تعریف آرزو
آرزو یعنی اشتها، قوت جذب ملایم.[۱] انسان با آرزو همزاد است و با آرزو زندگی میکند. شب هنگام به امید و آرزوی روزی سرشار از سعادت و موفقیت به بستر میرود و صبح به امید طلوع دوباره خورشید و روزی توأم با سعادت از خواب بر میخیزد. انسان نمیتواند از امید و آرزو و خواسته جدا باشد. آن چه ناپسند است و در آیات و روایات گوناگون ما را از آن نهی کردهاند، داشتن آرزوی طولانی است؛ یعنی آرزوهایی که متناسب با میزان توانایی و استعداد و در محدوده قدرت ما و حتی عمر کوتاه ما نمیباشد. چیزی که نکوهش شده «طول امل» یعنی آرزوهای غیر معقول و غیرمنطقی و دور از دسترس است که معمولا جز غم و غصه و حسرت و غلطیدن به ورطه گمراهی و دور شدن از حدود شرع و چارچوب دین ثمری ندارد.
اقسام آرزو :
علمای اخلاق آرزو را بر دو قسم تقسیم میکنند:
۱- آرزوهای صادق، مثبت و سازنده که همچون آب حیات، وجود آدمی را سیراب و پرثمر ساخته و نشاط و معنویت انسان را بیشتر میکنند.
۲-آرزوهای کاذب و دور و دراز، و به تعبیر دیگر طول امل که از مهمترین رذایل اخلاقی بوده و انسان را از خدا دور ساخته و به انواع گناهان آلوده میکنند. این آرزوهاهمچون سراب در بیابان زندگی ظاهر میشوند و هر لحظه انسان را تشنهتر میسازند تا از شدت تشنگی هلاک سازند.
البته اصل آرزو و امید نه تنها مذموم و نکوهیده نیست، بلکه نقش بسیار مهمی در حرکت چرخهای زندگی و پیشرفت در جنبههای مادی و معنوی بشر دارد. همانگونه که در حدیث معروف نبوی آمده است:
« الْأَمَلُ رَحْمَةٌ لِأُمَّتِی وَ لَوْ لَا الْأَمَلُ مَا رَضَعَتْ وَالِدَةٌ وَلَدَهَا وَ لَا غَرَسَ غَارِسٌ شَجَرا» [2]
«امید و آرزو، برای امت من رحمت است و اگر امید و آروز نبود هیچ مادری فرزندش را شیر نمیداد و هیچ باغبانی نهالی نمیکاشت».
اقسام آرزو از نظر قرآن:
۱- آرزوهای پسندیده: امید و آرزوی پسندیده، دل بستن به آیندهای است که دسترسی به آن معقول است و با تلاش میتوان به آن رسیده و این یک امر فطری است.
« فَمَن کَانَ یَرْجُوا لِقَآءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صَـَـلِحًا وَ لاَ یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدَا» [3]
پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند!
در این صورت بدون شک، امید و آرزو عامل حرکت چرخهای زندگی انسانها است که حتی اگر یک روز از دلهای مردم جهان برداشته شود نظام زندگی به هم میریزد و کمتر کسی دلیلی بر فعالیت و تلاش و جنب و جوش خود پیدا میکند.
آرزوهای پسندیده شاخصهایی دارد. مثل واقعی بودن، قابل تحقق بودن، عاقلانه و منطقی بودن، مشروع بودن، در بردارنده سعادت و کمال نهایی انسان بودن و… .
۲- آرزوهای ناپسند: آرزوهای ناپسند به دلبستگیهایی گفته میشود که بیشتر ذهنی، غیرمعقول، کودکانه و دسترسی به آنها بسیار بعید است.
آرزو اگر از حد بگذرد و به صورت آرزوی دور و دراز درآید، بدترین عامل انحراف و بدبختی است و درست همانند آب باران است که اگر از حد گذشت مایه غرق شدن و نابودی خواهد شد. این آرزوی کشنده همان است که قرآن کریم میفرماید:
«رُبَمَا یوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ کَانُوا مُسْلِمِینَ * ذَرْهُمْ یأْکُلُوا وَیتَمَتَّعُوا وَیلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یعْلَمُونَ» [4]
کافران (هنگامی که آثار شوم اعمال را ببینند) چه بسا آرزو میکنند مسلمان بودند! بگذار آنها بخورند و بهره گیرند و آرزوها آنان را غافل میسازد ولی به زودی خواهند فهمید.
