انسان. خداوند هیچ چیزی برای مردم تغییر نمیدهد مگر آنکه خودشان در نفسشان تغییر دهند.
دومین راه:تقوا
اولین چیزی که برای سعادت انسان باید تغییر کند ذهن انسان است. بین نیت و ذهن و نفس رابطه واقعی با اعمال بیرون است.
امام علی (ع)بدن مطلقا احساس ضعف نخواهد کرد ان موقع که نیت قوی شده باشد . اگر دعای تو به تاخیر می افتد موجب ناامید شدن تو نشود. حسن ظن به خداوند زندگی انسان را تامین میکند. اگر نگاه انسان خوش بینانه باشد خداوند برکت میدهد به زندگی. امام صادق (ع) در کلامی از امام حسن مجتبی (ع)میفرمایند: ضمانت میکنم برای کسی که در دلش خطور نکند مگر رضای خدا چنین نگاهی دعا مستجاب میشود. هر نگاه و فکری داشته باشیم همان در بیرون اتفاق می افتد. بین نیت و فکر و عمل بیرون رابطه وجود دارد. مثلا اگر ناامید شویم همانطور میشود. اگر از کسی ترسیدیم خداوند آن نفر را به ما مسلط میکند .
اثر فکر کردن به گناه خود گناه را به دنبال دارد .اگر کسی میخواهد گناه نکند باید فکر گناه را ترک کند. ائمه اطهار )ع(: در مشکلات و سختی ها نباید ناله و جزع کنیم همین ناله مصیبت می اورد.ناله زدن و جزع برای کارهای کوچک بدبختی بزرگ تر را واقع میشود.تظاهر به فقر فقر واقعی می اورد درابطه ذهن با زندگی واقعی رابطه عمیقی است. امام علی)ع( اظهار فقر و پریشان حالی انسان را به فقر میکشاند. سوظن واقعا گرفتاری می اورد. رسول اکرم)ص( خیر دنیا وآخرت به مومنی داده
نشد مگر خوشبینی به خدا. امام علی )ع( حسن ظن آرامش و راحتی قلب و سلامت بدن را به همراه دارد .حسن ظن باعث خیر دنیا و آخرت و روزی زیاد و سلامت بدن است. از این رو فکر اسلامی زندگی اسلامی را به دنبال دارد و زندگی اسلامی خیر دنیا و اخرت و رستگاری را.فکر اسلامی یعنی: نیت مثبت خوش بینی حسن سن. نیت مثبت گاهی موثر تر از شفای واقعی است. رابطه عمیقی است بین یقین و واقعیت. درون ما باید تغییر کند. خوشی و ناخوشی ها به خود شخص بستگی دارد اگر کسی خواست از جهان لذت ببرد باید درون خویش را اصلاح کند اگر کسی نتوانست لذت نمیبرد. هر چه هست اثر نفس خود آدمی است .نیت خود انسان در زندگی واقعی اثر دارد. بلاها در فضا معلق اند اگر فال بد زدی اتفاق می افتد اگر تعبیر به خوب و خیر زدیم همان اتفاق می افتد و برعکس. اثر نفس ادمی تا این حد است که میگویند تعبیر خواب را به فرد مومن و خوش بین بگویید. هرآنچه را که یقین داشته باشیم چه درست و چه نادرست همان میشود. اگر میخواهیم به سعادت برسیم باید نگاه ما مثبت و خوش بینانه باشد. مثلا بگوییم ما میتوانیم و انشالله به ان میرسیم .بدن محصول اندیشه های ماست امام علی )ع( اندیشه و احساس روی وضعیت جسمانی ما اثر دارد. میتوان با درست اندیشی و نگاه مثبت ۱۰۰ درصد هر بیماری را از بین برد. مثلا جزع و ناله ممنوع درباره بیماری حرف نزنیم خوش بینی امید و شادی رضایت به همراه دارد. مثبت اندیشی رذائل اخلاقی مانند کینه را از بین میبرد. دومین راهی که انسان با عمل کردن به آن رستگاری به دنبال دارد تقوای الهی است. هر کس تقوای الهی پیشه کند خداوند او را از بن بست ها بیرون آورده و از جایی که گمان نمیکند روزی میدهد. هر چه انسان نیاز واقعی داشته باشد با تقوا به دست می آید .امام صادق )ع( شما را سفارش میکنم به تقوای الهی که ۱۰۰ درصد انسان به خواسته اش میرسد.
