بسم الله الرحمن الرحیم
آموزش غیر حضوری دوره کوتاه مدت تفسیر انفسی استاد سوری
عنوان تحقیق: امتیازات و ویژگیهای تفسیر انفسی
محقق: زهرا جلالی
مورخ: ۱۳/۷/۱۴۰۰
چکیده
خداوند در ارتباط با آیات و نشانه های خود میفرماید: ما به زودی آیات خود را در آفاق و اطراف جهان و همچنین در درون جان خود آنها، به آنان نشان میدهیم، تا برای آنها روشن شود که خداوند حق است.” از این رو آیات خداوند به آیات آفاقی و انفسی تقسیم میشود. تفسیر انفسی ، تفسیری است که بر اساس معرفت نفس و شناخت عوالم وجودی انسان شکل میگیرد. پیشینه تفسیر انفسی به زمان نزول قرآن بر می گردد؛ زیرا روایات رسیده از رسول گرامی اسلام و ائمه معصوم در زمره تفسیر انفسی آیات الهی هستند. در این تحقیق که با رویکرد توصیفی تحلیلی صورت گرفته با تببین و بررسی امتیازات تفسیر انفسی بر تفسیر آفاقی پرداخته چنین نتیجه گرفته شده که تفسیر انفسی قرآن کریم ما را با واقعیت آشنا میکند و به کشف محجوب میپردازد. و در مقایسه با دیگر شیوه های تفسیری، فرامکانی و فرازمانی است؛ یعنی زمان و مکان در تفسیر انفسی نقشی ندارد.
کلید واژگان: تفسیر آفاقی، تفسیرانفسی، آیات، فرازمانی، وحدت وجود
مقدمه
دانشمندان علوم قرآنی، مباحث مختلفی را درباره آیات قرآن مطرح کرده اند؛ از جمله تعداد آیات، توقیفی بودن آیات، تناسب یا عدم تناسب ترتیب آیات قرآن. در قرآن کریم آیه را به هر موجودی که نشانه وجود و صفات خداوند باشد یا به معجزات ارائه شده از سوی انبیاء هم اطلاق کرده است. در کاربرد این معنا، قرآن کریم آیات و نشانه های خداوند را به آفاقی و انفسی تقسیم کرده است. تفسیر قرآن کریم متناسب با زبان قرآن، گاهی در بند الفاظ و اصطلاح ادبیات عرب و گاهی به مسائل مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و … ناظر است که در جایگاه خویش باارزش است اما تفسیری از قرآن کریم که به بعد فطری و عوالم وجودی انسان بپردازد و هر آنچه خارج از جان بشری است در جان آدمی یافت شود و قرآن کریم نیز متناسب با آن تفسیر شود، بی شک به زبان تمام جهانیان سخن خواهد گفت و مورد قبول همگان واقع خواهد شد، که در صورت اول، از تفاسیر به تفسیر آفاقی و در صورت دوم، به تفسیر انفسی قرآن کریم تعبیر میشود. تفسیر انفسی قرآن کریم، شیوه ای از تفسیر عرفانی است که مبانی آن با مبانی روشهای دیگر تفسیر عرفانی در برخی موارد مشترک و در برخی دیگر متفاوت خواهد بود تفسیر انفسی قرآن کریم، به دلیل ویژگی های خاص خویش، نقش بزرگی در تعمیق ایمان نسل بشر دارد. تفاسیر دیگر، که در زمره تفاسیر آفاقی قرار میگیرند، در جای خود ارجمند و مقدمه و پلی برای رسیدن به تفسیر انفسی هستند. در نتیجه، تفسیر انفسی از نظر ارزش، بالاتر و در تعمیق آموزه ها و معارف عمیق آیات الهی، نقش ویژه ای ایفا میکند. در پژوهش حاضر سعی بر آن شده امتیازات تفسیر انفسی بر تفسیر آفاقی مورد بررسی قرار گرفته و به تعریف جامعی از تفسیر انفسی برسیم.
