حدیث روز
امام علی (علیه السلام) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

شنبه, ۳ آذر , ۱۴۰۳ 22 جماد أول 1446 Saturday, 23 November , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 469 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 11 تعداد دیدگاهها : 2×
سبک زندگی توحیدی یعنی انسان در حال شدن
۰۴ دی ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۵
شناسه : 121
19
کشتی و وزنه برداری در مورد حسن یزدانی نیز با توجه به اینکه مصدومیت وی کهنه بوده و چندین سال گریبانگیر این قهرمان ملی کشورمان بود، تصمیم گرفته شد که عمل جراحی از طریق آرتروسکوپی انجام شود و ان‌شاالله پس از یک دوره کوتاه درمانی و کسب بهبودی کامل، این قهرمان گرانقدر کشتی کشورمان به میادین باز می‌گردد.
ارسال توسط : نویسنده : مصطفی بقایی منبع : تابناک
پ
پ

بسم الله الرحمن الرحیم

فاطمه فخر توکلی

سبک زندگی توحیدی۲

استاد حلواییان

طواف حاجیان دارم به گرد یارمیگردم

نه اخلاق سگان دارم نه برمردارمیگردم

مثال باغبانانم نهاده بیل برگردن

برای خوشه ای خرما به گرد خار میگردم

نه آن خرما که چون خوردی شود بلغم کند صفرا

ولیکن پر برویاند که چون طیارمیگردم

نخواهم خانه ای در ده، نه گاو وگله فربه

ولیکن مست سالارم پی سالار میگردم

بهانه کرده ام نان را ولیکن مست خبازم

نه بر دینار میگردم که بر دیدار میگردم

نیم پروانه آتش که پروبال خود سوزم

منم پروانه سلطان که بر انوار میگردم

سبک زندگی توحیدی یعنی انسان در حال شدن :

 

سُبحانَ الَّذیِ سَخَّرَلَنا هذا وَ ماکنّا لَهُ مُقرِنین وَ اِنّا اِلیَ رَبِّنَا لَمُنقَلِبوُن : به تعبیر آقای جوادی آملی از آیه اِنّا لِلّه وَاِنّا اِلَیهِ راجِعوُن بالاتر است در آنجا صرفا رجوع را مطرح می‌کند؛امااینجا حقیقت درونی،یعنی صیروریت (انسان در حال شدن)را مطرح میکند

در حال صیروریت قرار گرفتن شرایط خودش را می‌طلبد . یکی از لوازم شدن ازدواج است یعنی سلوک با همسر، کمال انسان ازدواج است، چه خانم ها در آینه شوهرشان و چه مردان در آینه همسرشان .

در رساله الولایه علامه طباطبایی رویت و شهود حضرت حق را مطرح می‌کند.

آیا انسان میتواند خدا را ببیند؟ آیا خدا دیدنی است یا دیدنی نیست؟وُجوهُُ یَومَئِذِِ ناظِرَه اِلیَ رَبِّهَا  ناظِرَه:وجوهی که در اوج شادمانی اند و به خدا نظر می کنند.

طبق آیات قران :خدا رویت شدنی است اما نه رویتی که فقط با چشم خاکی باشد بلکه رویتی که با چشم دل انجام می شود.

آیا با چشم سر نمی توان خدا را دید و فقط چشم دل است که می تواند خدا را شهود کند. در تمام مظاهر هستی میشود خدا را رویت کرد سوال درست: اصلاً غیر خدایی وجود دارد که انسان ببیند؛ آیا میشود غیر خدا را دید؟

گر نروی به سوی او، راست بگو کجا روی

هر طرفی که رو کنی ملک وی است و کوی او

همه عالم تجلیات اسماء حسنای خداست همه عالم وجه الله است و همه عالم خود اوست.

انسان در کنار همسر در واقع در کنار تجلی خداست.