تقوا یعنی تشخیص حق از باطل. هر گرفتاری که به ما میرسد نتیجه خود اعمال ماست چه اعتقادی چه عملی .اگر انسان راه اطاعت از خدا را پیشه کند از نزولات و برکات دنیا و اخرت بهره مند مبشود اعمال حسنه و سیئه در خوشی و بدبختی انسان تاثیر دارد. بین اعمال نیک و بد انسان و حوادث خارج ارتباط دارد. اگر نیت و اعتقاد درست شود تقوا) عملکرد(ما هم درست میشود و به عکس خداوند از انسان نعمت نیکو نمیگیرد مگر به خاطر گناه حتی به انتخاب غلط. اگر انسان تقوای الهی پیشه کند قدرت پیدا میکند، قدرت که پیدا کرد شهوتش کم میشود. بازگشت از گناه و تقوا نعمت را برمیگرداند . هر گاه انسان اراده کند که به سمت خدا برود سختی و گرفتاری ها برای امتحان بنده پیش می آید که ثابت شود آیا تصمیم انسان واقعی است یا خیر. در امتحانات هست که انسان صدق نیتش مشخص میشود. دل کندن مقدمه رسیدن است .از گناه که دل بکنیم به حاجت هایمان میرسیم .
کسی که دنبال دنیا نباشد دنیا خودش به به دنبالت می آید . شیطان در کمین راه روان راه حق است. حق بسیار سنگین است و تلخ و شیطان موکل بر شیعیان است. هر چه تقوای انسان بالاتر باشد خیر دنیا و آخرت هم بیشتر میشود .اگر انسان خلاف کند چه مومن و چه کافر چوبش را میخورد. نیت و باور غلط من ممکن است حتی دیگران را به گناه بکشد. یکی از مصداق های تقوا صدق الحدیث است. امام صادق)ع( در کلامی میفرمایند: مردم را با عمل دعوت به خیر و خوبی کنید نه با زبان. بلکه تلاش کنید و و صدق و راستی نشان دهید و همچنین ادای امانت کنید. راستگویی و صداقت حسن خلق به همراه دارد. کسی که راستگو نباشد زبان به دروغ بگشاید چه با زبان دروغ و چه با وعده دروغ از شراب خوار و رباخوار و زناکار بدتر است .امام علی)ع( میفرمایند: الله الله فی القرآن خداوند را در قرآن بیابید. نکند طوری شود که غیرمسلمان ها از شما در عمل به فرامین قرآن سبقیت گیرند کل معیار دین صدق الحدیث است. صدق الحدیث مبتنی به مال حلال است.
اولین درجه تقوا و حقیقت عبودیت ۳ چیز است: اولین درجه تقوا مالکیت مال را ندیدن. مالی که در اختیار داریم امانت خداوند نزد ماست. و ما انسان ها به مالی که خدا به ما داده است مسئولیم. انفاق و بخشش از مکارم اخلاق و حتی کلید بهشت است.
انفاق کردن موجب صدق میشود. و شراب و زنا و بی حجابی کنار میرود. کسی که باتقواست از جهنم قطعا دور میشود یعنی کسی که مالش را در راه خدا انفاق میکند موجب تزکیه نفس و رفتن به بهشت مبشود. انفاق و بخشش یکی از برترین مصداق تقواست. اساس تقوا به انفاق است. کسی که دارا است بخشنده است به کلامی احساس دارایی همان و دارایی همان. انفاق و
بخشش اعتماد به نفس و کرامت نفس به انسان میدهد. با انفاق مال رشد پیدا میکند. وقتی فقیر شدیدی با خدا معامله کنید. یکی از آثار انفاق کردن احساس ثروت و احساس کرامت و قدرت است. و دلسوزی و خیرخواهی به دنبال دارد. برای انفاق کردن مال باید حلال باشد. مال حلال خودش مراتبی دارد:۱- به اندازه ای که کار میکنم و زحمت میکشیم باید پول دریافت کنیم. وجوهات
واجب را باید بپردازیم از قبیل خمس و زکات واجب.انفاق مستحبی واجب .بخشش، مال کسی است که تمکن دارد. موثرترین راه برای پول به دست اوردن پول دادن است اگر انسان تفعل به خیر بزند خیر میشود. مادر همه گناهان این است که انسان در نفس خودش عزت نفس نداشته باشد تکیه بر خداوند احساس بی نیازی به همراه دارد.
