حدیث روز
امام علی (علیه السلام) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

شنبه, ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳ 12 شوال 1445 Saturday, 20 April , 2024 ساعت تعداد کل نوشته ها : 469 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 11 تعداد دیدگاهها : 2×
خلاصه ای از درس اوصاف الاشراف خواجه نصیرالدین
۰۴ دی ۱۳۹۸ - ۱۲:۴۱
شناسه : 139
16
آیت‌الله مصباح در اختتامیه کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی: رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) با ذکر این مطلب که هنوز برخی از اساتید دانشگاه تصور می‌کنند همه علوم باید در حوزه تجربی و حسی خالصه شود، بیان کرد: تصور بسیاری از اساتید محترم دانشگاه‌های ما در چنین فضایی است ولی این مباحث را به‌روز نمی‌دهند؛ اما سوال این است که برای حل این معظل چند کتاب و مقاله نوشته شده و چند نشست تخصصی در زمینه تبیین این موضوع برگزار شده است
ارسال توسط : نویسنده : فاطمه مجتهدی منبع : تابناک
پ
پ

بسم الله الرحمن الرحیم

حامد محمدی

خلاصه درس اوصاف الاشراف ( ترم دوم)

فصل ۵ : انابه

انابه یعنی با خدا گشتن و بذ او اقبال کردن  به بیان روشن تر مکررا به خداوند رجوع کردن. انابه سه چیز است : بان که همیشه متوجه به خدای متعال باشد و در افکار و عزایم طلب قربت او کند . در بیشتر اوقات به ذکر خداوند و به ذکر نعمت هایی که خداوند متعال برای ما ارزانی ئاشته و ذکر کسانی که به خداوند نزدیک هستند مشغول باشد. از اعمال ظاهره که همیشه بر طاعت و عبادات که به همراه نیت قربت باشد و مواظبت کند. مانند نماز های واجب و مستحب و صدقه و احسان بر مردم و ….

اگر بهشت چیزی نباشد جز اعمال و اعمال هم اتحاد داشته باشد با عامل پس عامل عین عمل است و انسان از بهشت دور نیست بلکه نزدیک است زیرا انسان از اعمالش بریده نیست . همانطور که بهشت چیزی جز اعمال انسان نیست جهنم همین گونه است.

فصل ۶ : اخلاص

کسی که می خواهد سیر و سلوک الی الله داشته باشد باید حرکتش به سوی حق مانند حرکت حق باشد به سوی خلق  یعنی : حق جهان راد برای چه غرضی خلق کرده است . خالق خالصانه خلق کرد بدون هیچ گونه نیت زائد ، انسان هم باید به سوی او حرت کند بدون هیچ گونه نیت زائد.

در مقابل اخلاص آن است که غرض دیگر با آن درآمیخته باشد مانند حب جاه و مال و طلب نیک نامی و یا با طمع ثواب آخرت یا از جهت نجات و رستگاری از عذاب دوزخ و این ها همه از باب شرک است . البه شرک دو گونه است : شرک جلی و خفی.

شرک جلی مانند بت پرستی . شرک خفی مانند آنچه که ذکر شد.

باب دوم

فصل اول : توبه

توبه یعنی بازگشت از گناه اما اول باید داست که گنه چیست تا از او رجوع کند

افعال بندگان به پنج دسته تقسیم می شود:

  1. فعلی که انجام آن واجب و ترک آن حرام
  2. فعلی که انجام آن حرام و ترک آن واجب
  3. فعلی که انجام آن بهتر است از انجام ندادن آن : مستحب
  4. فعلی که انجام ندادن آن بهتر است از انجام آن : مکروه
  5. فعلی که انجام آن و یا عدم انجام آن یکسان است : مباه

انواع گناه :

انجام مورد دوم و ترک مورد اول گناه است و باید از آن پرهیز کرد و در صورت انجام باید به درگاه خداوند غفار توبه کرد. این گناه را برخی از مومنین انجام می دهند.

ترک مورد سوم و انجام مورد چهارم ترک اولا گفنه می شود و از معصومان ترک اولا ناپسند است و توبه آنان از ترک اولا است.

گناه عارفان التفات به غیر خداوند که مقصد آنان است گناه باشد.

توبه سه نوع است :

۱: توبه عام که همه بندگان را و توبه خاص که معصومان و توبه اخص که اهل سلوک را در بر می گیرد.

توبه عام موقوف بر بر دو شرط است :

  1. علم به اقسام افعال که کدام فعل از افعال رساننده به کمال است و کمال به حسب اشخاص متعدد است که بعضی را نجات از عذاب و بعضی را حصول ثواب و بعضی را رضای خداوند و قرب به او است و و کدام فعل رساننده به نقصان است و ان هم به ازای کمال متعدد است ، یا استحقاق عذاب یا حرام از ثواب و یا سخت آفریدگار و بعد از آن که لعنت عبارت از او باشدو
  2. شرط دوم وقوف بر فایده حصول کمال رضای خداود متعال باشد است و بر خلل حصول نقصان و سخط خداوند است.

پس هر عاقلی که این دو شرط را حاصل باشد البته گناه نکند و اگر کرده باشد باید توبه کند.

توله شامل سه چیز است :

  1. زمان ماضی : به دو قسم تقسیم می شود : ۱٫ پشیمانی از گناهی که انجام داده است . ۲٫ جبران گذشته که مربوط به سه کس می شود : ۱٫ از خدای خود نافزمانی کرده است. ۲٫ نفس خود ، نفس خود را در معرض نقصان سخط خداوند تعالی آورده. ۳٫ کسی که ضرر قول یا فعلی به او رسیده( برای جبرای این مورد باید به خود مظلوم مراجعه کرد در صورت نبود آن باید به نائب آن مراجعه نمود)
  2. زمان حاضر : به دو قسم تبدیل می شود : ۱٫ ترک آن خدا همراه با نیت قربه الی الله . ۲٫ ایمن کردن کسی که آن گناه بر آن متعدی بوده و تلافی نقصان که راجع به آن کس بوده است.
  3. زمان آینده : به دو قسم تبدیل می شود : ۱٫ عزم جزم کردن برای آنکه مرتکب آن گناه نشود . ۲٫ عزم جزم کند بر ثبات ترک گناه خود

ناگفته نماند کسی که مورد دوم از بند سوم را قصد کند از انجام گناه در آینده ایمن نیست مگر به وثیقه نذر یا کفاره ای و یا مانند آن

اما توبه خاص همان تور که بیان شد توبه تز ترک اولا است و شرایط آن از معنابب که یاد شد فهمیده می شود.

تو به اخص تو به از تو چیز است :

  1. التفات سالک به غیر مطلوب و به همین سبب گفته اند الیمین و الشمال مضلتان
  2. باز گشت به مرتبه ای که از آن مرتبه باید ترقی کرد به همراه التفات به آن مرتبه بر وجه رضا با قامت در آنچه این کار برای آنان گناه باشد و به همین سبب گفته اند : حسنات الابرار سیئات المقربین. آنان از این گناه به توبه و استغفار می کنند

ثبت دیدگاه

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.