نماز یعنی رو به قبله ایستادن؛پس کسانی که دائم در نمازند یعنی چه :یعنی در تمام نظام هستی قبله را پیدا کرده اند. در آینه همسر هم می‌تواند وجه الله او را زیارت کند. یکی از مظاهر خداوند در هستی همسر انسان است و از این طریق می توان با حضرت حق ارتباط گرفت پس در کنار همسر باید رعایت ادب را کرد و چون در انسان یک ذات بی نهایت که در مظاهرش تجلی کرده پس ابراز عشق و علاقه هم باید بی حد و نهایت باشد. اگر انسان در آینه همسرش جلوه جمال خدا را ببیند در اصل اسم جمال خدا تجلی کرده است اگر به این پی ببریم که ما فقط آمده ایم که یک انعکاس باشیم و آینه فقط کارش صیقل دادن است. با این نگاه به زندگی که زندگی با همسر یعنی زندگی با خدا ازدواج حقیقتاً تجلی لا اله الا الله است و کاری که همسر با انسان می کند این است که قیود عدمی انسان را بیشتر می کند و حد انسان را می شکند انسان تا مجرد است نمی داند چه عیب هایی دارد انسان با ازدواج هم عیب هایش آشکار می‌شود و هم برطرف می‌شود کسی که می‌تواند قوه شهوت و غضب انسان را هم اوج بدهد و هم تعدیل کند همسر انسان است انسان در کنار همسر و فرزند یک سلوک با بلا را انجام می دهد و همسر داری در شرایط خودش یکی از بالاترین دستورات سلوکی است و بالاترین عمل سلوکی یعنی انسان خودش را نبیند و در ازدواج هم دنبال رضایت همسر باشد و اگر در بد خلقی های همسر صبوری کند رشد پیدا می کند و اگر در این آینه حضرت حق را دید  بدخلقی های همسر برایش شیرین می‌شود.

امام حسین علیه السلام در دعای عرفه که عرفان نظری ایشان است می فرمایند کور است آن چشمی که تو را نمی بیند مراد تو از خلقت من این بوده که در تمام اشیاء خودت را به من نشان بدهی.

ما آمدیم که در کثرت وحدت ببینیم در تمام اشیاء خدا را به نظاره بنشینیم هنر نزد آدمی است که در کثرات نظام هستی وحدت ببیند و آن ملائکه ای که به حضرت آدم علیه السلام ای سجده کردند مقام شان بالاست چون آنها توانستند در آیینه حضرت آدم علیه السلام مقام حضرت حق و ولایت را ببینند شیطان هم دردش این بود که در آینه آدم عکس خدا را ندید ونه بر بشریت وجود اینهمه نیست ما هم در آینه همسر اولاد اشیا اگر خدا را نبینیم مانند شیطان شدیم کمال ما هم در این است که در تمام آینه ها خدا را ببینیم در هر لحظه با هر چیزی که هستیم خدا را زیارت کنیم و آیینه نفس بیشتر از هر چیزی می تواند خدا را نشان دهد هر کس خودش را بشناسد به فوز اکبر دست پیدا کرده است