آثار انفاق و بخشش:
۱- احساس کرامت و کریم بودن .۲- احساس خیرخواهی و دلسوزی و رحیم بودن.۳- احساس قدرت پیدا کردن و کم شدن شهوت ها. از قبیل: جنسی، خوردن.۴- احساس لذت و خوشی به خاطر حل کردن مشکلات دیگران واحساس رضایت باطن و نزدیکی به خدا و ارامش در روح و جانش. یکی از آثار انفاق مال تمرین دل کندن است. کریم یعنی کسی که میبخشد. انسان کریم کسی است که کار خیر و خوب خود را کم میبیند و کم دیگران را شکرگذار هست. انسان رحیم کسی است که نیاز طرف مقابل را میبیند و دلسوزی و خیرخواهی میکند درنتیجه دلسوزی نیازش را برطرف میکند .
بهترین وسیله برای استحکام روابط انفاق کردن است. کسی که بخشنده است و بخشش میکند احساس بی نیازی میکند .
فارابی در جمله ای میفرماید. چقدر جنس در بازار است و من به هیچکدام نیازی ندارم انفاق کردن باید با مال حلال است. بر مرد واجب است که مهریه زن را بدهد .اگر کسی از خانم ها میخواهد در آخرت با حضرت زهرا)س( همنشین شود مهریه اش را ببخشد .بخشش فقط با مال نیست انسان بخشنده دیگران را به خود ترجیح میدهد. در دعا کردن اول برای دیگران بعد برای خود .
شرط انقافق کردن انفاق مال حلال و پاک و به دور از هر شبهه باید باشد. پایه و اساس کارها به انفاق با مال حلال است. عبادت ۱۰ جز است که ۹ جز آن مال حلال است. اگر کسی میخواهد به مقام ابرار و نیکان برسد باید از مال حلال و باارزش و بی عیب و نقص انفاق کند. کلام قرآن: شما به مقام نیکوکاری و مرتبه نیکوکاری نخواهید رسید مگراز مال که دوست دارین و محبوب است انفاق کنید .انفاق مال با ارزش و بی عیب و نقص باعث تهذیب نفس و رسیدن به کمال میشود رسیدن به مقام ابرار با انقاق مال باارزش است انفاق در راه خدا عوضش را برمیگرداند و روزی را زیادمیکند. صدقه قبل از اینکه به دست فقیر برسد به دست خداوند میرسد انقال باید همراه با ادب و احترام باشد نه فقط ازروی دلسوزی و ترحم. انفاق نباید با منت و ترحم باشد. نگاه فقط هدیه خداوند از سر لطف به بنگانش است توفیق کارخیر از سوی خداست و به عبارتی فقیر هدیه خداست. انفاق کریمانه سیره ائمه است. نگاه باید نگاه ائمه خداپسندانه وانسانی باشد. فقیر بر سر ما منت دارد .
آثار انفاق کردن:
گناه پاک میشود، موجب برکت روزی و زیاد شدن ان میشود.
متقین کسانی هستند چه در حال گشایش چه تنگدستی و چه در حالت شادی و چه غم انفاق میکنند. ما در انفاق اسراف نداریم .رسول اکرم )ص(: به گونه ای صدقه دهید که بگویند در انفاق کردن اسراف کرده است در واقع اسراف نیست کسی که در راه خدا اسراف میکند معامله پرسودی را با خدا انجام میدهد. مالکیت همه عالم از آن خداست و کسی مالک چیزی از برای خود نیست .انسان وقتی در بندگی مالکیت نبیند راحت انقفاق میکند سبک بندگی اسلامی یعنی حاکمیت خدا در زندگی. موثرترین راه برای از بین بردن فقر و ثروتمند شدن انفاق کردن است.