در ابتدا به توضیح اجمالی معنا و مفهوم آیات انفسی و آفاقی میپردازیم:
تعریف آفاق و انفس
آفاق و انفس، آفاق جمع افق و به معنی کران، کرانه، ناحیه، کرانه آسمان، کنار و گرد بر گرد جهان؛ و انفس، جمع نفس به معنی ذات، روح و خود است. در اصطلاح متفکران اسلامی دو واژه آفاق و انفس با توجه به قرآن(فصلت/۵۳/۴۱) در معنای جهان و انسان یا ظاهر و باطن یا عالم مادیات و مجردات به کار رفته است، چنانکه عالم آفاقی کنایه از عالم ظاهر و عالم کبیر و عالم اجسام است؛ و عالم انفسی اشاره به عالم باطن و عالم صغیر و عالم ارواح.
سیر در آفاق و انفس از نظر عرفا
در نظر عارفان، آفاق دو کتابند که باید رموز هستی را در آنها خواند: کتاب انفس که ” تمامیت آیات صفات و اسماء الهی در آن مکتوب است” و کتاب آفاق که تفصیل کتاب انفس است.(لاهیجی،۴۶۳) عارف بر آنست که از یک سو از خودشناسی به خداشناسی برسد و از سوی دیگر” به نظر اعتبار نگاه در افلاک و انجم و اختلاف سیر و اشکال ایشان” کند تا کمال قدرت و حکم و تدبیر او را در نظام متقن عالم مشاهده کند و این به معنی” سبب ارتقاء وی بر مدارج کمال گردد.( دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله( آفاق و انفس) ،ج۱،ص۲۶۶).
تعریف آیات آفاقی:
خداوند در ارتباط با آیات و نشانه های خود میفرماید: « سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَ فِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَ وَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ (فصلت/۵۳)؛ ما به زودی آیات خود را در آفاق و اطراف جهان و همچنین در درون جان خود آنها، به آنان نشان میدهیم، تا برای آنها روشن شود که خداوند حق است.» از این رو آیات خداوند به آیات آفاقی و انفسی تقسیم میشود. آیات آفاقی مثل آفرینش خورشید، ستارگان، جانداران و گیاهان، کوهها و دریاها، با نظام دقیقی که بر آن ها حاکم است.
آیات انفسی:
آیات انفسی همچون آفرینش انسان و شگفتیهایی که بر روح انسان حاکم است، نشانه هایی است از معرفت پروردگار و خالق جهان. (تفسیر نمونه، مکارم، ص۳۵۰)
تفسیر آفاقی و انفسی
تفسیر آفاقی، تفسیری است که بر هر آنچه در خارج از جان بشر وجود دارد، پرداخته است و آیات را بر اساس عوالم بیرونی وجود انسان تفسیر میکند( صمدی آملی، ص۱۸).
تفسیر انفسی ، تفسیری است که بر اساس معرفت نفس و شناخت عوالم وجودی انسان شکل میگیرد.(صمدی آملی، ص ۱۳- ۱۴)
در تفسیر انفسی مفسر ضمن شناخت نفس انسانی و تربیت آن هم بر عرفان عملی و نظری و هم بر مبانی فلسفی نفس انسان تسلط دارد. منبع مورد استفاده مفسر در تفسیر آیات علاوه بر کشف شهود، عرفان نظری و مبانی فلسفی وجود انسان است؛ از این رو در مواردی با تفاسیر عرفانی تفاوت خواهد داشت.( قربانیان ص ۱)
مراد از آیات آفاقی و انفسی از دیدگاه مفسران متفاوت است. از دیدگاه طرفداران تفسیر انفسی تمامی آیات قرآن از باء تا سین آیات آفاقی و در عین حال آیات انفسی قرآن کریم به شمار می آیند.( صمدی آملی، ص۱۳-۱۴)
حسن زاده آملی، تمام آیات الهی از باء در بسم الله تا سین در والناس را قابل تفسیر به روش انفسی میداند.( صمدی آملی، ص ۱۳-۱۴) در حالی که جوادی آملی، تفسیر انفسی را شامل آیات مربوط به نفخ روح، تجرد آن و سیر ملکوتی روح و بقای آن و مظهریت روح برای اسماء حسنای الهی دانسته است.( جوادی آملی، ص ۲۳) مفسر تفسیر انفسی با پروردن آیات در جان خویش چشم و دل خود را بر روی ماسوی الله بسته و باانجام اوامر و دستورات الهی در خصوص اعمال و وظایفی که بر عهده انسان است، وجودی جز حضرت حق را مشاهده نمیکند.( لاهیجی، ۵۱)