ما باید از این صورت ظاهری دل بکنیم شرط این است که هر چیزی را مجرد ببینیم امیرالمومنین علیه السلام فرمودند هرکس بخواهد خودش را بشناسد تلاش می‌کند در تجرد نفسش. اگر لذت بردن از هر چیزی را به خدا ربط بدهیم و در همه آنها ذات حضرت حق را ببینیم عین لذت بردن از خداست چون لذت ها را خدا در انسان قرار داده حقیقتا انسان از خدا لذت می برد. اول باید معرفت نفس پیدا کنیم تا حقیقت حق را در جان خودمان در یک وجود صمدی بی نهایت پیدا کنیم و چشم از  قیودعدمی خودمان برداریم اگر خدا را کمال مطلق دیدیم علم مطلق دیدیم قدرت مطلق حیات مطلق به وجود بی نهایت نظر کردیم به همان اندازه که در وجود ما مظهر خدا تجلی پیدا کند همان اندازه قرب به خدا پیدا کردیم ظرف وجودی ما با علم وسعت پیدا می‌کند و ظرف وجود انسان با علم گسترده تر و وسیع تر می شود به کار به جایی می‌رسد که اصلا حد و حدود این ظرف شکسته می‌شود اینکه گفتن دلشکسته یعنی حد خودت را بشکن اصل وجود هر انسانی دلش است اگر دل شکست حد انسان خواهد شکست وقتی حد خودش را شکست یعنی خودش را ندید و اگر جهل به خودش پیدا کند آن وقت می تواند به حضرت حق نظر کند تا حد ما نشکند خدا در ما تجلی پیدا نمی کند حضور مراقبه می آورد و هرچه امام زمان را حاضر تر دیدیم دست و پای من بسته تر است اما هرچه غایب تر ببینیم زندگی راحت تری داریم ما تا چون در جانمان طالب خدای غایب و طالب امام غایب هستیم این طور به خودمان القا می کنیم که حضرت قائم هستند و غیبت برای امام زمان متصور نیست در نگاه معرفتی حضور حق در همه نظام هستی در جانمان لبریز است چه بخواهیم چه نخواهیم و چه بدانیم به چه ندانیم. تا نفی خودمان نکنیم نمی توانیم اثبات حق کنیم در توحید ذاتی باید به جایی برسیم که خودی وجود نداشته باشد و خودمان را مظهر اله بدانیم. به همان اندازه  افعال خود صفات خود را نبینیم خدا درما حکومت می‌کند و در سلطنت وجودی ما تجلی می‌کند و شئونات نفس ما را به دست می‌گیرد وقتی دریا طوفانی می شود امواج دریا درست می شود و موج جدا از دریا نیست بلکه تجلی بخشی از دریاست گاهی ما گرفتار به خدای عددی هستیم توحید عددی در مقابل توحید صمدی است توحید عددی یعنی قائل شدن به یک وجود محدود که در مقابل زمین و آسمان و دریا و خودمان وجود داریم

در خدا گم شو کمال این است و بس

گم شدن گم کن به سال این است و بس

در خدا گم شدن یعنی دست از قیود عدمی برداشتن خود را ندیدن کسی که گمشده خدا را می بیند در خودش هم خدا می بیند و غیر خدا را نمی بیند.

اگر قید های عدمی را برداریم تجلی وجود است اگر عنانیت و حد عدمی خودمان را ندیدیم به توحید میرسیم.

حق تعالی را در باطن و کنه نفس ما است و در حقیقت همه اشیاء وجود دارد و از ما دور نیست بلکه از خود ما به خودمان نزدیک‌تر است برای رسیدن به قرب حق تعالی تنها باید از امور خارجی و بیگانه با حقیقت و باطن نفس فارغ شد( الهی هب  لی کمال الانقطاع الیک) برای رسیدن به حقیقت نفس کافیست از همه ما سوی االله دل بکنیم و قطع علاقه کنیم در دعای عرفه می خوانیم خدایا تو اغیار را از دل انسان پاک می کنی و زایل می کنی چون غیوری و نمی گذاری انسان به غیر دل ببندد و به غیر تکیه کند چون می‌خواهی مسیر عشق را بنده طی کند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند الناس معادن کمعادن اذهب والفضه: وجود مردم معادن است مانند معادن طلا و نقره می ماند اگر انسان گنج  وجودی خودش را کشف کند یک عمر مهمان سفره دلش خواهد بود آن وقت میفهمد که وقتی خدا او را آفریده همه چیز هم به او داده است( و علم الآدم اسماء کلها). اینکه فرمودند به اندازه خلایق راه رسیدن به خدا هست یعنی هرکس از راه وجودی خودش باید به خدا برسد و در خودش یار گمشده اش را پیدا کند و حقیقتاً این انسان است که گم شده نه خدا؛ ما خودمان را مجزای از انسان کامل نباید ببینیم ما در بطن انسان کامل حضور داریم.

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.