تبیین روابط میان سبک زندگی اسلامی
چکیده:
سبک زندگی موضوع مهمی است که با بسیاری از پدیدههای اجتماعی ارتباط مستقیم دارد. از این روشناخت و توصیف سبک زندگی در ابعاد گوناگون آن، مکانیسم تغییر آن و شناخت نهادها که در دگرگونی آن تاثیر گذار است وپیامدهای آن مسائلی هستند به طریق تجربی مورد مطالعه وبررسی قرار گیرد.
مفهوم سبک زندگی از مفاهیم اجتماعی مهمی است که از دهه ۱۹۲۰ میلادی رفتارهای انسان تعیین شخصیت او است بنابراین وی در انتخاب رفتار و سبک زندگی مختار است، اما رها نیست در واقع تعریف و فهم از حقیقت انسان و جهان تعیین کننده سبک زندگی است؛ اگر تمام لحظات زندگی انسان، رفتارها و احساسات وی بر اساس آرمانها و اصول اسلام پایه ریزی شود سبک زندگی، اسلامی میشود.
سبک زندگی نشان دهنده میزان نفوذ یک نظام، فرهنگ و تمدن در متن جامعه است و تمام تمدنها و نظامهای فکری برای حفظ بقای خود تلاش میکنند تا یک سبک زندگی مشخصی به مردم ارائه دهند، زیرا تا یک نظام به سبک زندگی تبدیل نشود آرمان هایش اجرا نخواهد شد و اگر جامعهای سبک زندگی یک نظام را نپذیرد به این معنا است که مبانی فکری و ارزشهای آن نظام را قبول ندارد.
سبک زندگی اسلامی به معنای چشم پوشی از لذات و نعمات نیست بلکه در این روش زندگی رنگ خدایی میگیرد؛ انسانها قادر به زندگی ساختگی نیستند و اگر اینگونه باشد زندگی آنها دوامی ندارد همانگونه که یک نقاش به صورت طبیعی نگاه خاصی به دنیای اطراف خود دارد و با ظرافت به زیباییهای طبیعت مینگرد و همچنین یک شاعر که برای شاعرانه زیستن هیچ تلاشی جز زیستن انجام نمیدهد بنابراین سبک زندگی نشان دهنده میزان حضور ارزشهای جامعه در رفتارها است.
سبک زندگی از جمله مفاهیمی است که در دنیای امروز از آن زیاد استفاده میشود. با یک جستجوی ساده میتوان نشان داد که این مفهوم تا چه حد عمومیت دارد و در چه زمینه گستردهای از آن ستفاده میشود. همین گستردگی مفهومی و حوزه وسیع کاربری سبب شده است تا مضمون واقعی آن کماکان غیر دقیق ونامشخص باقی بماند. سبک زندگی همان بخش از زندگی است که عملا تحقق مییابد. طیف کامل فعالیتهایی که افراد در زندگی روزمره انجام میدهند و حضایصی نظیر داشتن الگو در رابطه آنها صدق میکند. میتواند سازنده سبک زندگی آنها در عرصه باشد به همین دلیل میتوان از سبک زندگی در زمینه مصرف مادی، رفتار بهداشتی رانندگی، مصرف فرهنگی و یا رفتار درون منزل سخن گفت
سبک زندگی موضوع مهمی است که با بسیاری از پدیدههای اجتماعی ارتباط مستقیم دارد. از این روشناخت و توصیف سبک زندگی در ابعاد گوناگون آن، مکانیسم تغییر آن و شناخت نهادها که در دگرگونی آن تاثیر گذار است
کلید واژه :
زندگی- سبک زندگی- زندگی اسلامی
مقدمه:
سبک زندگی یعنی انتخاب روش و شیوه صحیح برای زندگی که ضمن تامین خواستههای معنوی و مادی انسان، در نهایت زمینههای رضایت و خشنودی خداوند متعال را نیز فراهم آورد؛ و این مهم جز با انتخاب الگویی جامع و حامل فضایل و ارزشها در زندگی تحقق نخواهد پذیرفت. این الگوی متعالی در تاریخ پر شکوه اسلام موجود است، الگویی که به راستی راهبر و راهگشا بوده و همواره انسان را به سوی معیارها و ساختارهای وجودی خویش فرا میخواند.
تحقق سبک زندگی اسلامی یکی از ضرورتهای اساسی برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی است. این امر خود مستلزم توجه جدی اندیشمندان مسلمان به موضوع سبک زندگی و راههای وقوع آن در فرد و اجتماع است. یکی از مسائل مهم برای رسیدن به این امر توجه به مبادی و مبانی سبک زندگی اسلامی است؛ زیرا سبک زندگی اسلامی تنها با تحقق این مبانی واقع شده و دوام پیدا خواهد کرد.
بحث «سبک زندگی» با این عنوان خاص، به عالم غرب برمی گردد؛ که از عمر آن حدود صد و اندی سال میگذرد. این مفهوم در آغاز با مباحث طبقه و منزلت اجتماعی پیوند خورده بود. در اوایل قرن بیستم، از یک سو «سبک زندگی» فرصت تبیینهایی غیر مارکسیستی را فراهم کرد و از سوی دیگر بسیاری از جامعه شناسان، این اصطلاح را گویاتر از شاخصههای رایج در مطالعه طبقه بندی اجتماعی دانستند
سخن گفتن از سبک زندگی مدرن اخیر به معنای سخن گفتن درباره شیوهای از بودن است که در آن جنبههای مختلف امور محلی – فضایل ومعرفتها و آداب محلی – به صورت تاملی اداره میشوند و به صورت خلاقانهای با مجموعهای از منابع فرهنگی اقتباسی ترکیب میشوند تا هویتی بر ساخته شود. ۱
سبکهای زندگی نقش مهمی را در شکل گیری کنشها و رفتارهای فرهنگی – اجتماعی افراد وگروهها دارد. وشکلهایی از ارائه خود و بر ساخته شدن هویتهای مدرن و متمایز را نشان میدهد.