در تفسیر انفسی، کیفیت سیر و سلوک معنوی و ترک خود پرستی و چگونگی وصول به مقام قدس الهی مطرح میشود.( امام خمینی، ص ۱۳۵)
نمونه آیات آفاقی و انفسی
این آیات نکات جالبی از دلایل توحید و نشانه های پروردگار را در نظام عالم هستی بازگو کرده است و میتوان گفت روی هم رفته بخش مهمی از آیات توحیدی قرآن از همین آیات، تشکیل میدهد. این آیات، که همه با تعبیر “من آیاته” (یکی از نشانه های خداوند…) آغاز میشود و آهنگ مخصوص و لحن گیر و جذاب و تعبیرات موثر و عمیقی دارد، مجموعا از هفت آیه، تشکیل شده که شش آیه آن پشت سر هم، و یک آیه جداگانه است(آیه ۴۶ همین سوره).
این هفت آیه تقسیم بندی جالبی از نظر آیات”آفاقی و انفسی” دارد، به طوری که سه آیه درباره آیات انفسی(نشانه های خدا در وجود خود انسان) و سه آیه درباره آیات آفاقی( نشانه های عظمت پروردگار در بیرون وجود انسان) و یک آیه هم از آیات انفسی و هم آیات آفاقی سخن میگوید.
- وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنْتُمْ بَشَرٌ تَنْتَشِرُونَ ؛ ( روم /۲۰) در این آیه به دو نشانه عظمت الهی اشاره شده : یکی آفرینش نخستین انسان از خاک و دومی تکثیر نسل انسان و انتشار فرزندان آدم در سراسر روی زمین است. که اگر ویژگی گسترش در آدم آفریده نشده بود، به زودی از میان می رفت و نسل او برچیده میشد.
- دومین آیه مورد بحث نیز بخش دیگری از آیات انفسی را که در مرحله بعد از آفرینش انسان قرار داده مطرح کرده، میفرماید:” دیگر از نشانه های خدا این است که از جنس خودتان همسرانی برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش بیابید « وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا ». (روم/۲۱)
- و از آنجا که ادامه این پیوند، در میان همسران خصوصا و در میان همه انسانها عموما، نیاز به یک جاذبه و کشش قلبی و روحانی دارد، به دنبال آن اضافه میکند: « و جعل بینکم موده و رحمه». و در پایان آیه برای تاکید بیشتر میفرماید:” در این امور، نشانه هایی است برای افرادی که تفکر میکنند؛ « إِنَّ فِي ذٰلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ ». جالب اینکه قرآن در این آیه، هدف ازدواج را سکون و آرامش، قرار داده است و با تعبیر پر معنی {لتسکنوا} مسائل بسیاری را بیان کرده، و نظیر این تعبیر در آیه ۱۸۹ سوره اعراف نیز آمده است. به راستی، وجود همسران با این ویژگی ها، برای انسانها که مایه آرامش زندگی آنها است، یکی از مواهب بزرگ الهی محسوب میشود. این آرامش ، از اینجا ناشی میشود که، این دو جنس مکمل یکدیگر و مایه شکوفایی نشاط و پرورش یکدیگر میباشند، به طوری که هریک بدون دیگری ناقص است، و طبیعی است که میان یک موجود و مکمل وجود او چنین جاذبه نیرومندی وجود داشته باشد. و از اینجا میتوان نتیجه گرفت: آنها که پشت پا به این سنت الهی میزنند وجود ناقصی دارند، چرا که یک مرحله تکاملی آنها متوقف شده( مگر آن که به راستی شرایط خاص و ضرورتی ایجاب تجرد کند.) به هرحال، این آرامش و سکونت هم از نظر جسمی است، و هم از نظر روحی، هم از جنبه فردی و هم اجتماعی. هنگامی که انسان، از مرحله تجرد، گام به مرحله زندگی خانوادگی میگذارد، شخصیت تازه ای در خود می یابد، و احساس مسئولیت بیشتری میکند، و این است معنی احساس آرامش در سایه ازدواج.