شاخصهای آرزوهای ناپسند درست ضد شاخصهای آرزوهای پسندیده است. بعلاوه اینکه آرزوهای ناپسند آثاری همچون غفلت از یاد خدا، بازداشتن از حقایق، فراموشی از مرگ و قیامت، به بطالت گذراندن عمر، اضطراب و تشویش خاطر و… دارد.[۵]
امیر مؤمنان(ع) می فرماید:
« مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ » [6]
هر کس آرزویش را طولانی کند عملش را زشت و ناپسند میگرداند. چون اگر انسان در زندگی بلند پرواز بود و خواسته ای بالاتر از حد امکانات و توانایی خود داشت و اصرار بر رسیدن به آن به هر قیمت و از هر راهی داشت، مجبور است همه حریمها را بشکند و به هر وسیلهای متوسل گردد تا به خواسته خود برسد و طبیعی است که چنین انسانی نمیتواند در چارچوب شرع و دین و عقل حرکت کند و اعمالش از حکم دین و عقل پیروی نمیکند، در نتیجه اعمالش زشت و ناپسند و ناگوار میگردد.
اسباب آرزوهای دراز
۱- جهل و بیخبری: جهل انسان نسبت به دنیا، قدرت و لطف خدا، آخرت و نعمتهای بیپایان آن و همچنین نسبت به وضع خویش و عدم توجه به این حقیقت که هر لحظه ممکن است پایان عمر او فرا رسد، او را به وادی آرزوهای دراز میکشاند. امام علی علیهالسلام میفرماید:
«اتَّقُوا خِدَاعَ الْآمَالِ فَکَمْ مِنْ مُؤَمِّلِ یوْمٍ لَمْ یدْرِکْهُ وَ بَانِی بِنَاءٍ لَمْ یسْکُنْهُ وَ جَامِعِ مَالٍ لَمْ یأْکُلْهُ »[۷]
از فریب آرزوها بپرهیزید. چه بسیار کسانی که آرزو داشتند روزی را (در آغوش ناز و نعمت بگذارنند) و هرگز به آن نرسیدند. چه بسیار کسانی که خانه و قصری ساختند ولی هرگز در آن ساکن نشدند و چه بسیار کسانی که اموال زیادی اندوختند ولی هرگز از آن نخوردند.
۲- حب دنیا: هنگامی که دلبستگی نسبت به ظواهر دنیا جای «زهد» را گرفت و انسان در زرق و برق دنیا غرق شد کمکم از خدا غافل میشود و زشتیها در نظرش به صورت زیبایی جلوه میکند و او را گرفتار آرزوهای دور و دراز میسازد، لذا حق را به دست فراموشی سپرده و به آن پشت میکند.
منابع :
[۱] – دهخدا علی اکبر؛ فرهنگ دهخدا، تهران، چاپخانه مجلس، سال ۱۳۲۵ ش، ج ۱، ص۷۱ .
[۲] – مجلسی محمد باقر؛ بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار ، تهران ، دارالکتاب اسلامیه ، ۱۳۶۴ ، نوبت دوم، ج ۷، ص۱۷۳٫
[۳] – کهف/۱۱۰
[۴] – حجر/۲و۳
[۵] – مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۸۲، چاپ بیست و یکم، ج ۱۷، ص۲۴۲ و ۲۴۴و همان، ج۱۱، ص۱۲۹،
[۶] – – سید رضی؛ نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، قم ، موسسه فرهنگی تحقیقاتی امیرالمومنین، بهار ۸۴ ، نوبت ۲۶، حکمت ۳۶٫
[۷] – – عبد الواحد، آمدی؛ تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۸،چاپ دوم،ص ۳۱۳
۱- جهل و بیخبری: جهل انسان نسبت به دنیا، قدرت و لطف خدا، آخرت و نعمتهای بیپایان آن و همچنین نسبت به وضع خویش و عدم توجه به این حقیقت که هر لحظه ممکن است پایان عمر او فرا رسد، او را به وادی آرزوهای دراز میکشاند. امام علی علیهالسلام میفرماید:
«اتَّقُوا خِدَاعَ الْآمَالِ فَکَمْ مِنْ مُؤَمِّلِ یوْمٍ لَمْ یدْرِکْهُ وَ بَانِی بِنَاءٍ لَمْ یسْکُنْهُ وَ جَامِعِ مَالٍ لَمْ یأْکُلْهُ »[۷]
از فریب آرزوها بپرهیزید. چه بسیار کسانی که آرزو داشتند روزی را (در آغوش ناز و نعمت بگذارنند) و هرگز به آن نرسیدند. چه بسیار کسانی که خانه و قصری ساختند ولی هرگز در آن ساکن نشدند و چه بسیار کسانی که اموال زیادی اندوختند ولی هرگز از آن نخوردند.
۲- حب دنیا: هنگامی که دلبستگی نسبت به ظواهر دنیا جای «زهد» را گرفت و انسان در زرق و برق دنیا غرق شد کمکم از خدا غافل میشود و زشتیها در نظرش به صورت زیبایی جلوه میکند و او را گرفتار آرزوهای دور و دراز میسازد، لذا حق را به دست فراموشی سپرده و به آن پشت میکند.
ثبت دیدگاه