آثاار انفاق: ۱- نیاز فقیر برطرف میشود ،گناه پاک میشود ،رزق و روزی افزایش پیدا میکند،در واقع با انفاق کردن چیزی از دست نمیدهیم بلکه به دست می آوریم .انفاق برای دیگران نیست برای خود آدمی است .انسان با انفاق کردن توکل یقین و دست خدا را در زندگی میبینید رسول خدا )ص(هیچ مالی از صدقه دادن کم نشده است. مال انفاق شده رشد ونمو پیدا میکند .انفاق نکردن هم آثاری دارد: ففیر شدن- امر به فحشا .امام علی )ع(: هنگامی که فقیر شدید با خداوند عالمیان با صدقه دادن تجارت کنید خداوند صدقه را افزایش و برکت میدهد. با صدقه دادن و بخشش فقر درمان میشود.امام صادق )ع(: نیکی کردن و صدقه فقر را از بین میبرد. کلید روزی صدقه است. صدقه دادن شی عجیبی است .حتی اگر خود ادم نداشت میتواند قرض بگیرد و به دیگران بدهد. صدقه ۱۰ قسمت دارد .صدقه به اقوام نزدیکان و همسایه ثوابش ۷۰ برابر است به علما ۷۰۰۰ برابر، و به پدر و مادر و اموات و کسانی که یادشان نمیکنند ۷۰۰۰۰ برابر است .درمان بیماری و شفای جسم را با صدقه دادن میتوان درمان کرد. آثار انفاق نکردن: از دست دادن ماال در راه حرام، پاک نشدن گناه ، فزونی هم نمیابد .تقوا مصداق هایی دارد و یکی را عمل کنیم به بقیه هم میرسیم. یکی از مصداق های تقوا رسیدن به مقام ابرار است .یکی از برترین مصداق های تقوا صدق است .مال حلال انفاق حلال به صدق است. یکی از بهترین راه های توبه صدقه واجب و مستحب است. یکی از درجات تقوا حد کفاف است.حد کفاف چیزی است بین فقر و ثروت.یعنی نه فقر باشد و نه ثروت، در حد نیاز داشتنن، به فرموده ائمه اطهار زهد مساوی است با اکتفاف به حد نیاز در حد متوسط مردم.حد کفاف در زمان های مختلف متفاوت است. وسایل و ضروریات زندگی باید در حد کفاف باشد.ائمه اطهار (ع) فوق حد کفاف اسراف و حرام است.مومن برادر مومن است، من اگر در حد کفاف خودم داشته باشم و اضافی آن را انفاق نکنم حق دیگران را رعایت نکرده ام و اضافی آن مال حرام است.
انفاق شرط رسیدن به بر است.
اگر مومن نیازمندی دست در جیب برادر دینی اش کند و ان یکی ناراحت نشود شیعه دوازده امامی است، شیعه امام جعفر صادق(ع). غیر از خمس و زکات واجب حق دیگری تعلق میگیرد به نام حق فقرا…
ظلم اقتصادی بزرگترین ظلم هاست، انفاق مستحبی واجب را که حق دیگران است پرداخت کنند و دریافت کننده انفاق نیز در حد کفاف دریافت کند که مشکلات و نیاز اقتصادی اش برطرف شود . امام رضا(ع) اولین افرادی که وارد جهنم میشوند کسانی هستند که حق مال را پرداخت نکنند و به فقرا کمک نکنند.انسان در همه کارها و زمینه ها باید تا جایی که توان دارد به بقیه کمک کند چه مالی و چه غیر مالی.
مقام معظم رهبری میفرماید هرکسی هر لباسی خواست بپوشد و هرچه خواست بخورد و استفاده کند وارد جهنم میشود. پیامبر گرامی اسلام(ص) میفرمایند گوساله سامری امت من درهم و دینار است. ائمه اطهار(ص) از خداوند حد کفاف را خواستار بودند. حد کفاف راحتی و آسایش دائمی به همراه دارد. قناعت جان جدید به آدمی میبخشد از خداوند متعال بخواهیم عقل امت را کامل کند. اگر به حد کفاف قانع شویم سلامت دین پیدا میکنیم. هر مقدار که ثروت بیشتر شود غم و اندوه آدمی بیشتر میشود. حد کفاف نشانه زهد است. زاهد ترین افراد در دنیا با ورع ترین آنهاست. اگر در حد کفاف به خوردنی ها نوشیدنی ها و پوشاک اکتفا کنیم زهد پیدا میکنیم.
امام حسن مجتبی(ع) هرکس به یک زندگی ساده از خدا راضی باشد، خدا به عمل اندک از او راضی میشود.
یکی از بهترین امور اخلاقی نسبت به دین زهد در دنیا است و ثمره زهد عدم دلبستگی درون است.
پاکیزه ترین زندگی برای کسی است که به یاد معاد بیفتد و عمل کند به حساب و قانع شود به حد کفاف و مالش را در راه خدا انفاق کند.
حد کفاف داشته باشیم محبت رسول خدا را به دنبال داریم. مادی گرایی عملا موجب استرس و نگرانی است و سعادت انسان را تضعیف میکند. امام صادق (ع) اگر با ثروتمند نشست و برخاست کنی محبتت به دنیا بیشتر میشود و به آنچه خداوند قسمتت کرده قانع نمیشوی، قانع نبودن به حد کفاف امنیت روانی انسان را مختل میسازد، به میزانی که وسایل بیشتر باشد آرامش کمتر است، مادی گرایی عامل بدبختی انسان و آثار و عواقب خود را دارد.