- آخرین آیه مورد بحث، تلفیقی از (آیات آفاقی و انفسی) است: نخست به مساله خلقت آسمانها و زمین اشاره کرده، میگوید: « از نشانه های بزرگ خدا آفرینش آسمانها و زمین است». « وَ مِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ »( روم/۲۱) آسمانها با آن همه کرات با آن همه منظومه ها و کهکشانها آسمان هایی که اندیشه بلند پرواز انسان از درک عظمت آن عاجز و فکر از مطالعه آن خسته میشود و هرقدر علم و دانش انسان پیش میرود نکته های تازه ای از عظمتش آشکار میگردد. سپس به یکی از آیات بزرگ انفسی سخن را منتقل ساخته میگوید: “اختلاف زبانها و رنگهای شما نیز از آیات عظمت او است”؛ (وَ اخْتِلاَفُ أَلْسِنَتِكُمْ وَ أَلْوَانِكُمْ).(دائره المعارف،جلد اول،ص۴۹۶)
وحدت وجود و تفسیر انفسی
مساله ای که برای تفسیر انفسی بسیاری از آیات ضروری است و فهم آن بدون فهم این مساله غیر ممکن است، مساله وحدت وجود است و آن به این معناست که تنها یک وجود در عالم هست که وجود حق تعالی است و سایر موجودات، تجلیات و ظهورات او هستند. عرفا برای تببین این نکته از تمثیل کمک میگیرند و به اموری چون موج و دریا، عکس و آینه، الف و دیگر حروف الفبا و … متوسل میشوند، چرا که این مساله، بیانی از تجربه عرفانی است و با ادراک عقلی قابل وصول نیست . در نتیجه، زبان عرفان، زبانی آکنده از تشبیه و تمثیل میشود، چرا که برای فهماندن حقایقی که حاصل کشف و شهود و تجربه های شخصی است و از راه ادراک عادی عقلی قابل درک و تفهیم نست، جز با تمثیل و تشبیه نمیتوان سخن گفت.(مقاله تفسیر انفسی از دیدگاه امام خمینی)
پیشینه تفسیر انفسی
پیشینه تفسیر انفسی به زمان نزول قرآن بر می گردد؛ زیرا روایات رسیده از رسول گرامی اسلام و ائمه معصوم در زمره تفسیر انفسی آیات الهی هستند. ( حسن زاده آملی، ۱۸۲و۴۰۸)
بنا به دیدگاه علامه حسن زاده، کتب عرفا تفسیر انفسی آیات الهی است. (شرح فارسی اسفار اربعه، ص۷۰۰)
شاید مهمترین و برجسته ترین کتاب در تفسیر انفسی آیات،مربوط به محیی الدین بن عربی باشد که قهرمان صحنه معرفت( در وحدت شخصی وجود) در قرن هفتم هجری است که عرفان نظری را با محوریت” والحق هو الموجود و الخلق هو العدم) بنا نهاد. ( جوادی آملی،۳۷۸) از دیگر کتابهایی که میتوان از صبغه انفسی آنها یاد کرد، کتاب الاسفار ملاصدرا ( م: ۱۰۵ ق) است.