۱-بخش حقیقی سبک زندگی
بخش حقیقی، آن چیزهایی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگی است که عرض کردیم. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ مثل مسئلۀ خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئلۀ خط، مسئلۀزبان، مسئلۀکسب وکار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانهای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است .۲
۲-چیستی معنای زندگی:
پرسش از معنای زندگی امری است که هر انسانی در طول حیات خود ناگزیر از پاسخ گویی به آن است. در این میان هر چند «سوال از فلسفه و هدف حیات از نظر تاریخی مساوی با تاریخ هشیاری آدمیان میباشد» [۳]، امّا بحران معنا در زندگی معاصر بشر موجب اهمیت روزافزون این مسأله شده و آن را به عنوان یکی از مسائل عمده مورد بحث بشر قرار داده است. در خطر افتادن زندگی معنادار در میان دغدغهها و فشارهای زندگی معاصر، موجب شده میلی فزاینده به بحث و سخن گفتن در باب معنای زندگی شکل گیرد. این امر سبب شده است که اندیشمندان علوم گوناگون از قبیل فلسفه دین، فلسفه اخلاق، روانشناسی و… به بحث از این موضوع علاقه نشان دهند. چنانکه تأثیر آن در عرصههای مختلف زندگی بشر و به ویژه در قلمرو علوم انسانی شگرف میباشد. با این حال علی رغم فراگیری موضوع و مواجهه هر انسان با آن در طول حیات خود، مسأله معنای زندگی در هنگام بحث، بررسی و تدقیق دچار ابهام بوده [۴]و موضوع از وضوح کافی برخوردار نیست. نتیجه چنین وضعیتی این است که سه نظر عمده در باب معنای «معنای زندگی» وجود داشته باشد: معنای زندگی = هدف زندگی -معنای زندگی = ارزش زندگی -معنای زندگی = فایده زندگی-در میان این سه دیدگاه، دیدگاه اول از استحکام، اعتبار و فرا گیری بیشتری برخوردار است؛ زیرا ارزش و فایده یک امر صرفاً در پرتو هدف آن معنا پیدا کرده و هرگونه تبیین ارزشمندی و فایده مندی در بازگشت به بحث هدف معنادار است. با پذیرش این دیدگاه مقصود از معنای زندگی هدف زندگی است. حال با توجه به این که هدفمندی تنها در مجموعه افعال اختیاری انسان معنادار است، لذا معنای زندگی را میتوان هدف و غایت مجموعه افعال اختیاری انسان و حیطه اختیاری زندگی او محسوب نمود.
۳-رابطه معنا و سبک زندگی
توضیح مطلب این است: همچنان که دیدیم تحقق زندگی معنادار در گرو وقوع هرم معناست؛ هرمی که در بالاترین لایه مشتمل بر هدف نهایی بوده و این هدف با گذر از اهداف میانی و واسطهای به صورت افعال و اعمال اختیاری در خارج تحقق مییابد. در حقیقت هم اهداف میانی و هم اعمال و رفتار اختیاری در توجیه معناشناختی خود، قائم به هدف نهایی بوده و بدون آن توجیه و استحکامی ندارند. معنای چنین تحلیلی این است که سبک زندگی افراد ریشه در معنای زندگی آنها داشته و با گذر از آن به دست میآید. در واقع سبک زندگی که مطابق تعریف مختار، شیوه زندگی منتزع از افعال اختیاری است، به طور کامل در گرو هدفی است که انسان در زندگی بر میگزیند؛ چه این که این هدف نهایی است که توجیه گر افعال و کردار ما بوده و به آن وحدت و هویت میبخشد. بسیاری از محققان بحث کننده از معنا و سبک زندگی به این حقیقت، مستقیم یا غیر مستقیم، اشاره داشته و آن را تایید کرده اند.
آلفرد آدلر که هم در باب معنا و هم در باب سبک زندگی بحث میکند، به وضوح به رابطه محکم این دو امر اشاره میکند. تعریف آدلر از سبک زندگی تا حد زیادی مبتنی بر نقشه ذهنی خاص فرد است. از دیدگاه او سبک زندگی به عنوان نمونهای از عقاید و اهداف ملاحظه شدهای است که شخص آن را برای اندازه گیری ارزش خود و تعامل با دیگران به کار میبرد. این رویکرد نشان دهنده ابتنای سبک زندگی بر نقشه ذهنی، اهداف و نظام معناداری فرد از دیدگاه آدلر است.