ما به دنیا آمده ایم تا زندگی کنیم تا به چیزهای با ارزش برسیم و حیات طیبه بدست آوریم و از طبقات حیوانی به انسانیت برسیم.
چهارمین ملاک برای تقوا ملاک حق است.پذیرش حق یکی از بهترین ملاک های حق است یامبر گرامی اسلام (ص) باتقواترین مردم کسی است که حق را بگوید چه به ضررش باشد و چه به نفعش.
برترین مردم نزد خداوند کسی است که عمل به حق محبوب تر است برایش، یعنی باطنا حق را دوست داشته باشد. امام هادی (ع) ترک حق ملازمت دارد با ذلت.
مومن بر برادر مومن ۷ حق واجب دارد: مهمترین ان قول حق یعنی پذیرش حق، پذیرش حق به انسان کرامت میدهد.
پیامبر اکرم(ص): کبر مقابل پذیرش حق است.
شیعه واقعی کسی است که حق را و انفاق را عملا و باطنا دوست داشته باشد.
امام علی (ع) ویژگی های یک نماینده خوب را اینطور بیان میکند: ساده زیست باشد- بیشترین کمک را به بقیه بکند-کمترین مصرف را داشته باشد و کسی که در حق گویی صریح است – کسی که حق پذیر باشد-حق که خداوند است را پذیرا باشد و به دنباش رسول خدا(ص)و امام علی(ع) را میپذیرد
کسی که هم قلبا و هم زبانا و هم عملا امام علی(ع) را دوست داشته باشد ایمانش کامل و وارد بهشت میشود.
حق پذیری
هر چیزی در این عالم حقوقی دارد که ما بابد ان را رعایت کنیم مانند حقوق اشیاء، حیوانات، لوازم ، خانواده و …
حقوق حیوانات
وقتی میخواهیم حیوانی را ذبح کنیم نباید جلوی حیوان دیگری باشد. اگر کسی حیوانی را به ناحق بکشد روز قیامت از او شکایت میکند. شتر را نباید هم زانوهایش را بست و هم به کمرش بار نهاد در اینصورت حقش را رعایت نکرده ایم.
خداوند متعال دوست دارد هرکاری که انجام میدهیم به بهترین وجه ممکن و با دقت انجام دهیم مثلا خوب درس دادن استاد، خوب لباس شستن خوب جارو زدن و …
خانواده هم حقوقی دارد اگر کمتر از حدکفاف برای خانواده ات خرج کنی آنها را بی دین و اگر بیشتر، اسراف کردی و حق تصرف در آن را نداشتی.
انسان در زندگی خود باید تدبیر و نظم داشته باشد، هرکاری را که وارد میشویم باید دقیق و خوب و با حساسیت انجام دهیم. تدبیر یعنی هر چیزی سر جای خودش. در حدیث داریم تدبیر بد کلید فقر است.
از جمله حق واجبی که پدر و مادر دارند ازدواج دادن فرزندانشان است، دو سوم ایمان را ازدواج کامل میکند. و مال حلال و طیب به فرزندان دادن است و هم چنین تربیت درست و صحیح.
اگر کسی حق انسان ها را رعایت نکند، حق خداوند را رعایت نکرده است.
لباس ها و اشیاء هم بر انسان حق دارند، حق لباس این است که آن را تمیز نگه داریم، لباس سفید غم و اندوه را میبرد و لباس تمیز تسبیح خدا را میگوید. لباس سفید بهترین لباس ها است.
پیامبر اکرم (ص) بیشترین هزینه ای که برای خود میکرد عطر خریدن بود. عطر زدن از اخلاق پیامبران است.
حق اشیا مثلا شیر آب این است اگر خراب شد آن را ترمیم یا تعویض کنیم، در روایت هست که ظرف کثیف را به موقع بشوریم و به صبح نکشانیم و یا قبل از غروب خورشید چراغ را روشن کنیم و این ربطی به اسراف ندارد.
برای خرید کفش باید خوب بگردیم و یا برای اجاره خانه باید از قبل دنبال خانه برود نه دو روز قبل و باید حقوق همه از جمله اشیاء رعایت شود..
نتیجه گیری
نتیجه میگیریم انسان دین دقیق و کاملی است و برای خروج از همه بن بست ها راه دارد و تنها با عمل به دستورات دین میتوانیم به سعادت دنیا و اخرت برسیم و به لذت بندگی و لذات جاودانه آخرت برسیم.
نویسنده سحر پناهپوری
ثبت دیدگاه