از نظر ملاصدرا تفسیر صحیح قرآن کریم آن است که مفسر با پذیرش ظواهر قرآن در جست و جوی اسرار و رموز پنهان آن برآید و به یاری عقل و مکاشفه و اشراق الهی، حقایق پشت پرده ظواهر قرآن را به دست آورد. ( صدرالدین شیرازی، ۷۳-۷۹)
علامه حسن زاده آملی در عصر حاضر، صاحب تفسیر انفسی قرآن کریم است. کتاب انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه به عنوان یکی از تفاسیر انفسی بسیاری از آیات و روایات، جایگاه رفیعی دارد.( صمدی آملی، ۲۳ و ۳۱)
انواع تفسیر عرفانی
تفسیرهای عرفانی در یک تقسیم بندی به تفسیر باطنی و اشاری تقسیم میشوند.( مؤدب،۲۵۹، سیوطی، ۵۸۰) تفسیر باطنی که گاهی با نام صوفی و بیشتر با نام باطنیه پیوند خورده است؛ در حقیقت، ناظر به جنبه باطنی قرآن است و هیچ گونه ارتباطی با ظاهر الفاظ ندارد.( ایازی،۶۰)
الف) تفسیر اشاری
در تفسیر اشاری قرآن به غیر از ظاهر قرآن تاویل میشود که به دلیل وجود اشاره پنهان در آیات، برای اهل سلوک و تصوف آشکار میشود. و جمع میان این تاویل با تفسیر ظاهر نیز ممکن است.( زرقانی،۶۳۷)
تفسیر انفسی که در محدوده تفسیر اشاری قرار میگیرد.( آتـش،۱۶۱) مبانی مختص به خود را داراست؛ در نتیجه تفسیر انفسی، تفسیری از آیات الهی است که دغدغه مفسر، معرفت نفسی و انسان پروری است؛ و از رهگذر آیات بر نفس آدمی به دست آمده و قطب انسان متجلی آیات الهی قرار میگیرد.(شایگان،۱۲۳) این تفسیر از ظاهر الفاظ قرآن رویگردان نیست و بحث تدبر و تفکر نیز در آن مطرح است و اساسا در مقوله تفسیر به معنای رایج آن جای میگیرد.
ب) تفسیر باطنی
در حقیقت این تفسیر ناظر به جنبه باطنی قرآن است و هیچ گونه ارتباطی با ظاهر الفاظ ندارد. باطنیه، ظاهر نصوص را برای نفی کامل شریعت رد میکند و تا جایی از ظاهر را که با مذهب آنان هماهنگ بوده میپذیرند و بقیه را رها میسازند.(بابایی،۳ و۲۵) از نشانه های بارز این تفسیر، رمز آلود بودن آن است؛ مانند تفسیر رمزی حروف مقطعه و تفسیر مذهب اسماعیلیه و بهائیه(سیوطی،۲/۵۸۰). در این گونه تفسیر، ظاهر آیات را ترک میکنند و به زبان مذهبشان سخن گفته می شود.(ایازی،۶۰ و ۶۱)
تفسیر انفسی و آفاقی در آیات انفسی و آفاقی
طبق آیه” سنریهم آیاتنا فی الافاق و فی انفسهم( فصلت/۵۳) خداوند آیات خود را به دو دسته( آیات آفاقی و انفسی) تقسیم میکند. زمین، آسمان، کوه و … و به طور کلی عالم کبیر، از جمله آیات آفاقی به شمار می روند.(شبر،۴۵۲، شریف لاهیجی، ۲۹)
در بیان مفهوم و مصادیق آیات انفسی نزد مفسران اختلاف است:
۱٫آیات انفسی مربوط به عالم صغیر و عالم جنینی در رحم و به طور کلی ساختمان بدن انسان است.( ابن عطیه اندلسی،۲۴، مکارم شیرازی،۳۳)
۲٫مراد از آیات آفاقی، وقایع دوران پیامبر در نواحی بلاد مشرکان اهل مکه و اطراف آن و مراد از آیات انفسی فتح مکه است.( طبرسی،۴؛ ابن عاشور،۲۵-۹۳)
۳٫مراد از آیات انفسی، دلایل توحید و نفس خود آدمیان است. ( صادق تهرانی،۱۰۱)