گیبنز و ریمر، سبک زندگی را نتیجه و محصول انتخابهایی میدانند که در زندگی روزمره صورت میگیرد. آنها به بحث هدف اشاره نمیکنند، امّا با طرح بحث انتخاب و گزینش بحث نظام معناداری را نیز به طور ضمنی مطرح کرده و سبک زندگی را به معنای زندگی پیوند میزنند. [۵]گیدنز نیز به مسأله انتخاب و گزینش در قلمرو سبک زندگی توجه کرده و با بحث از آن با وضوح بیشتری به پیوند معنا و سبک زندگی اشاره میکند. او میگوید با ظهور مدرنیته تنوع غامضی از انتخابها و گزینشها امکان پذیر شده و این امر باعث اهمیت یافتن سبک زندگی گشته است. این انتخابها و گزینشها صرفاً برای رفع نیازهای جاری نیست بلکه روایت خاصی را که وی برای هویت شخصی خود برگزیده نیز آشکار میسازد. همه این انتخابها تصمیم گیریهایی هستند که ما نه فقط درباره چگونه عمل کردن بلکه درباره چگونه بودن خویش به مرحله اجرا میگذاریم. عبارت بیان شده از طرف او به روشنی بیانگر پیوند خوردن سبک زندگی به نظام معینی از توجیه معنادار و ملاکها و معیارهای معین است: «هر شیوه زندگی مستلزم مجموعهای از عادتها و جهت گیریها و بنابراین برخوردار از نوعی وحدت است که علاوه بر اهمیت خاص خود از نظر تداوم امنیت وجودی پیوند بین گزینشهای فرعی موجود در یک الگوی کم و بیش منتظم را نیز تامین میکند. شخصی که خود را متعهد به شیوه زندگی معینی میداند، انتخابهای دیگر را لزوماً “خارج از موازین و معیارهای خویش” میبیند. [۶]بوردیو نظریه پرداز برجسته سبک زندگی نیز چنین رویکردی را دنبال میکند. یکی از مفاهیم بنیادین اندیشه بوردیو ساختمان ذهنی است که به معنای ساختارهای ذهنی یا شناختی و نظام تمایلات ساختار گرفته و ساختار دهندهای است که انسانها از طریق آنها با جهان اجتماعی برخورد میکنند. ساختمان ذهنی در حقیقت طرحهای ملکه ذهنی هستند که انسانها با آنها جهان اجتماعی شان را ادراک، فهم، ارزیابی و ارزش گذاری میکنند. در حقیقت از دیدگاه بوردیو انسانها منطقی برای عمل کردن دارند و اعمال و رفتار خود را بر اساس این منطق، ساختمان ذهنی و طرحهای ملکه ذهن انجام میدهند. [۷]دیدگاه او در باب ساختمان ذهنی وقتی متوجه بحث سبک زندگی از دیدگاه او باشیم، میتواند مؤید این مطلب باشد که او سبک زندگی را که مبتنی بر اعمال و افراد شخص است را بر اساس ساختمان ذهنی که نوعی منطق عملکرد و مفهومی نزدیک به مفهوم هرم معناست، توضیح میدهد.
پیوست بین معنا و سبک زندگی مورد توجه محققان داخلی نیز هست. سعید مهدوی کنی در اثر خود «دین و سبک زندگی» با بهره گیری از مباحث بوردیو، سلیقهای (Taste) بودن سبک زندگی را مورد تاکید قرار داده و آن را نشانه پذیرش «انتخابی» بودن سبک زندگی میگیرد؛ هر چند این که مبنای انتخاب چیست را ضمن توجه به اهمیت بسیار زیاد بحث از آن، از حوصله اثر خود خارج میداند. [۸]با این حال او در بحث اهمیت مفهوم سبک زندگی به ارتباط آن با لایههای عمیقتر زندگی که میتواند هرم معناداری باشد، اشاره میکند: «اهمیت مفهوم سبک زندگی در این است که سطحیترین لایههای زندگی (از آرایش مو و لباس گرفته تا حالت بیانی و ژست صورت و بدن) را به عمیقترین لایههای آن پیوند میزند» [۹]اباذری و چاوشیان دو گونه مفهوم شناسی و فرمول بندی برای سبک زندگی در طی تاریخ این مفهوم ذکر کرده و در فرمول بندی دوم، که در حال حاضر عمومیت دارد، سبک زندگی را راهی برای تعریف ارزش ها، نگرشها و رفتارهای (هویت) افراد میداند. [۱۰]این بیان به وضوح نشانگر ابتنای سبک زندگی بر ارزشها و نگرشهای شخص و حکایت گری سبک زندگی از این ارزشها و نگرش هاست. حال با توجه به اینکه ارزشهای شخص با توجه به تحلیلی که در بحث معنای زندگی گفته شد بر اساس نظام هدفمندی و معناداری ساخته میشود، لذا سخن او را میتوان به معنای ارتباط سبک زندگی و معنای زندگی و پیوستگی جدی آنها دانست.
اما بخش حقیقی، آن چیزهایی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگی است که عرض کردیم. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است؛ مثل مسئلۀ خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئلۀ خط، مسئلۀزبان، مسئلۀکسب وکار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانهای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است ۱۱
۴-سبک زندگی از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی
منظور از سبک زندگی، سبک زندگی اجتماعی است که بیشتر مردم یا قشرمؤثری از جامعه به آن عمل می کنند . عواملی که موجب اختلاف سبک های زندگی می شود، گاهی طبیعی و اقلیمی ،طایفه ای،قومی و نژادی است . سبک زندگی تقسیم میشود به اسلامی و غیر اسلامی.
این به گونه ای نیست که به سادگی بتوان در مدت چند روز یا چند ماه یا حتیچند سال ، آن هم در سطح کلی جامعه، ریشه ای را مستحکم کرد.بعضی از مشکلاتی که درسبک زندگی فعلی ما وجود دارد، به مال دوستی و زراندوزی باز می گردد.در شاخه های فرعی مختلفی ظاهر میشود مانند رانت خواری، رشوه خواری،تقلب،کم کاری ، رعایت نکردن انضباط و …علت همه ی اینها به دلیل بدست آوردن پول بیشتر است ؛ کمتر کار میکند ، برای اینکه از وقت کمتر پول بیشتری بدست آورد.
این مفاسد ریشه های بنیادی دارد تا آنها وجود دارد مفاسد هم وجود دارند. بنابراین باید راهی که انبیا و اولیای خدا به ما نشان داده اند استفاده کنیم.
مفهوم اثر بخشی زندگی به عنوان گستره ای تعریف شده است که تا آن گستره، یک فرد اعتقاد دارد که در وظایف اصلی گوناگون زندگی اثربخش است که تا آن گستره، یک فرد اعتقاد دارد که در وظایف اصلی گوناگون اثربخش است نشان دهننده وجوه روان شناختی و رفتاری کردار آن فرد است که اثربخشی یا زیرزبردستی و چیرگی او را در موقعیت ها خاصی از زندگی اش تعیین میکند. مفهوم سبک زندگی از زمان ابداعش تاکنون به واسطه تأثیر سلامت روان وجسم انسان و موفقیت های انسان در زندگی فردی واجتماعی ش تعریف شده است. روان شناسان، رفتارها ، نگرش و ارزش ها را جز سبک زندگی میدانند.
سبک زندگی مبتنی بردیدگاه اسلام را مجموعه ای از موضوعات مقبول اسلام در عرصه زندگی توصیف می کند که بر اساس آن، معیار رفتار انسان باید مبتنی بر اسلام و آموزه های اسلامی باشد. خدا محوری و حاکمیت ارزش های اسلامی در زندگی مورد تأیید اسلام است.
۵-دیدگاه جامعه شناسان نسبت به سبک زندگی
اجامعه شناسان سبک زندگی را مجموعه نظام مند و وحدت بخشی از کنش ها و رفتارها میدانند.سبک زندگی انسان در جوامع پیشرفته صنعتی به واسطه انقلاب صنعتی و پیشرفهای تکنولوژیکی، صنعتی و توسعه اقتصادی حاصل از آن تغییر کرده است و آثارش به کشورهای غیرصنعتی و درحال تسعه سرازیرشده است.علیرغم این که پیشرفت های تکنولوژیکی برای انسان رفاه و راحتی به ارمغان آورده است اما ابزار ترویج نوعی از سبک زندگی شده است که مسال و مشکلات بسیاری برای انسان به وجود آورده است.اندیشمندان براین باورهستند که سبک زندگی هر فرد و جامعه ای از نوع باورها و ارزش های حاکم بر آن فرد و جامعه تأثیر میگیرد.
یکی از بهترین سبک های زندگی معنویت بنیان، سبک زندگی نشأت گرفته از دین اسلام است که آرامش روحی برای افراد و امنیت برای جامعه به ارمغان می اورد
۶-اهمیت سبک زندگی اسلامی
اهمیت سبک زندگی اسلامی در سعادت دنیوی و اخروی مسلمانان برحسب توجه هم زمان به ابعاد مادی و معنوی و توجه به لذت های حلال خداوند و بهره مندی از آن ها همواره در گفتار و سیره عملی امه علیهم السلام نشان داده شده است.
سبک زندگی مبتنی بر جهان بینی الهی، به انسان به عنوان احسن مخلوق خداوندمتعال نگریسته است . هدف خداوند از آفرینش انسان،عبادت ،یعنی عبودیت مطلق است و این عبودیت برچهار اصل:۱-برخورد انسان با خدا ،۲- برخورد انسان با خود،۳- برخورد انسان باخلق،۴- برخورد انسان با دنیا تبیین شده است.
دین اسلام به عنوان دین محبوب نزد خداوند متعال، برای همه وجوه مادی- معنوی، فردی- اجتماعی، انتقاعی- غیرانتقاعی، فرهنگی و اقتصادی- مالی، جنگ – مبارزه و صلح- آرامش و امنیت انسان، دوست-دشمن، فرد- اجتماع، کار- خانواده دستورالعمل دارد که در صورت اجراشدن و درونی شدن در جامعه،سعادت و خوشبختی تضمین شده ارایه میدهد.۱۲
سبک زندگی هر فرد بر اساس باورها و ارزشهای درونی اش شکل میگیرد. سبک زندگی هرکسی بیانگر فلسفه زندگی اوست. هرکسی چنان زندگی میکند که هستی و زندگانی دنیوی را برای خود تفسیر کرده است. تمدن سازی نیز از آرمانهایی است که همزمان با ظهور اسلام و داعیه بر جهان شمولی و جاودانگی، مورد هدف بوده و بر دستیابی به آن وعده داده شده است. این هدف، با پیروزی انقلاب اسلامی، جانی تازه و حیاتی نوین یافته و در لسان رهبران انقلاب اسلامی، به عنوان مرحله غایی این انقلاب معرفی شده است. نظر به اهمیت موضوعات مذکور، دراین تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی و با مراجعه به آیات قرآن کریم و بهرهگیری از اسناد تاریخی و روایی، تاثیر سبک زندگی قرآنی بر تمدن سازی نوین اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است . در نتیجه این کنکاش، مواردجهان بینی توحیدی، خدامحوری، اخلاق مداری و کرامت انسانی به عنوان مولفه های تمدن اسلامی یافت شده و در خصوص سبک زندگی قرآنی به مواردی چون، اخلاق، خانواده قرآنی، سلامت جسمی و معنوی، بهداشت جسمی و روحی، تفکرسالم، اوقات فراغت هدفمند به عنوان شاخصهای سبک زندگی قرآنی در ساحت فردی و به مواردی چون تقواگرایی، بردباری، توکل، عفو وگذشت ، اعتدال و میانه روی و ساده زیستی، به عنوان شاخصهای اجتماعی سبک زندگی قرآنی اشاره شده است در نهایت نیز با بررسی تاثیر شاخصهای سبک زندگی قرآنی بر مولفه های تمدن سازی بدین نتیجه رسیده است که سبک زندگی قرآنی، مقدمه ای برای تشکیل تمدن نوین اسلامی و بخش حقیقی و رکن اصلی تمدن اسلامی می باشد و در واقع، تمدن سازی نوین اسلامی از رهگذر اتخاذ سبک زندگی قرآنی، در ساحت زندگی فردی و اجتماعی میسر است.