از نظر عارفان، آفاق دو کتابند که باید رموز هستی را در آنها خواند: کتاب انفسی که تمامی آیات و الهی در آن مکتوب است و کتاب آفاق که تفصیل کتاب انفس است. ( لاهیجی،۵۹)
بنابراین سیر انفسی، سیر سالک در مراتب نفس خویش است و تفسیر انفسی حاصل این سیر و سلوک عارفانه از آیات آفاقی و انفسی کتاب الهی است که واقعیت های درون بشر همتای خویش را در خارج از بشر مییابند؛ و با گذشتن از یکی به دیگری از زمان آفاق بیرون و به زمان انفس درون با نوعی بازگشت که میتواند همان تاویل باشد، خواهند رسید.(شایگان،۵۲)
ویزگی های تفسیر انفسی
از ویژگی های بارز تفسیر انفسی این است که در مقایسه با دیگر شیوه های تفسیری، فرامکانی و فرازمانی است؛ یعنی زمان و مکان در تفسیر انفسی نقشی ندارد.( حسن زاده آملی، ص۱۸)
رسالت تفسیر انفسی این است که در همین منشا، ما را به واقعیات آشنا کرده و پرده را از چشمان ما کنار زند.( صمدی آملی، ص۲۰،۲۳) از جمله آیاتی که میتوان به آن استناد کرد، آیهی” ولقد ذرانا لجهنم کثیرا من الجن و الانس لهم قلوب لا یفقهون بها و …( اعراف/۱۷۹) است. همانگونه که امام علی (ع) در خطبه ۲۱ نهج البلاغه به آن اشاره کردهاند. ” فان الناس امامکم و ان الساعه تحدوکم من خلفکم تخفضوا تلحقوا فانما ینتظر باولکم آخرکم…”( شریف رضی،۶۳)؛ و از مردم میخواهد، تا بارشان را سبک گردانند تا به گذشتگان ملحق شوند، که این امر، به معنای رهایی نفس از قید و بند و زمان و مکان است. به سبب تجرد نفس انسان مکان و زمان در آن راه ندارد؛ بنابراین آیات الهی نیز متناسب با آن تفسیر میشوند.
روایات معصوم نیز، تفسیر انفسی قرآن کریم است.(حسن زاده آملی، ج ۲،ص۱۸۲ و ۴۰۸)
آنچه از معصوم رسیده به دو صورت میتواند در تفسیر قرآن کریم نقش داشته باشد:
۱٫خود معصوم بگوید، فلان مطلب در تفسیر فلان آیه است؛ مثلا امام صادق (ع) تفسیر آیه (مومن/۱۱) را مربوط به بازگشت میداند.(مجلسی،ج۵۳،ص۵۶)
۲٫روایات و سخنان معصوم بتواند، در تفسیر آیات موثر باشد؛ همانگونه که جوادی آملی در سخنانی، صحیفیه سجادیه امام(ع) را به منزله تفسیر کامل یک دوره قرآن دانسته است که آنچه خداوند به عنوان آیات آفاقی ذکر میکند، امام سجاد (ع) به عنوان تفسیر انفسی تشریح میکند و دعا و سنت و سیره امام سجاد، در حقیقت، به منزله تفسیر آیات بر منهج تفسیر انفسی است.( مقاله نقش تفسیر انفسی قرآن کریم در تعمیق ایمان دینی با نگاهی بر آراء حسن زاده آملی و جوادی آملی)
امتیازات تفسیر انفسی بر تفسیر آفاقی
اینک بعد از بررسی مفهوم تفسیر انفسی و آفاقی و پیشینیه تفسیر انفسی به امتیازات تفسیر انفسی بر تفسیر آفاقی میپردازیم:
دو گونهی تفسیری با توجه به ویژگی های ذاتی خود امتیازاتی دارند. امتیازات تفسیر انفسی که آن را بر تفسیر آفاقی برتری می دهند، عبارتند از:
۱٫حضوری بودن علم در تفسیر انفسی: زیرا انسان در بدو خلقت، بدون هیچ سابقه و سرمایه ای از علم حصولی آفریده شده است: ” والله اخرجکم من بطون امهاتکم لاتعلمون شیا(نحل/۷۸)
۲٫زوال ناپذیری علم: معرفت توحید اگر از راه تهذیب نفس و شهود باطن به دست آید، هرگز با عوامل بیرونی مانند بیماری، پیری و مرگ از بین نمی رود. اما معرفت حصولی اگر به علم حضوری منتهی نشود، ممکن است بر اثر حادثه ای از دست برود و کهولت سن یا برخی امراض آن را از صحنه ذهن محو کند؛ ” والله خلقکم ثم یتوفکم و منک من یرد الی الارذل العمر لکیلا یعلم…(نحل/۷۰)
۳٫ناگسستگی علم از عمل: در علم حصولی چه بسا صاحبان معلومات فراوانی که یا از عمل تهی هستند یا بهره آنان از عمل بسیار اندک است. امام علی (ع) میفرمایند:
” چه بسا عالمی که جهلش او را نابود کند و علم همراه او برای وی سودی نداشته باشد(نهج البلاغه،۱۵، جوادی آملی،۱۷۲-۱۷۶)
۴٫دارا بودن در مقابل دانا بودن: در تفسیر آفاقی، انسان میتواند از طریقه های مختلف به مفاهیم و معنای آیات الهی دانایی یابد؛ مثلا از طریق شناخت معنای الفاظ یا از طریق علوم طبیعی یا از طریق استدلالهای عقلی و … اما در تفسیر انفسی، انسان هر آنچه را در تفسیر آفاقی آموخت، در وجود خود آن را دارا میشود و به عینه میبیند. این به معنای کم اهمیتی تفسیر آفاقی نیست؛ سخن این است که بعد از مرحله آفاقی، مرحله بالاتری است که انسخی نام دارد و انسان برای این خلق شده که از سیر آفاقی فراتر رفته و به سیر انفسی برسد. صمدی آملی،۲۰-۳۰)
۵٫سودمندترین معرفت: تفسیری که از نفس و عوالم وجودی نفس انسان ارائه شود، تفسیر انفسی نام دارد. از دید مفسران انفسی که بعد از شناخت نفس انسانی ارائه میشود، سودمندترین معرفت و شناخت است. همانگونه که در روایت معصوم از معرفت نفس و خود شناسی به ” انفع المعارف” تعبیر شده است( تمیمی آمدی،۷۱۲)
۶٫زمانمند نبودن تفسیر انفسی: در تفسیر انفسی بر خلاف تفسیر آفاقی زمان مطرح نیست. تفسیر انفسی قرآن کریم ما را با واقعیت آشنا میکند و به کشف محجوب میپردازد؛ در حالی که تفسیر آفاقی عالم به غیب را به زمانی دیگر موکول میکند.(کلینی رازی،۲/۱۴۰) بنابراین رسالت تفسیر انفسی این است که” در همین نشئه ،پرده از چشمان ما کناز میزند. برخلاف تفسیر آفاقی که اخبار از مغیبات را به زمانی دیگر موکول میکند.” صمدی آملی،۲۰-۳۰)
نتیجه گیری
تفسیر انفسی ، تفسیری است که بر اساس معرفت نفس و شناخت عوالم وجودی انسان شکل میگیرد.
در تفسیر انفسی مفسر ضمن شناخت نفس انسان و تربیت آن هم بر عرفان عملی و نظری و هم بر مبانی فلسفی نفس انسان تسلط دارد.
از ویژگیهای تفسیر انفسی، فرازمانی و فرامکانی بودن و به طور کلی تجرد نفس انسانی است، که در تفسیر بسیاری از آیات، به ویژه آیات دشوار قرآن کریم نقش ارزنده ای ایفا میکند.
رسالت تفسیر انفسی این است که” در همین نشئه ،پرده از چشمان ما کناز میزند. برخلاف تفسیر آفاقی که اخبار از مغیبات را به زمانی دیگر موکول میکند.