سبک زندگی اسلامی به معنای چشم پوشی از لذات و نعمات نیست بلکه در این روش زندگی رنگ خدایی میگیرد؛ انسانها قادر به زندگی ساختگی نیستند و اگر اینگونه باشد زندگی آنها دوامی ندارد همانگونه که یک نقاش به صورت طبیعی نگاه خاصی به دنیای اطراف خود دارد و با ظرافت به زیباییهای طبیعت مینگرد و همچنین یک شاعر که برای شاعرانه زیستن هیچ تلاشی جز زیستن انجام نمیدهد بنابراین سبک زندگی نشان دهنده میزان حضور ارزشهای جامعه در رفتارها است
۹-سبک زندگی در دنیای مدرن
در دنیای مدرن سبکهای زندگی متفاوتی وجود دارد که سهم هر یک از افراد را در مناسبات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و… برای رسیدن به اهداف مورد نظر آنان، مشخص میکند. از این رو همه افراد جامعه تلاش میکنند که سبکی از زندگی داشته باشند تا در برخوردار از منافع فردی و جمعی در مبادلات اجتماعی عقب نمانند. زیرا کم و کیف سبک زندگی و میزان ونحوه تعاملات اجتماعی و نوع معانی کنشی که ردو بدل میشود از اهمیت زیادی در بین افراد جامعه برخوردار است
۱۰-سرمایه داری و سبگ زندگی
در سبک زندگی سرمایه داری غرب آنچه اهمیت پیدا کرده انسان محوری به جای خدا محوری است. انسان مصلحت اندیش منفعت طلبی، مادی گرایی و کسب قدرت و لذت را مبنای هر رفتار خود قرار داده است. او تعریفی که در دین در این فضا ارائه می دهد از قالب قواعد رفتاری و ارزشهای عقل خود فراتر نمی رود. در این تعریف، اگر برخی وجه معنوی قایل هستند، آن را منحصر در زندگی و اخلاق فردی می دانند، لذاست که دین خود یک میدان(زیر فضای اجتماعی) است و افراد در آن در کسب قدرت و سرمایه ها به رقابت می پردازند.۱۳
این دو دیدگاه در یک زمینه نقطه اشتراک دارند. بدین معنی که، دین میتواند ایجاد منش، سلیقه و زیبا شناختی و در نتیجه سبک های زندگی نقش ایفا می کند و جدای از سبک های زندگی به خصوص دینی در شکل گیری دیگر سبک های زندگی نیز دخیل باشد.۱۴جامعه ای را نمی توان یافت که در آن نهاد دین و دیگر نهادی متاثر از دین و به تبع آن رفتار دینی حضور نداشته باشد. مکاتب الهی انسانی را به عنوان مخلوقی در پرتو سنت ها و قوانین فطری و مرتبط با خالق مطرح می کند. مکاتب مادی- ضمن اشتراک نظر در بعضی مواضع با نگاه الهی- انسان را در ساحت و یدان اجتماع برای کسب قدرت و سرمایه مدنظر دارند.
۱۱-مولفه های سبک زندگی
۱-۱۱- سبک زندگی و دین و دینداری
دین سنگ بنای سامان اجتماعی است و منبعی برای ارزشهای اجتماعی است و بر گزینشهای فردی و بسیاری از زمینه های زندگی روزمره تأثیر می گذارد. همچنین به عنوان تجلّی روح جمعی و عامل همبستگی و یکپارچگی جامعه محسوب می شود. دین به عنوان یک نهاد اجتماعی با خصیصه فردی و اجتماعی، از ارزش ها و قواعد اجتماعی پشتیبانی می کند و جهت دهنده و مظهر قدرت جامعه و انسان، بسترساز ارتباطات انسانی و موجب ثبات، استمرار و همبستگی جامعه است. از سوی دیگر دین ارزش ها را می آفریند و هنجارها را شکل می دهد به ارزشهای ثابت اخلاقی قداست می بخشد، زندگی انسان از آن معنی می گیرد و راهنمای مؤثری برای هدایت و سعادت انسان در دنیا و آخرت است. دین کارکردهای مختلفی را برای جامعه و فرد به انجام می رساند. رفتارهای ضد اجتماعی را منع نموده و راههایی را برای انسجام دوباره متخلفین پیشنهاد می کند.
۲-۱۱- سبک زندگی و ساختار اجتماعی
ساختار اجتماعى مجموعه روابط و پيوندهائى است که ميان افراد، گروهها و طبقات مختلف يک جامعه برقرار است و نهادها و رفتارهاى اجتماعى يا فرهنگى در آن جامعه براساس اين روابط ترتيب و تنظيم مىيابد۱۵
در جامعه اسلامی دین به عنوان منشا وجدانی و رفتاری فرد و یک عشق و علاقه درونی شده است که در اجتماع و محیط پیرامونی شخص نیز نقش اصلی را ایفا می کند. هدف جامعه اسلامی رشد و تعالی انسان ها و رسیدن آنها به کمال مطلوب الهی است به طوری که امام سجاد(ع) در راستای صیانت از کیان جامعه به افراد جامعه می آموزد که اگر در انجام وظایف اجتماعی کوتاهی شود از خدا عذرخواهی کرده و بر انجام مسئولیت اجتماعی مصمم باشند(صحیفه سجادیه).
۳-۱۱- سبک زندگی و نهاد خانواده
یکی از مسائلی که در سبک زندگی اسلامی از نگاه امامان معصوم(ع) بسیار بر اهمیت آن تاکید شده است مسئله خانواده می باشد. اساس تشکیل خانواده این است که زن و مردی می کوشند اراده خود را بر تأسیس آن و قبول تکالیفی که شرع برای آنها معین کرده است محقق گردانند. در سبک زندگی اسلامی خانواده مهمترین کانون تربیت و رشد و تکامل انسان است. روابط اعضای خانواده نسبت به هم بر مبنای صمیمیت، فداکاری و گذشت است. طرفین براساس صفات عالیه انسانی راه سازگاری با یکدیگر را در پیش می گیرند و حتی در مواردی همسر خود را بر خویشتن مقدم می دارند. در این جوامع، پدر و مادر در مرکز ثقل خانواده قرار دارند. امام سجاد(ع) سرپرستی خانواده را با مرد می داند و پذیرش آگاهانه نقش ها را ویژگی دیگر نهاد خانواده در این محور بر می شمرد و نهاد خانواده را زمینه پرورش انسان های خداپرست می دانند.۱۶ خانواده نمونه از منظر امام علی(ع) خانوادهی پیامبر گرامی اسلام(ص) است. حضرت علی(ع) خانواده نمونه و ایدهآل را دارای سه ویژگی می دانستند: دین باوری و ایمان، محبت و مهرورزی و مدیریت مطلوب.۱۷
۴-۱۱- سبک زندگی و هویت
هويت به معني “چه كسي بودن” است و از نياز طبيعي انسان به شناخته شدن و شناسانده شدن به چيزي يا جايي برميآيد. در واقع، هویت مجموعه نگرشها، ویژگیها و روحیات است که یک فرد را از دیگران متمایز میکند. اين حس تعلق، بنيادي ذاتي در وجود انسان دارد.۱۸ آدمی به دلیل اقتضای وجود امکانی و اعتباری خویش هر وقت از اصل خویش بریده شود، هویت خود را از دست می دهد. فرد زمانی می تواند معنا و هویت پیدا کند که به اصل خویش بپیوندد. در جوامعی که سبک زندگی آنها اسلامی است ارتباط با خدا اصلی ترین رکن هویتی هر فرد است. انسان مستقل از هر گونه یادگیری در درونش تمایل به عبادت و بندگی خدا را احساس میکند. تجلی چنین احساس و تمایلی دراعمال و رفتار دینی آشکار میگردد و به طور کلی رابطه آدمی و دین و نسبتی که با آن پیدا میکند، در مقوله هویت دینی قابل تبیین و توضیح است.
«هویت آدمی به خداست والا تمامی موجودات در تحیر و سردرگمی به سر می بردند»(دعای جوشن کبیر)
۵-۱۱- سبک زندگی و تعلیم و تربیت
تعلیم و تربیت در زندگی بشر مهمترین و اساسی ترین جنبه زندگی است به طوری که هرگونه اعوجاج و انحراف در آن باعث انحراف در همه امور زندگی می شود. توانایی های انسان در زندگی بروز و ظهور پیدا می کند و انسانیت انسان تحقق می یابد.۱۹هریک از نظامهای تربیتی اهداف خاصی را مدنظر دارند و همه فعالیتهای خود را برای تحقق آنها مصروف می دارند. در اسلام به این موضوع مهم توجه بسیار شده و قواعد مناسبی برای رشد انسان تعیین گردیده است. در تربیت اسلامی، هدف اساسی و غایی تربیت، الهی شدن آدمی است، پرورش بر آموزش تقدم دارد، نگاه به علم نگاهی عبادت گونه است، بین استاد و شاگرد روابط اخلاقی حاکم است. در نتیجه، برای رسیدن به این هدف، استعدادهای عالی انسان که در خلقت او قرار داده شده است باید رشد کند و فعلیت یابد. شهید مطهری معتقد است: «تربیت، پرورش استعدادهای درونی و به فعلیت درآوردن آنها است»
۶-۱۱- سبک زندگی و ارزش ها
ارزش عبارت است از عقایدی که افراد یا گروههای انسانی درباره آنچه مطلوب، مناسب، خوب یا بد است؛ دارند. به عبارت دیگر، به اموری که برای اعضا گروه اهمیت دارند و آرمان مشترک اعضا گروه تلقی میشوند، ارزش می گویند. ارزشها به صورتی دوگانه در واقعیت وجود دارد: نخست به منزله آرمانی متجلی میشود که خواستار پیوستگی است و دعوت به احترام میکند. دوم در اشیاء یا رفتارهایی جلوه گر میشود که آن را به شیوهای عینی یا دقیقاً به شیوه سمبلیک بیان میکند.۲۰
۷-۱۱- سبک زندگی و علم
علم شامل هر نوع آگاهی نسبت به اشیاء، پدیدهها، روابط و غیره است، اعم از اینکه مربوط به حوزه مادی و طبیعی باشد و یا مربوط به علوم معنا و ماوراء الطبیعه. به عبارت دیگر، علم شامل مجموعهای از آگاهیها، دانشها و معلوماتی است که انسان توانسته از طریق روشهای گوناگون تا به امروز به آنها آگاهی پیدا کند.(۲۱)همچنین گرايش به يادگيري علوم به انگيزه هاي مختلف صورت مي گيرد و به طور معمول نيازهاي اوليه حياتي و طبيعي و محسوس جاذبه هاي بيشتري براي انسان ها دارد. لذا براي فراهم سازي بيشتر آسايش و تسلط بيشتر بر طبيعت، گرايش هاي مختلف علمي و تخصص هاي فراوان به وجود آمده است.