درتفسیر انفسی، انسان هر آنچه را در تفسیر آفاقی آموخت، در وجود خود آن را دارا میشود و به عینه میبیند.
منابع
۱٫قرآن کریم
۲٫ نهج البلاغه، گردآوری سید رضی، محمد بن حسین، قم، ۱۴۱۴٫
۳٫ ابن عطیه اندلسی، ابو محمد عبدالحق بن غالب، تفسیر ابن عطیه؛ المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، تحقیق محمد عبدالسلام عبدالشافی، بیروت، دارالکتب العلمیه،۱۴۲۲ق.
۴٫ ایازی، سید محمد علی، المفسرون حیاتهم و منهجهم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۳ش.
۵٫ اتش، سلیمان، مکتب تفسیر اشاری، مترجم: هاشم پور سبحانی، تهران، نشر دانشگاهی،۱۳۸۱٫
۶٫ بابایی، علی اکبر، مکاتب تفسیری، تهران:سمت.
۷٫ تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق و تصحیح سید مهدی رجایی، چاپ دوم، قم، دار الکتب الاسلامی،۱۴۱۰ق.
۸٫ جوادی آملی، عبدالله، ادب فتای مقربان، تحقیق سید محمد صفایی، قم، اسراء، ۱۳۸۹ش.
۹٫ جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، تحقیق سید محمد حسن مخبر، قم ، اسراء، ۱۳۸۹ش.
۱۰٫ خمینی، سید روح الله، تفسیر سوره حمد، تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،۱۳۷۸٫
۱۱٫ شایگان، داریوش، هانری کربن: آفاق تفکر معنوی در اسلام ایرانی، ترجمه باقر برهام، تهران، فرزان روز،۱۳۸۴ش.
۱۲٫ شبر، سید عبدالله بن محمد رضا، تفسیر القرآن الکریم، بیروت، دار البلاغه للطباعه و النشر،۱۴۱۲ق.
۱۳٫ صمدی آملی، داود، شرح رساله انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه ابوالفضائل علامه حسن زاده آملی، قم، روح و ریحان، ۱۳۸۹ش.
۱۴٫ صدر الدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، بیروت، دار التعارف للمطبوعات،۱۴۱۸ق.
حسن زاده آملی، شرح فارسی الاسفار الاربعه، بوستان کتاب قم،۱۳۸۷٫
۱۵٫ ————، رساله آغاز و انجام، چاپ پنجم، بی جا، بی تا، الف.
۱۶٫ کلینی رازی، ابوجعفر محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
۱۷٫ مکارم شیرازی، ناصر تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه،۱۳۷۴ش.
۱۸٫ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت: دار احیاء التراث العربی، (۱۴۰۳).
۱۹٫ مؤدب، رضا، روشهای تفسیر قرآن، قم: اشراق،۱۳۸۰٫
۲۰٫ نکونام، جعفر، « آیات آفاق و انفس در بستر تاریخ»، پژوهش نامه قرآن و حدیث، شماره۵، ۱۳۸۷ش.
۲۱٫ طبرسی، امین الدین ابوعلی فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، تهران، دانشگاه تهران و مدیریت حوزه علمیه قم،۱۳۷۷ش.
۲۲٫ —————، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق محمد جواد بلاغی، تهران، ناصر خسرو،۱۳۷۲ش.
۲۳٫ قربانیان، محسن، پژوهشی در مورد تفسیر انفسی قرآن کریم؛ پایان نامه کارشناسی ارشد محمد علی ۲۴٫ راغبی، دانشگاه معارف قرآنی قم: دانشکده تفسیر و معارف قرآن کریم،۱۳۸۸٫
۲۵٫ قائمی نیا، علیرضا، تفسیر انفسی آیات از دیدگاه امام خمینی، ۱۳۹۶٫
۲۶ . وجدی، فرید، دائره المعارف، جلد اول.
۲۷٫ دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله( آفاق و انفس) ،ج۱
ثبت دیدگاه