۸-۱۱- سبک زندگی و ساختار اقتصادی
اقتصاد از مسائل بسیار مهم زندگی بشر است؛ زیرا چرخ زندگی بشر بدون آن نمی چرخد. مطالعهی احادیث و استدلالات آیات قرآن نشان می دهد که نوع نگاه اسلام به معیشت و زندگی انسان و به طور کلی نگرش به اقتصاد، اساساً متفاوت از نگاه موجود است. روش استنباط نظام اقتصادی اسلام، که همسو با مبانی معرفت شناسی فقهی اسلام است، به رزق، نگاهی الهی و در فرایند کسب سرمایه روح دینی وجود دارد، قائل به اصل مالكيت مزدوج است، رشد اقتصادی با نگاه جهادی دیده می شود، مساجد و مکان های مذهبی در بازار محوریت دارند، اعمال اقتصادی دین از قبیل صدقه، خمس، زکات، انفاق و وقف از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین بنابه تعبیر مقام معظم رهبری «ساختار اقتصاد اسلامی» باید دو ويژگی اساسی را تأمین کند: تولید ثروت و توزیع عادلانه آن. چنانچه ساختار اقتصادی در جوامع اسلامی نتواند این دو را تامین کند، اقتصاد به مشکل برخورد می کند. در نتیجه، با در نظر گرفتن جهانبيني متفاوت در اسلام و توجه به سازگاري دستورات شريعت اسلام با فطرت انسانها دور از ذهن نيست كه اقتصاد مبتني بر اصول اسلامي قابليت بيشتري نسبت به ساير مكاتب در ايجاد عدالت و رفاه در جامعه دارا باشد.
۹-۱۱- سبک زندگی و الگوی مصرف
دين اسلام، دين اعتدال، ميانه روي و دوري از افراط و تفريط است. در اسلام مفاهیم متعددی از قبیل پرهیز از اسراف و تبذیر، قناعت، انفاق و … در زمینه مصرف داریم؛ با این حال، مصرف در فرهنگ اسلامی، الگوی متغیری دارد، که با شرایط و موقعیت های مختلف زمانی و مکانی تعیین و تثبیت می شود. به این معنا که اگر جوامع در محیطی و شرایطی باشند که عموم آحاد جامعه از رفاه نسبی برخوردارند و نیازمندی های ضروری در حد قابل قبولی فراهم شده است؛ می توانند زمینه هر چه بهتر و بیشتر خود و خانواده را از نظر نعمت های الهی فراهم سازد و سطح و وضع زندگی خود را از نظر کمی و کیفی تعالی و بهبود بخشد. از طرف دیگر، اگر جوامع در محیطی که فقر اقتصادی و مالی بر نظام عمومی و اجتماعی آن حاکم است و مردم نیازمند تامین نیازهای اولیه زندگی خود با مشکل و کمبود مواجه اند، قرار داشته باشند، لازم است آدمی در مصرف آنچه در اختیار دارد به حداقل ضرورت اکتفا کرده، آنچه را افزون بر نیازهای اولیه اش در اختیار دارد به همنوعان نیازمندش انفاق کند و در تحمل شداید زندگی با ایشان همدردی کند. امام صادق(ع) نیز دو صفت اسراف و اقتار را مضموم می دانستند. از نظر امام صادق(ع) اسراف آنست كه انسان مالش را از بين ببرد و به بدنش صدمه بزند و اقتار انست كه غذا نان و نمك باشد در صورتيكه قدرت خوردن غذاى مناسبترى فراهم است.۲۲
۱۰-۱۱- سبک زندگی و اوقات فراغت
اوقات فراغت فرصت مناسبی را در اختیار انسان می گذارد تا خستگی کار روزانه را از تن خویش بیرون کند و با انگیزه بهتر و یا بازیابی نیرو و آمادگی بیش تر، به فعالیت های خود ادامه دهد. اما این نیاز بشری در جوامع مختلف، نمودهای مختلفی دارد. دین اسلام در این زمینه بر اساس خط اعتدال حرکت می کند. از یک طرف، تمایل به تفریح را یکی از خواسته های طبیعی بشر و و آن را برای عامه ی مردم مباح می داند. از طرف دیگر، افراط در تفریح و سرگرمی خواهی را نیز ناپسند و مذموم می داند. لذا در آموزه های اسلامی، اوقات فراغت به عنوان بخشی از زمان زندگی و عمر انسان، دارای ارزش و اهمیت است و نباید تماماً به تفریح سپری گردد، بلکه باید برای آن برنامه ریزی شود. امام صادق(ع) در تایید این نکته می فرمایند: «سلامت و نیرومندی، فراغت، جوانی، نشاط و بی نیازی خود را فراموش نکن، در دنیا از آن بهره برداری کن و متوجه باش که از آن سرمایه های عظیم به نفع معنویات و آخرت خود استفاده نمایی».۲۳از دیدگاه اسلام، اوقات فراغت باید در راستای فرآیند تکامل و رشد شخصیت اسلامی و انسانی باشد، در چهارچوب قوانین شرع باشد، بعد اجتماعی در آن لحاظ شود، ضرری برای خود یا دیگران نداشته باشد و تعادل در آن مهم باشد(نه افراط نه تفریط) .
۱۱-۱۱- سبک زندگی و فرهنگ عمومی
فرهنگ عمومي به معناي فرهنگ غالب و گستردهاي است كه در ميان عموم جامعه رواج و رسوخ دارد و حوزهاي از عقايد، ارزشها، جلوههاي احساسي و هنجارهاست كه اجبار اجتماعي غير رسمي از آن حمايت ميكند و فراتر از گروهها و اقشار خاص در كليت جامعه مورد قبول است. ۲۴
۱۲-سبک زندگی از منظر روایات
سبک زندگی مناسب ترین راه انتقال باورها و ارزش هاست
انتقال ارزش ها از دغدغه های همیشگی خانواده ها، مربیان و مبلغان و مسئولان فرهنگی بوده و هست. چه کار کنیم تا ارزش ها منتقل شوند. راه های مختلفی وجود دارد که مناسب ترین شیوه برای این کار، سبک زندگی است.
«یا ایها الذین امنوا لم تقولون مالا تفعلون؛ کبر مقتاً عند الله أن تقولوا ما لا تفعلون» (صف/ ۲ و ۳) گفتاری که مطابق رفتار تأیید نشود، خشم خدا را به دنبال دارد. گفته ای که مؤید رفتاری نداشته باشد، یعنی در سبک زندگی محقق نشده باشد ارزش ندارد. البته معنایش این نیست که اگر عمل نکردیم، توصیه هم نکنیم، خیر؛ ولی این بُعد را تأکید می کند که عمل اصالت دارد و مهم است و بهترین راه تبلیغ است. اگر نگویی و عمل کنی بهتر است از اینکه بگویی و عمل نکنی.
امام علی (ع) می فرماید: «ایها الناس انی والله ما احتکم علی طاعة الا واسبقکم الیها ولا انهاکم عن معصیة الا و اتناهی قبلکم عنها.» (نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵). «لعن الله الامرین بالمعروف والتّارکین له والنّاهین عن المنکر العاملین به.» (نهج البلاغه، خطبه ۱۲۹)
امام صادق (ع) می فرماید: «کونوا دعاةً للنّاس بغیر السنتکم لیروا منکم الورع والاجتهاد والصلاة والخیر فانّ ذلک داعیة.» (کافی، ج۲، ص ۷۸) با گفتار دعوت نکنید، بلکه دعوت باید به غیر گفتار باشد؛ زیرا عمل، نمایش ارزش ها، باورها و نمود بیرونی آنهاست. باید به نمایش گذاشته شوند تا مردم ببیند، پرهیزگاری و تلاش و کوشش و نماز و خیرخواهی او را ببینند و در این صورت، دعوت کننده است
باورها و اندیشهها که ریشههای سبک زندگی خانوادگی میباشند، نقش اساسی در زندگی خانوادگی دارند که مهمترین آنها عبارتند از:
۱ـ اعتقاد به خدا
۲ـ اعتقاد به رسالت و نبوّت
۳ـ اعتقاد به معاد و زندگی پس از مرگ
نتیجه گیری:
مسئلۀ خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئلۀ خط، مسئلۀزبان، مسئلۀکسب وکار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانهای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است
سبک زندگی آفرینش وخلق هنرمندانه راه وروش خاص با توجه به امکانات، پایگاه اقتصادی – اجتماعی و محدودیتهای فردی واجتماعی است. از ان رو به بیانی میتوان گفت که سبک زندگی، هنر فرد در انتخاب مناسبترین و خردمندانهترین راه برای تحقق اهداف است؛ بنابراین در سبک زندگی فرد بر حسب نقشهایی که در شبکه روابط اجتماعی بر عهده دارد، موقعیتهایی را بدست میآورد. در واقع هر فرد به اندازه نقشی که در تولید اجتماعی (درآمد، تجربه، مهارت، اطلاعات و دانش) دارد از موقعیتهایی مانند ثروت اجتماعی و تواناییهای فردی بهره مند میشود.
منابع:
۱-[شریفی، احمدحسین (۱۳۹۱). همیشه بهار، قم، دفتر نشر معارف.]
۲-[کاویانی، محمد (۱۳۹۱). سبک زندگی اسلامی و ابزار سنجش آن، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.]
[۳]جعفری تبریزی، محمد تقی، فلسفه و هدف زندگی، ص ۱۰-۱۱.
[۴]متز، تدئوس، آثار جدیدی درباره معنای زندگی، ترجمه محسن جوادی، نقد و نظر، شماره ۲۹ و ۳۰، ص ۲۶۷..
[۵]گیبنز، جان آر و بو ریمر، سیاست پست مدرنیته: درآمدی بر فرهنگ و سیاست معاصر، ترجمه منصور انصاری، گام نو، ص ۱۰۸
[۶]گیدنز، آنتونی، تجدد و تشخص (جامعه و هویت شخصی در عصر جدید)، ترجمه ناصر موفقیان، ص ۱۲۲.
[۷]ریتزر، جورج، نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، ص ۷۲۱-۷۲۳.
[۸]مهدوی کنی، محمد سعید، دین و سبک زندگی: مطالعه موردی شرکت کنندگان در جلسات مذهبی، تهران، دانشگاه امام صادق (ع)، ص ۷۵.
[۹]همان، ص ۱۸.
[۱۰]اباذری، یوسف و حسین چاوشیان، از طبقه اجتماعی تا سبک زندگی رویکردهای نوین در تحلیل جامعه شناختی هویت اجتماعی، نامه علوم اجتماعی، شماره ۲۰، ص ۶.
[۱۱]کاویانی، محمد (۱۳۹۱). سبک زندگی اسلامی و ابزار سنجش آن، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
۱۲-(فصل نامه علمی- پژوهشی پژوهش نامه سبک زندگی / سال ششم،شماره۱۰،بهار و تابستان ۹۹/ صدیقه خورشیدی- طاهره شاهی- اسفندیارهندی)
۱۳-(بوردیو، ۱۳۸۱، ص۱۷۵)
۱۴-(مهدوی کنی، ۱۳۸۷، ص۲۲۱)
۱۵-(تامپسون، ۱۳۸۲، ص ۳۲)
۱۶-(حرانی، ۱۳۷۴، ص۲۶۴)
۱۷-(مجلسی، ج۲)
۱۸-(منصورنژاد و همکاران، ۱۳۸۵، ص ۱۰)
۱۹-(مطهری، ۱۳۷۴: ۱۶)
-۲۰(نجفی پور، ۱۳۸۶، ص ۷)
-۲۱(گلشنی، ۱۳۸۰، ص ۷۳)
-۲۲(گلشنی، ۱۳۸۰، ص ۷۳)
-۲۳(وجدانی، ۱۳۸۷، ص ۱۲)
-۲۴(افروغ، ۱۳۷۹، ص۷)
-۲۵( سبک زندگی اسلامی، ضرورت ها و کاستی ها ، آیت الله علامه محمد تقی مصباح ص۳-۵)
ثبت دیدگاه